شهرسازی

شهرسازی در ترکیه

کشوری اوراسیایی است که بخش بزرگ کشور یعنی آناتولی یا آسیای کوچک در جنوب باختر آسیا و خاورمیانه واقع است و بخش کوچکی نیز به نام تراکیه در منطقه بالکان قرار دارد.

ترکیه در خاور با کشورهای ایران، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، و گرجستان؛ در جنوب خاوری با عراق و سوریه؛ و در شمال باختری (بخش اروپایی) با بلغارستان و یونان همسایه است. همچنین ترکیه از شمال با دریای سیاه، از باختر با دو دریای کوچک مرمره و اژه، و از جنوب باختر با دریای مدیترانه مرز آبی دارد. دو تنگه راهبردی بسفر و داردانل نیز در اختیار ترکیه است.

 

 

 آنکارا پایتخت ترکیه                                 برج آتاکول

آنکارا (در قدیم: آنقره) پایتخت و پس از استانبول دومین شهر بزرگ کشور ترکیه است. این شهر مرکز استان آنکارا نیز هست.آنکارا شهری جدید، نسبتاً مدرن با ۴٬۳۱۹٬۱۶۷ نفر جمعیت است. (آمار ۲۰۰۵م) از مراکز دیدنی آن می‌توان از آرامگاه آتاتورک و برج گردان خرید آتاکوله را نام برد.

 

 

 

شهرنشینی در آنکارا

تقریبا تمام سفارتخانه ها و دانشگاههای مهم در آنکارا واقع شده و از اونجاییکه اکثر مردم آنکارا کارمند و فرهنگی و دانشجو ... هستند از نظر فرهنگی برتری محسوسی نسبت به مردم استانبول دارند. یک چیز خیلی جالبی که در مورد آنکارا وجود دارد این است که در آنکارا هیچ خانه مستقلی پیدا نمکنید.

همه خانه ها به صورت آپارتمانهای بلوکی هستند که با نظم خاصی کنار هم قرار گرفته اند. این موضوع رو مخصوصا وقتی داخل هواپیما و بالای شهر هستید متوجه میشوید. وقتی بر فراز آسمان آنکارا قرار میگیرید چنین احساس میشود که یک سری قوطی هم شکل و هم اندازه و همرنگ کنار هم چیده شده اند. البته در اطراف شهر زاغه های زیادی وجود دارد. فرودگاه آنکارا در فاصله چند کیلومتری شهر قرار گرفته و دولت تمام خانه هایی که بدون مجوز در مسیر فرودگاه به شهر ساخته شده بود را تخریب کرده و اثرات این تخریب نیز دیده میشود.

 

فروشگاه بیمن در خیابان پر رفت و آمد         ارگ آنکارا

 

 

استامبول بزرگترین شهر ترکیه

 

استانبول در ساحل دریای مرمره قرار دارد و تنگه بسفر که این دریا را به دریای سیاه متصل می‌کند ، از وسط این شهر می‌گذرد. بخش غربی شهر در قاره اروپا و بخش غربی آن در آسیا واقع است. وسعت شهر استانبول ۱۵۳۹ کیلومترمربع است.

 

 

بافت شهری استامبول :

نواحی استانبول به ۳ قسمت اصلی تقسیم می‌شود:

۱- شبه جزیره تاریخی استانبول قدیمی بخش‌ها و نواحی امین اونو و فاتح را در بر می‌گیرد. این مناطق در سواحل شمالی شاخ طلایی (خلیج) واقع شده‌اند که مرکز قدیمی شهر را از قسمت‌های شمالی و جوانتر سمت اروپایی جدا و متمرکز می‌کند. شبه جزیره تاریخی با دیواره‌های قسطنطنیه در غرب به انتها می‌رسد. شبه جزیره توسط دریای مرمره در جنوب و بسفر در شرق احاطه شده‌است.

۲- شمال شاخ طلایی، مناطق تاریخی بَی اوغلو و بشیکتاش هستند که محل اسکان آخرین سلطان بوده و زنجیره‌ای از روستاهای سابق مانند اورتاکوی و ببک در میان سواحل بسفر ادامه می‌یابد. در بخش‌های اروپایی و آسیایی بسفر، استانبولی‌های ثروتمند عمارت‌های بزرگ چوبی زیبایی را ساخته‌اند که این عمارت و ساختمان‌ها یالی نامیده می‌شوند که به عنوان اقامتگاه تابستانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۳- کوی‌های اوسکودر و کادیکوی که در سمت آسیایی قرار گرفته‌اند ،در واقع شهرهای مستقلی هستند و امروزه مناطق تجاری و مسکونی مدرنی در آنها ایجاد شده و حدودیک سوم از جمعیت استانبول در خود جای داده‌است.

افزایش رشد اداره و ساختمان‌های مسکونی بطور غالب در مناطق شمالی سمت اروپایی متمرکز گشته‌است و بخصوص در زمینه تجارت و مراکز خرید ماسلاک ,لونت و اتیلَر که بین پل بسفر و پل سلطان احمد فاتح قرار گرفته‌اند، اشتهار خاصی دارند.

رشد اقماری استانبول در طول نیمه دوم قرن بیستم بوقوع پیوست، در این سالها بخش مهمی از شهر تحت تاثیر ساخت و سازهای غیرقانونی گسترش یافت اما در سالهای اخیر این مناطق تخریب و توسط ساختمان سازی‌های انبوه  که توسط شرکت‌های دولتی هدایت می‌شوند جایگزین شدند.

شعار شهردار استانبول: زندگی من استامبول است

موفقیتهای سازمانی در استامبول صرفا به دلیل استقرار و استفاده از قوانین اسلامی بوده است. استامبول بزرگترین شهر ترکیه و قلب تپنده فعالیتهای اقتصادی، تجاری و فرهنگی این کشور به حساب می آید. این شهر تنها کلان شهر جهان است که در دو قاره واقع شده و این مسئله بیش از هر نکته ای بر جذابیتهای آن افزوده است.


 

خدمات شهری شهرداری در استامبول

یکی از بزرگترین شهرداری های محلی استامبول فعالیت های جدیدی تحت عنوان خدمات عمومی سیار آغاز کرده که خدمات بی سیم ارائه می دهد و به کاهش نرخ جرایم کمک می کند و دسترسی به خدمات عمومی را افزایش میدهد.این اقدام با همکاری Intel ، که رهبر جهانی فناوری های سیلیکون -محور است، و از طریق پروژه ویمکس (wimax) انجام خواهد شد . ویمکس فناوری ارتباطات از راه دور است که انتقال بی سیم داده ها در طی مسیر طولانی را از چند روش ممکن می سازد.

 

مسجد سلیمانیه بزرگترین و باشکوهترین  در استامبول

‌مسجد سلیمانیه در سال 1550 در استامبول ساخته شد. معمار این بنا که سنان نام داشت طرح خود را بر اساس کلیساهای بیزانسی و به گونه‌ای ویژه بر اساس ایاصوفیه ‌بنا نهاد.


 



 
شهرسازی در مصر

مِصر کشوری‌ست در شمال شرقی قاره آفریقا و شبه جزیره سینا هم که در قاره آسیا قرار می‌گیرد، نیز بخشی از قلمرو آن است. مصر در جنوب دریای مدیترانه و غرب دریای سرخ قرار داشته و از شرق با لیبی و از جنوب با سودان همسایه‌است. مصر از طریق شبه جزیره سینا مرز زمینی با اسرائیل و نوار غزه در فلسطین دارد.اهرام سه گانه مصر

مصر یکی از پرجمعیت‌ ترین کشورهای آفریقایی و خاورمیانه است و اکثریت قریب به اتفاق جمعیت حدود ۷۵ میلیون نفری آن در کنار رود نیل زندگی می‌کنند.

سواحل رود نیل منطقه‌ای است که ۴۰ هزار کیلومتر مربع یعنی حدود یک بیست و پنجم این سرزمین عمدتا بیابانی را تشکیل می‌دهد.

حدود نیمی از جمعیت مصر شهرنشین هستند که بیشتر آنان در دو شهر بزرگ قاهره و اسکندریه و حومه آنها زندگی می‌کنند.

 

 

شهرنشینی در مصر:

شهرنشيني تنها در ساية مازاد توليد مي توانست پديد آيد و اين مازاد توليد نيز در مناطقي كه زمين حاصليز و مساعد براي كشاورزي داشت، ايجادشد.نخستين شهرها ابتدا در بين النهرين (عراق امروزي) و غرب ايران ظاهر شدند. در بين النهرين بين چهار تا سه هزار سال پيش از ميلاد، جوامع روستايي در مناطق حوزة آبريز دجله و فرات رشد كردند و دچار تحول ساختاري شدند. چيزي نگذشت كه شهرنشيني گسترش يافت. در طي هزارة سوم پيش از ميلاد شهرهاي سومري چندين هزار نفر جمعيت و تجارت وسيع داشتند. كمي ديرتر در هزارة سوم شهرهاي نخستين مصري مثل تب و ممفيس نيز پديدار شدند. در چين تا يك هزار پيش از ميلاد شهرنشيني رايج نبود، اما در دره‌هاي سند شهرهاي موهنجودار و و هاراپا دو هزار سال پيش از ميلاد مسيح( همزمان با بابل در بين النهرين) به وجود آمدند.

 نخستين شهرها بسيار كوچك بودند و به مقياس امروز حداكثر ده بزرگي به شمار مي‌آيند. اما همين شهرهاي كوچك ده برابر روستاهاي دورة نوسنگي وسعت داشتند مثلاً مساحت شهر معروف بابل با باغهاي معلق‌اش كه يكي از عجايب جهان باستان بود، به زحمت به 2/3 مايل مربع مي‌رسيد. شهر اور در كنار دجله و فرات كه بزرگترين شهر بين‌النهرين بود مساحتي معادل 220 جريب و جمعيتي حدود 20هزار نفر داشت. شايد بتوان گفت جمعيت نخستين شهرها بين 2000 تا 20000 نفر متغير بود. باستان شناسان حدس مي‌زنند كه اين شهرها در حدود دو هزار پيش از ميلاد 3 تا 4 درصد جمعيت را در خود جاي داده بودند.

 

 

 

مصري‌ها شهر باستاني رومي را از زير دريا بيرون می آورند:

گروه باستان‌شناسي بقاياي يك شهر رومي را در 35 كيلومتري شرق كانال سوئز در ساحل شمالي مصر پيدا كرده اند.
باستان‌شناسان ساختمان‌ها، حمام‌ها، بقاياي يك قلعه رومي، سكه‌هاي قديمي، گلدان‌هاي برنزي و قطعات سفالي كه تاريخ آن به عصر روم باستان برمي‌گردد، پيدا كرده‌اند. دوران حاكميت رومي‌ها از سال 30 قبل از ميلاد تا سال 337 بعد از ميلاد به طول انجاميده است. گروه حفاري همچنين چهار پل را پيدا كردند كه متعلق به يك قصر زير آب رفته بوده است كه بخش‌هايي از آن در سال 1910 در سواحل مديترانه كشف شده بود.
شواهد نشان مي‌دهد كه بخش‌هايي از بقاياي اين بنا در ساحل بوده و قسمت‌هايي از آن به زير آب رفته است. اين منطقه در دوران رومي‌ها مرز شرقي مصر محسوب مي‌شده است.
باستان‌شناسان مصري اکنون قصد دارند تا بقاياي این شهر باستاني رومي را از زیر آب بیرون بیاورند.

 

تمدن ایران بالاتر است یا مصر؟؟؟؟

معمارى شگفت انگيز كتابخانه جديد اسكندريه كه به يك صفحه شيبدار نقره اى شباهت دارد .
كتابخانه معروف اسكندريه كه در ماه اكتبر سال ۲۰۰۲ گشايش يافت و قرار بود به يكى از مراكز مهم تبادل اطلاعات در تمام دنيا به طور اعم و در جهان عرب بدل شود. جالب توجه آنكه اين كتابخانه مدرن، اين روزها نه تنها يكى از نهادهاى علمى و آموزشى، كه يكى از جاذبه هاى توريستى مصر محسوب ميشود و ميكوشد كه ياد كتابخانه اسطوره اى اسكندريه در مصر باستان را زنده كند.
يكى از شگفتيهاى دنياى قديم، كتابخانه اسكندريه در كشور مصر بود. اين كتابخانه ۲۲۸ سال قبل از ميلاد مسيح، توسط بطلميوس اول در شهر بندرى اسكندريه بنا شد و به محلى براى تجمع و تبادل نظر محققين و دانشمندان آن زمان درآمد. 
 

 

 
سئول برترین شهر الکترونیکی

معماران اتریشی گروه MVRDV  برنده ی یک رقابت برای طراحی یک مرکز شهری در شهر “گوانجو”، واقع در جنوب سئول شده اند. شاید این طرح جزو طرح هایی باشد که اولین تصویر از شهرهای آینده را می دهد. این مرکز شهری که ۷۷ هزار نفر را در خود جای خواهد داد شامل خانه های مسکونی، ادارات ، مراکز فرهنگی ، مراکز تجاری، مراکز تفریحاتی و آموزشی است.

اما ظاهر این شهر هم به کلی متفاوت از شهرهای امروزیست. تمامی بناهای این شهر از حلقه های روی هم قرار گرفته تشکیل شده که در جاهایی که لازم بوده قسمت های فرو فته ای در آن به وجود آمده است. آتریوم هایی که با این ظاهر در هر ساختمان ایجاد شده لابی هایی را برای مقاصد مسکونی و اداری، میدان هایی برای فروشگاه های مرکزی و تالار هایی برای موزه و گالری ها ایجاد کرده است.

 
شهر الکترونیکی
برای شناخت شهر الکترونیکی ابتدا باید اطلاعاتی در زمینه کارمند الکترونیک و شهروند الکترونیکی  بدانیم :

از ابتدای دهه70 استفاده از کامپیوتر و سیستم های کامپیوتری در تمامی شرکتهای صنعتی و غیرصنعتی داخلی گسترش یافت. در حال حاضر کمتر شرکتی را پیدا خواهیم کرد که تمامی یا برخی از کارهای اداری خود را به صورت مکانیزه انجام ندهد.
قرن بیست و یکم را قرن اطلاعات نام گذاری کرده اند. مقدار اطلاعاتی که در قرن بیستم تولید شد، بیشتر از کل اطلاعاتی است که در قرون گذشته جمع آوری شده بود و این آغازی است برای قرن21 که نمی توان به راحتی حدس زد تا پایان این قرن چه میزان اطلاعات تولید خواهد شد.
کارمند الکترونیک کیست؟
کارمند الکترونیک کسی است که با علوم و فنون کامپیوتر آشنایی دارد و با توجه به ابزاری که در اختیار دارد می بایست برای انجام کارهای واگذار شده از سیستم های مکانیزه استفاده کند.

شهروند الکترونیکی کیست؟

بنابر استاندارد بين المللي enzeCiti، شهروند الكترونيكي كسي است كه علوم و توانايي هاي زير را داشته باشد:

- سواد كامپيوتر (مباني كامپيوتر، ويندوز و Word)

-  سواد الكترونيكي و ارسال و دريافت پست الكترونيكي

- تكنينكهاي پيشرفته جستجوي اطلاعات در وب

- دريافت آخرين اخبار سياسي، اقتصادي، اخبار آب و هوا، وضعيت راهها و غيره از اينترنت

-  يافتن خدمات، كالاها و نرم افزارهاي مورد نياز از طريق اينترنت

-  حفظ امنيت خود و خانواده در برابر آسيبهاي اينترنتي

-  برنامه ريزي سفر، رزرو هتل، رزرو و خريد بليط قطار و هواپيما

- دريافت خدمات از دولت الكترونيكي

-  بهره مندي از خدمات بانكداري الكترونيكي

-  پرداخت قبوض آب، برق، تلفن، گاز و ... از طريق اينترنت

-  انجام خريدهاي روزانه، كتاب، CD، و غيره از طريق اينترنت

-  آشنايي با فرمهاي online و نحوه تكميل آنها

-  كاريابي از طريق اينترنت و تكميل فرمهاي استخدام online

-  دريافت آخرين يافته هاي دارويي و پزشكي دنيا از طريق وب

-  خرده فروشي online

-  انجام كار در منزل و ارسال نتيجه كار به كارفرما

مزاياي شهر الكترونيك :

1- فراهم آوردن خدمات اينترنت با كيفيت و سرعت بالا براي شهروندان

2- فراهم آوردن كانالهاي آموزشي مختلف و محيط آموزشي مادام العمر

3-بهبود كيفيت زندگي مردم

4-ارائه خدمات يك مرحله اي به شهروندان

5- تقويت رقابت تجاري شهر و ايجاد فرصتهاي تجاري بيشتر توسط تجارت الكترونيك

6- ارتباط بهتر سازمانها و ارگانهاي مختلف شهري

7- دسترسي 24ساعته به خدمات شهري

8- افزايش مشاركت مردم در اداره شهر

9- كاهش ترافيك شهر با توجه به كاربرد اينترنت در فعاليتهاي شهري شهروندان

10- كاهش آلودگي هوا با كاهش ترافيك شهري

11- همسو كردن سرمايه گذاري ها با نيازهاي شهروندان و شهر

12- تسريع در برطرف شدن مشكلات ايجاد شده در شهر و ارتباط مستقيم مسئولين شهري با شهروندان

13- صرفه جويي در وقت و انرژي

14- جلوگيري از سرمايه گذاري بيشتر روي روشهاي قديمي اداره شهر

15- ايجاد زيرساختار لازم براي توسعه هاي آتي شهر

16-كاهش فساد اداري

17- افزايش نظم در فعاليتهاي شهر با استفاده از سيستم اطلاعاتي جامع

18-افزايش سطح آگاهي عموم

19- درآمد ثابت شهري با به وجود آمدن يك سيستم با ثبات و جامع در گردش پول

20- نشر فرهنگ و عقايد

 

شهر الکترونیک در ایران و جهان

گزارش ها حاكي از آن است كه ٧٠ درصد از رفت و آمدهاي درون شهري ايرانيان در حال حاضر صرفا براي كسب اطلاعات در مورد خدمات مختلف صورت مي گيرد كه نتيجه اين رفت و آمدها افزايش ترافيك، آلودگي هوا، هزينه سوخت و افزايش تصادفات است. اين درحالي است كه در شهرهايي مانند سئول در چارچوب پروژه هايي مثل شهر الكترونيك بيش از ٥٠٠ خدمت به صورت آنلاين به شهروندان ارائه مي شود. براي تحقق شهر الكترونيك در ايران بايد به ٢ موضوع مهم زير ساخت ها و فرهنگ سازي توجه كرد. متاسفانه در ايران پروژه هاي شهر الكترونيك در كيش، مشهد و تهران تا كنون با موفقيت زيادي مواجه نشده است و تا رسيدن به خدمات آنلاين بر بستر اينترنت راه درازي در پيش روي داريم.

دولت الکترونیک را بهتر بشناسیم

يكي از مهم‌‌ترين مقولات در جامعه اطلاعاتي، مسئله دولت الكترونيك است. دولت الكترونيك به معناي فراهم كردن شرايطي است كه دولت‌ها بتوانند خدمات خود را به صورت شبانه روزي و در تمام ايام هفته به شهروندان ارائه كنند.
اين امر در سال‌هاي اخير به طور جدي در دستور كار دولت‌ها قرار گرفته است و دولتمردان هوشمند نيروهاي خود را در راه تحقق چنين شرايطي بسيج كرده‌اند و درصدد برآمده‌اند كه فرآيندهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي را با كمك فناوري نوين ارتباطات و اطلاعات اصلاح كرده و از اين طريق به شيوه كارآمدتري به ارائه خدمات به شهروندان بپردازند.
در حقيقت، به كارگيري و گسترش دولت الكترونيك غالبا در جهت انجام تغييرات در فرآيندهاي دولتي نظير تمركززدايي، بهبود كارايي و اثربخشي است.
اصولا تعريف واحدي در باره دولت الكترونيك وجود ندارد و اين مسئله ناشي از ماهيت پويا و متغير فناوري است.
امروزه به استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات به منظور بهبود كارايي و اثربخشي، شفافيت اطلاعات و مقايسه پذيري مبادلات اطلاعاتي و پولي در درون دولت، بين دولت و سازمان‌هاي تابعه آن، بين دولت و شهروندان و بين دولت و بخش خصوصي دولت الكترونيك اطلاق مي‌شود.

 
مقایسه روم با ایران در زمان هخامنشیان(در سبک معماری پارسی)

سیستم حکومت رومی ها نظامی گری و ارتش آنها منظم بوده و در تخت جمشید زندگی نظامی - اشرافی است .تالار صد ستون محل ملاقات با فرماندهان ارتش است . در آپادانا مردم با شاه دیدار می کردند.

آپادانا

 

 
هم در شوش و هم در تخت جمشید وجود دارد . هر دو سنگی اند ولی در تخت جمشید سنگ بیشتری مورد استفاده قرار گرفت . ولی در شوش کمتر.پاسارگاد گونه اولیه باغ منظم می باشد.اما یونانی ها به صورت نامنظم باغ ایجاد می کردند. در پاسارگاد آثار جویهای سنگی وجود دارد . باغ پاسارگاد گونه اولیه باغ های منظم می باشد ( چهار باغ) شاخصه آن محورهای اصلی باغ که 1 یا 2 جریان مسیر آب در آن وجود دارد . ورودی محورهای اصلی کوشک یا کاخ است که به هر 3 طرف یا 4 طرف باز است . پاسارگاد برون گراست.تخت جمشید فقط از طریق کاخ آپادانا برونگراست .
در بین النهرین باغ ها به صورت طبقه ای بوده ( مطبق ) که بعدا در تخت جمشید از آن باغ ها استفاده می شد . در تخت جمشید بنا در دامنه کوه واقع شد ، زمین تحت سیستم آبیاری بوده در زیر تخت جمشید بنا در دامنه کوه واقع شد ، زمین تحت سیستم آبیاری بوده ، در زیر تخت جمشید یک شهر وجود داشت . در اطراف تخت جمشید باغ بوده و در درون آنها کاخ ایجاد شده است .
استفاده از سنگ های پاکتراش به تقلید از اورا رتورها بوده است . ترکیبی که هم سنگ و هم خشت داشته باشد تا قبل از بنای تخت جمشید وجود نداشت . در درگاه های و ستون ها ( بخش های اصلی ) از سنگ استفاده می شده و در قسمت های جدا کننده از خشت استفاده می شد .دیوارها و جداره بین دیوارها فاصله است . فاصله بین دیوارها ( دیواردوجداره )
1-به لحاظ استحکام بنا می باشد .
2- به لحاظ امنیت در مقابل حمله دشمن
3- نوعی عایق در برابر گرما.
در تخت جمشید کانسپت کلی معماری ، ایرانی است ولی در تزئینات از معماری های دیگر استفاده شده است . ستون ها به تقلید از یونانی ها و سردها به تقلید از مصریها . معماری آن متاثر از معماری آشور است . ولی چون مادها میراث دار آشوریان هستند نیز تاثیرگذار بودند .
در تخت جمشید نقش با عملکرد فضاها ارتباط دارد . فضای مرکزی قسمت های مختلف بنا را به هم متصل می کند .

 
مقایسه تحت جمشید با بنای آکروپلیس یونان(در سبک معماری پارسی)

شباهت : هردو برروی سکوقرار دارند . ازلحاظ مصالح سنگی اند . تکنیک های ساخت شبیه به هم دارند بنای آکروپلیس نظم دارد اما نظم کلی حاکم نیست . همچنین در بنا حضورتوده مهم تر است .
بنایی برون گراست در اکروپلیس بیشتر به نماها و فضاهای بیرونی توجه شده اما در تخت جمشید به داخل بنا بیشتر توجه شده است . بجز آپادانا که برونگرا است.



 
سبکهای شهرسازی در ایران قبل از اسلام

تمدن ایران قبل از اسلام با دو سبک عمده پارسی و پارتی و یک میان سبک پارسی ـ هلنی، شهرها را شکل داد.
شیوه پارسی از قرن نهم ق . م. با ساخت اولین شار مادی، یعنی هگمتانه که خود از شهر تپه‌های بین النهرین زیگورات آغاز شد. و با شکوفایی شارهای پارسی همچون شوش،
استخر  و پاسارگاد به اوج خود رسید. پایان این شیوه از استقرار انسانی با حمله اسکندر مقدونی(قرن سوم‌ق .م.) مقارن بود. میان سبک پارسی ـ هلنی در دوران اسکندر مقدونی بر شهرسازی ایران حاکم شد.

در این دوران شهرهایی بنا گشت که هم بنیانهای شهرسازی یونانی )
شهر ـ دولت( و هم بنیانهای شهرسازی ایرانی (شهرـ قدرت) را با خود به همراه دارد. در واقع در این دوران نوعی نگرش التقاطی در شهرسازی ظاهر شد که عمر آن کمتر از یک قرن بود. شیوه پارتی از ستیز برای استیلای مفاهیم و معانی زیست بومی به وجود آمد. این شیوه نخست با بیانی ساده آغاز شد و شهرهایی چون نسا در ماورالنهر و فیروزآباد در فارس را شکل داد اما با گذشت زمان سازمان فضایی ـ کالبدی پیچیده در قرن هفتم میلادی در آن متجلی گشت. 

- سبک شهرسازی پارسی(قرن نهم تا قرن چهارم ق .م )

 - میان سبک شهرسازی پارسی ـ هلنی( قرن سوم ق .م)

 - سبک شهرسازی پارتی ( قرون سوم ق ، م، تا قرن هفتم میلادی)

نویسنده: مهندس عبدالاحد ملکرئیسی

مدیریت

مدیریت یعنی کار کردن با افراد و گروهها برای رسیدن به مقاصد سازمان. وظایف مدیریت عبارتند از برنامه‌ریزی، سازماندهی، نظارت و انگیزش. تمامی این وظایف برای مدیریت شهری نیز متصور است. مدیریت شهری باید برای شهر برنامه‌ریزی کند، فعالیتهای شهر را سازمان دهد، بر فعالیتهای انجام شده نظارت کند، حتی برای انجام بهینه امور، انگیزش لازم را در سازمان مدیریت شهری و سایر سازمانها و شهروندان ایجاد نماید. به نقل از پاول‌هوس و کنت ایچ بلانچارد: معمولاً مدیریت شهری به عنوان زیر مجموعه‌ای از حکومت محلی تعریف شده و شهرداری‌ خوانده می شود. همچنین مدیریت شهری به مثابه نظامی است که دارای ورودیها و خروجیهای مشخصی باشد.

نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی

رویکردهای مهم مدیریت شهری

مدیریت شهری

 

 

در کشورهای مختلف و در تمدن های گذشته تنوع زیادی از پدیده کار و فرهنگ آن مشاهده می شود. در میان رومیان باستان کار فقط کار یدی تعریف می شود و آن هم تنها برای بردگان مناسب بود. سپس در عصر فئودالی با تغییر در برداشت از مفهوم کار انگیزه ها منوط به تعهد و سوگندی شد که نسبت به ارباب ارائه می شد. در واقع برای اولین بار نیروی کار با صاحب کار براساس یک ارزش تعریف شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدیریت شهری

● مفهوم کار در مدیریت شهری

در کشورهای مختلف و در تمدن های گذشته تنوع زیادی از پدیده کار و فرهنگ آن مشاهده می شود. در میان رومیان باستان کار فقط کار یدی تعریف می شود و آن هم تنها برای بردگان مناسب بود. سپس در عصر فئودالی با تغییر در برداشت از مفهوم کار انگیزه ها منوط به تعهد و سوگندی شد که نسبت به ارباب ارائه می شد. در واقع برای اولین بار نیروی کار با صاحب کار براساس یک ارزش تعریف شد. سپس در عصر بورژوازی و با جایگزینی تدریجی انرژی های دیگر به جای کار یدی انسان، در مفهوم کار تغییرات وسیعی پدید آمد. ابتدا با به وجود آمدن نوع بدوی اتوماسیون، کار اجتماعی به صورت بدوی پدید آمد و دولت تجلیگاه و مرکز نظم جامع نیروی کار شد، اما در عصر حاضر با توسعه تکنولوژی و تقابل تحول و نوآوری آن با ثبات و تمرکز شدید دولت نشان داد که نیروی کار نمی تواند به ساخت های بیش از اندازه متمرکز برای رشد خود اعتماد کند، زیرا عواملی نظیر انگیزه، تکنولوژی و توزیع نظم همراه و همسو حرکت نمی کنند. آنچه در فرآیند سنتی تعریف مفهوم کار به چشم می خورد این است که محاسبه ارزش اطلاعات متبلورشده در کار نادیده گرفته شده، زیرا کار را نیرویی می دانند که در یک دامنه تغییر (x) عمل می کند. «W=F.x» در این فرمول نمی توان ارزش اطلاعات متبلورشده را در تحول حاصل از کار و در خود کار به دست آورد. در حالی که از نگاه جدید، کار عبارت است از انرژی هدفداری که موجب تغییر از حالت A به B می شود که هر سیستم سه جزئی (جرم، انرژی و اطلاعات) از جمله سیستم مدیریت شهری برای مقابله هژمونی آنتروپی فزاینده درونی و خارجی خود به آن نیازمند است تا بتواند به بقا و تکامل خود ادامه دهد. در این تعریف عامل اطلاعات به مفهوم جدید کار وارد شده است. به بیان دیگر x یعنی شاخص تغییر مکان تابعی از تاثیر اطلاعات مصرف شده در جریان کار است. براساس این تعریف به هر مقدار که انرژی اطلاعاتی به کمترین مقدار خود می رسد مقدار انرژی فیزیکی به کار گرفته شده بیشتر می شود و در این شرایط هرچه بیشتر کار انجام دهیم نتیجه معکوس می گیریم؛ چیزی که متاسفانه در طول تاریخ مدیریت شهری ما کم و بیش حاکم بوده است. در واقع مدیر شهری یا شهردار موفق کسی است که ساعات بیشتری در دفتر کارش حضور دارد و شب و روز نمی شناسد و کار فیزیکی و یدی بیشتر انجام می دهد. چنین است که یک مدیر شهری موفق یا یک شهردار منطقه موفق کسی است که همیشه گوش به بی سیم و یا برق اتاق کارش شبانه روز روشن باشد. در حالی که مفهوم جدید کار در حوزه مدیریت شهری امروزی عبارت است از تعادل میان انرژی و اطلاعات، به تعبیری کار را می توان کاربرد اطلاعات در انرژی (هدف در انرژی) تعبیر کرد که در سه دسته کار سخت افزاری (با اطلاعات کم)، کار سخت افزار ـ نرم افزاری (با اطلاعات متوسط) و کار نرم افزاری (با اطلاعات زیاد) متبلور می شوند. موضوع نوع اول کار افزایش تولید و سود، موضوع کار از نوع دوم فزونی نظم و قدرت و موضوع نوع سوم کار افزایش دانش و علم است که البته در حوزه مدیران شهری ما بیشتر بر نوع اول کار تمرکز شده است و دو نوع دیگر کمتر مورد نظر قرار می گیرد. اگر بخواهیم تعریف جامع تری از کار ارائه دهیم می توان گفت که کار، سیاست و فرهنگ همگی از یک مقوله هستند، تنها اشکال آنها متفاوت است زیرا کار، مکانیسمی از آرایش محدود انرژی و اطلاعات در محدوده ای خاص است که هدف محدود و مشخصی ندارد. سیاست نیز از همین آرایش بهره می برد با این تفاوت که شکلی عام تر دارد و وابسته به قدرت متمرکز است و سرانجام نوع بسیار عام و جالب ترکیب انرژی و اطلاعات را فرهنگ می نامند که نظم خودجوش و پذیرفته شده اجتماعی است. به زبانی دیگر کار تجلی سیاست و سیاست تجلی فرهنگ است، البته در بهینه ترین و بهترین شرایط اجتماعی، بنابراین کار انرژی هدفداری است که کالا تولید می کند. سیاست انرژی هدفداری است که نظام محدودی در یک حوزه جغرافیا به وجود می آورد. فرهنگ انرژی هدفداری است که نظام اجتماعی را به مقوله آگاهی اجتماعی متصل کرد و خالق هنر است. لذا محدوده کار یک کارگاه و حوزه مدیریت آن، محدوده فعالیت سیاسی یک دولت و نظم اجتماعی و محدوده فرهنگ به قلمرو تکامل تمامیت اجتماع و پویای آن مربوط است. بنابراین در یک سیستم مدیریت شهری موفق و مولد کار تولیدی، کار سیاسی و کار فرهنگی در یک جهت قرار می گیرند، گرچه پیچیدگی خاص خود را دارد، اما هم راستا هستند. در مدیریت شهری ما حلقه گمشده کار معطوف به پژوهش، اطلاعات و دانایی است. اهمیت این حلقه از آن جهت است که کار معطوف به پژوهش دائما در حال تغییر آرایش انگیزه های خود از دانی به عالی است. فرمول کار یدی + کار فکری به عنوان نیروهای انسانی طراح و ماشین ساز ضرورت توسعه منابع انسانی مدیریت شهری است، زیرا این نیروها امکان تحقق عملی یک اندیشه را فراهم کرده و با جذب اندیشه های مختلف نوین، قدیم و آرایش آنها به صورت طراحی جدید و اجرای آنها برای اولین بار اندیشه یا اندیشه های نوین حاصل از پژوهش را به عمل آورده و تجربیات جدیدی را به مدیریت شهری می بخشند. در واقع کارآفرینان خلاق یک جامعه شهری این دسته از نیروها هستند. یک کارآفرین متکی به منابع اقتصادی را تاجر، یک کارآفرین متکی به منابع سیاسی را سیاستمدار و یک کارآفرین متکی به منابع عملی را طراح و ماشین ساز می نامیم. معمولا یک کارآفرین کمپلکس قدرت استفاده از همه منابع فوق را برای گسترش محیط کار خود دارد.

● مدیریت شهری در اروپا

سه عامل مدیریت برنامه ریزی، اجرای برنامه های مدیریت شهری، نظارت و ارتقای برنامه های مدیریت شهری مهمترین اصول الگوی مدیریت شهرهای کشورهای اروپایی است. توسعه برنامه های مدیریت شهری در گرو تلاش و ممارست شهرها در جهت پیشرفت و رفاه منابع انسانی میسر می شود که از نظر کارشناسان آسیایی مدیریت شهری، این اقدامات شامل جذب مشارکت های دولتی، بهره وری اقتصادی، حفظ تساوی و عدالت اجتماعی، کاهش فقر و بهبود شرایط زیست محیطی است که در سایه استفاده بهینه و توزیع عادلانه منابع امکان پذیر خواهد بود. مدیریت شهری طی سه مرحله از آغاز سال ۱۹۸۶ میلادی تاکنون دستخوش یک سری تغییرات بنیانی شده به طوری که در مرحله اول برنامه مدیریت شهری در سال های (۱۹۸۶ ۱۹۹۱) شکل گرفته است. این برنامه ها برروی تحقیقات کاربردی برروی چهار موضوع مدیریت اراضی، امور مالی و مدیریت شهری، زیرساخت ها و محیط زیست شهری با هدف توسعه راهبردهای عملی و ابزارهای کاربردی مدیریت شهری در سطح جهانی متمرکز شده بود. اهداف این مرحله در خصوص چگونگی استفاده از این راهبردها و ابزارها در جهت ارتقای کارآیی و سطح تولیدات، ابتدا به صورت منطقه ای و سپس بسط آن به تمام کشورهای جهان بوده است. در مرحله دوم مکانیزم اساسی به سطح کارآیی و تولیدات از قبیل تشکیل هیات کارشناسان منطقه و تاسیس کارگاه ها و همایش های مشاوره ای در سطح کشوری می پرداخته که به منظور معرفی این خط مشی ها و ابزارهای کاربرد به کل کشور، معطوف می شده به صورتی که ساختار این برنامه ها تمرکززدایی و واگذاری مسوولیت انجام این فعالیت ها به ادارات منطقه بوده است. درمرحله بعدی مدیریت شهری به منظور ایجاد و تحکیم کارآیی دولت، بانک ها و مراکز تامین اعتبار در جهت مرتفع ساختن معضلات شهری اختصاص یافته است و در مرحله آخر (۲۰۰۱ ۲۰۰۴)، در ادامه مرحله سوم بیش از پیش بر فعالیت ها و اقدامات دولتی که شرایط زندگی قشر مستمند و کم درآمد جامعه شهری را متاثر می ساخت، متمرکز شده بود. هم اکنون این برنامه ها به زمینه هایی خاص مانند کاهش سطح فقر در شهرها، مدیریت محیط زیست شهری، جذب مشارکت های دولتی و حل معضل ایدز و اعتیاد در جامعه شهری می پردازد به طوری که هم اکنون این برنامه ها در ۲۱ شهر در آسیا در حال اجرا شدن است.

● اصول مدیریت شهری

در الگوی مدیریتی در اروپا سه عامل مدیریتی برنامه ریزی، اجرای برنامه های مدیریت شهری، نظارت و ارتقای برنامه های مدیریت شهری ذکر می شود و ویژگی های خاصی برای یک مدیریت مطلوب شهری نیاز است که این ویژگی ها شامل داشتن اطلاعات لازم در زمینه سیستم شهری، سازمان های مربوطه و روند فعالیت ها را شامل می شود. همچنین باید توجه داشت که بخش خصوصی، گروه های فشار و عامه مردم می توانند در بهبود مدیریت شهری سهیم باشند و با استفاده از این مشارکت ها می توانند به بودجه لازم جهت ارتقای وضعیت اقتصادی دست یابند به طوری که این عملکرد ها می توانند شهرواندان، محیط زیست شهری و ظرفیت کارآیی و تولیدات شهر را تحت تاثیر قرار دهند. در اروپا تاکید بر این است که سیستم های شهر به طور کامل مورد ارزیابی قرار گیرد. نوع مدیریت شهری که در اروپا مورد استفاده قرار می گیرد می بایست با چرخه زندگی شهرنشینی، که افزایش و کاهش رشد محیط زیست نشانگر آن است، سازگار باشد. شهرهایی که به لحاظ فیزیکی و اقتصادی توسعه یافته هستند نیاز به شیوه مدیریت شهری متفاوت نسبت به شهرهای عقب مانده و دچار نقصان هستند. به عنوان مثال بسیاری از شهرها نتوانسته اند به توازن عرضه و تقاضا در تولیدات و خدمات شهری برسند. در این موارد شهرهای اروپایی وضعیت بازارهای شهری مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. با این روش تقاضا برای تولیدات خدمات شهری و عرضه مایحتاج شهروندان به توازن می رسد. از موارد دیگری که در مدیریت شهری اروپا مدنظر قرار می گیرد می توان به وضعیت حمل و نقل شهری، مدیریت اراضی، اقتصاد شهری و منطقه ای،سازمان دهی کارآیی و حجم تولیدات در کلان شهر ها اشاره کرد.

● سیر مدیریت شهری در ایران

فعالیتهای شهرداری را به شکل نوین بی تردید باید مربوط به دوره بعد از مشروطیت دانست. این دوران با تصویب قانون بلدیه در دوره اول مجلس شورای ملی به سال ۱۲۸۶ هـ.ش، آغاز گردید. نخستین شهرداریی که براساس قانون جدید تأسیس شد، شهرداری تهران بود که با تشکیلات جدید در همان سال (۱۲۸۶) تقریباً بلافاصله پس از تصویب قانون پایه گذاری شد و با تشکیلات جدید آغاز به کار کرد. پس از آن تا سال ۱۳۰۴، یعنی آغاز سلطنت پهلوی اول، مجموعاً ۱۶ شهرداری ایران تأسیس شد.

قانون بلدیه (۱۲۸۶ هـ . ش.) با عدم موفقیت روبه رو شد. برخی از بخشهای آن به طور کلی به مرحله اجرا در نیامد و برخی دیگر به صورتی ناقص تحقق پیدا کرد و با مشکلاتی روبه رو شد. علت آن بود که نه مردم و نه دولت، هیچ یک از آمادگی لازم برای تحقق این قانون برخوردار نبودند. همراه و مقارن با تصویب قانون بلدیه سال ۱۲۸۶ هـ . ش . قوانین دیگری نیز به تصویب رسید: ابتدا قانون انجمنهای ایالتی و سپس قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام. اما دلایلی چند جریان عادی و تکامل تدریجی حرکت به سوی شکل گیری نظام دموکراتیک را متوقف کرد یا با مشکلات فراوان مواجه ساخت.

در دوره سلطنت رضاخان، تأسیس شهرداریها تسریع یافت، به طوری که تا پایان سلطنت وی، بالغ بر ۱۳۶ شهرداری تأسیس شد. شهرداریها در این دوره ، سازمانی کاملاً دولتی بودند. در سال ۱۳۰۹ ، قانون بلدیه لغو شد و قانون جدیدی تصویب شد که به موجب آن تأکید بر وابستگی انحصاری شهرداریها از حیث مالی و به تبع آن اداری و اجرایی به دولت و بودجه ملی ـ دولتی بود.

در دوران سلطنت پهلوی دوم نیز تغییراتی در قوانین اداره شهرها به وجود آمد. در سال ۱۳۲۸ قانون جدیدی تصویب شد که در شرایط تعیین شهردار، حقوق و مزایای او و همچنین واگذاری برخی اختیارات تازه به انجمنهای شهر تغییراتی ایجاد شده بود . در سال ۱۳۳۱ در لایحه الحاقی به قانون سال ۱۳۲۸، اختیارات انجمنهای شهر و قدرت مردم افزایش یافت.

از سال ۱۳۳۲ به بعد، بنا به دلایل سیاسی، تغییراتی در قانون سال ۱۳۳۱ ایجاد شد که در نهایت منجر به کاهش قدرت مردم شد. علاوه بر این، در دوران قبل از انقلاب، دو قانون نوسازی و عمران شهری و تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران تصویب شد که به موجب ماده ۷ قانون اخیر، شهرداریها مکلف به اجرای مصوبات این شورا بودند.

در زمان قبل از انقلاب، در بسیاری از شهرهای ایران از جمله تهران، انجمن شهر تشکیل شد، لکن چون اعضای این انجمنها بیشتر از طبقات ذی نفوذ و یا کسانی بودند که دولت و رژیم گذشته به آنان اعتماد داشت، این انجمنها نتوانستند منشأ اقدامات مؤثری شوند. شهرداران در واقع مدیر مطلق العنان شهر بودند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به تغییر بنیادین نظام سیاسی کشور، بر اداره شورایی کشور (در سطوح مختلف کشوری، استانی، شهری و روستایی) در قانون اساسی تأکید ویژه ای شده، به طوری که یک فصل از قانون اساسی به شوراها اختصاص یافته است.

مطابق اصل ۱۰۰ قانون اساسی (برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی) و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت می گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می کنند.

در سطح شوراها، شورای اسلامی شهر جایگزین انجمن شهر شد و وظایفی که بر عهده این انجمن بود، برعهده شورای اسلامی واگذار گردید. براساس لایحه (تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخابات شهرداران)، انتخاب شهردار بر عهده شورای اسلامی شهر و صدور حکم آن در شهرهای با جمعیت کمتر از دویست هزار نفر برعهده استاندار و در شهرهای بزرگتر برعهده وزیر کشور گذارده شد. مسایل و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی هشت ساله مانع از تحقق شورای اسلامی شهر گردید.

در سال ۱۳۷۵ ( قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران) به تصویب مجلس شورای اسلامی و سپس تأیید شورای نگهبان رسید و در تاریخ ۱۱/۴/۷۵ برای اجرا از طرف رئیس جمهور به وزارت کشور ابلاغ شده است.

این قانون دارای پنج فصل و نود و چهار ماده و پنجاه و یک تبصره می باشد. فصل اول این قانون تشکیلات شوراها را مورد بررسی قرار میدهد. فصل دوم درخصوص انتخابات (شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان)، و فصل سوم درخصوص وظایف شوراها (برحسب سطح تشکیلاتی در روستا، بخش و شهر) می باشد. فصل چهارم درخصوص رسیدگی به تخلفات است، و بالاخره فصل پنجم سایر مقررات را مورد بررسی قرار میدهد.

در مجموع، در فاصله سالهای ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۷۵، تعداد ۱۶۷ شهرداری جدید در کشور تأسیس شده است. در سال ۱۳۷۵ تعداد شهرداریهای کشور به ۶۵۰ شهرداری رسید. تحولات مهم این دوره کاهش حمایتهای مالی دولت از شهرداریها می باشد، به طوری که شهرداریها مجبور به اتکا به منابع داخلی شده اند

● تاریخچه طرح های شهری ایران

قبل از تهیه طرحهای شهری به شکل متداول کنونی ، طرح پیشنهادی شهر همدان، به عنوان اولین طرح شهری ، توسط کارل فریش ، مهندس چرم ساز، تهیه و به وزارت داخله پیشنهاد شد و در آبان ماه سال ۱۳۱۰ به تصویب وزارت داخله رسید. همچنین در سال ۱۳۲۴ ، بخش شهرسازی و طرحریزی در سازمانی موسوم به « سازمان اصل چهار ترومن» در ایران تشکیل شد و مسئولیت آن برعهده چند مهندس شهرساز، از جمله دکتر تورسن و مهندس گیبس ، نهاده شد. این عده نیز برای اولین بار مطالعات و طرحریزی سه شهر شیراز، اصفهان و سنندج را به زبان انگلیسی تهیه کردند (سعیدنیا، ۱۳۷۸).

علاوه بر این ، سربازان گروه صلح با امضای قراردادی بین هیئت عمران بین المللی آمریکا و وزارت کشور در دهه ۳۰، به ایران آمدند و در وزارت کشور مشغول به کار شدند و برای بیشتر شهرها، طرح شبکه بندی و گذربندی تهیه کردند (سعیدنیا ، ۱۳۷۸).

طرحهای شهری با کیفیتی که در حال حاضر در کشور متداول است، از ابتدای برنامه سوم عمرانی کشور (۱۳۴۶ـ۱۳۴۱) آغاز شد. در سالهای اول اجرای برنامه عمرانی سوم، قرارداد تهیه طرح جامع بین سازمان برنامه و بودجه و تعدادی از مشاوران منعقد گردید. تا اینکه در سال ۱۳۴۳ وزارت آبادانی و مسکن و به دنبال آن شورای عالی شهرسازی تأسیس شد و نظارت در کار تهیه طرحهای جامع شهرهایی که قرارداد آنها قبلاً منعقد شده بود به عهده دبیرخانه شورای عالی شهرسازی محول شد و پس از مدتی عقد قراردادهای جدید در این مورد به دبیرخانه مذکور واگذار گردید (وزارت مسکن و شهرسازی، ۱۳۶۱).

اولین طرحی که به تصویب شورای عالی شهرسازی رسید، طرح جامع بندرلنگه بود که در سال ۱۳۴۵ تصویب شد. پس از آن در سال ۱۳۴۶، طرح جامع شهرهای بندرعباس، تهران، تبریز، قزوین و رشت به تصویب رسید. در سال ۱۳۴۷ نیز طرح جامع شهرهایی چون بندرانزلی ، همدان، اهواز، بابل و بابلسر به تصویب رسید و روند تصویب طرحها در شورای عالی شهرسازی همچنان ادامه یافت ، به طوری که تا پایان سال ۱۳۷۸، ۲۱۹ طرح جامع شهری به تصویب رسید. (وزارت مسکن و شهرسازی، ۱۳۷۹).

● مدیریت شهری یا مدیریت پروژه

در ابتدا بهتر است به تعریفی از مدیریت شهری بپردازیم. مدیریت شهری یعنی کار کردن با افراد و گروهها برای رسیدن به مقاصد سازمان, این مقاصد شامل وظایفی که عبارتند از برنامه ریزی و سازماندهی, نظارت و انگیزش می باشد در این راستا مدیریت شهری به بیان ساده باید برای شهر برنامه ریزی نماید. فعالیتهای شهر را سازمان و سامان و بر نحوه انجام خدمات شهری نظارت نماید و حتی برای انجام بهینه امور انگیزش لازم را در سازمان مدیریت شهری و سایر سازمانها و شهروندان ایجاد کند. معمولا مدیریت شهری به عنوان زیر مجموعه ای از حکومت محلی تعریف شده و شهرداری خوانده می شود. مدیریت شهری به مثابه نظامی است که دارای ورودیها و خروجیهای مشخصی است که کنترل کننده آن شخصی بنام شهردار می باشد, که مسئول اجرای بهینه خدمات شهری با بهره گیری از کلیه امکانات و منابع مالی و انسانی است.

شاید ساختار سازمانی و نحوه اجرای این خدمات نیازمند بحث افزونتری باشد. لذا بهتر است به تعاریفی که از شرح وظایف ذکر گردید اکتفا نمود. مدیریت شهری در شهر ایلام سالهاست که با حواشی متعددی روبرو است و عملکردهای بسیاری از مدیران شهری (شهرداران) خود بیانگر این تغییرات است. بافت شهری ایلام و تشابه و تضاد آن با بخشداری برره از جهاتی قابل تامل است. بخشداری برره بسیار متفاوت با شهر ماست در مقایسه ای کوچک برره با شخصیتهای مشخص و تعریف شده در انجام وظایف حال بصورت درست یا نادرست سعی در بیان واقعیات جامعه بصورت یک طنز اجتماعی داشت که به طنز سیاسی مبدل شده بود ولی در شهر ما با شخصیتهای نامشخص و متضاد و عموما مخالف در تصمیم گیری شهری و مدیریت شهری و عدم انجام شرح وظایف مشخص شده که نظم در ساختار شهری را به یک آرزو مبدل و بیانگر این موضوع است که طرح و نتایج مطلوب و سازنده که مرتفع کننده مشکلات شهری و شهروندی باشد در تصمیم گیری شهری کمتر بچشم می خورد . و تنها شباهت شاید همان نام بخشداری باشد که بیشتر به شهر ایلام می خورد و علت ساختار و معماری شهری و نحوه ارائه خدمات شهری است که شباهت زیادی به یک بخش در نما پیدا کرده است و اما حال دیگر در مورد بخش ها چه قضاوت نمود و چه نامی بر آنها نهاد بماند!

بالا خره بازی شهر نیز به نتیجه رسید و پرتلاش ترین و موفق ترین شورای شهر کشور انتخاب شد که بی شک شورای شهر ایلام است که با برکناری دومین شهردار و ثبت رکورد استیضاح سعی در ایجاد فضایی مناسب و اقداماتی بی نظیر در پویایی و زیباسازی شهر را دارند!

اتفاقات و تصمیماتی که پشت درهای بسته شورای شهر صورت می گیرد مطمئنا بصلاح شهر وشهروندان آن است! ویک شهروند حق شهروندی اوست که نداند در مورد شهرش چه تصمیمی گرفته اند!! در این مجال نه در مقام نصیحت و نه در جایگاه یک مسئول, تنها بعنوان یک شهروند که حق شهروندی خود می داند که نظراتی را که ممکن است هر فردی دراین جامعه شهری ایلام, از کودکی دبستانی که شهرداری را بهتر از مدیران مدیریت شهری (شورای شهر و شهردار) می شناسد تا مردم فهیمی که به فعالیتها وتصمیم گیری های شهری عادت کرده اند بهتر بتواند بازگو نماید اشاره می کنم, سخن با تصمیم گیران و تصمیم سازان مدیریت شهری بالاخص شهردار آینده است که تمامی فعایتها به نام او انجام و اتمام می پذیرد و همه یک فرد را مسئول بی برنامه گی یا برنامه ریزی شهری میدانند. شاید با چند پرسش بتوان گوش شنوایی پیدا و پرتغال فروش را یافت!

آیا باز هم تعبیر خواب اعضای شورای شهر و یا شهردار منجر به تدابیر هوشمندانه شهری می شود ؟

آیا مدیریت شهری (شهردار) آینده نیز سعی در اجرای بهینه خدمات شهری دارد یا باز هم ابقای خود در جلسات استیضاح را به هر ارزش و بهایی می خواهد؟

آیا می توان دید که دیگر کارگران با بیلها و کلنگها در کوچه ها و خیابانها نباشند؟

آیا می توان هماهنگی لازم بین ادارات را جهت نصب وکانال گذاری انشعابات آب وفاضلاب و برق و تلفن و اخیرا گاز را تنها با یک نامه بعمل آورد؟

آیا بودجه مالی جهت انجام آسفالت آنهم از نوع مرغوب که فناوری تولید آن در مراحل صادرات است تامین اعتبار گردیده است؟

آیا مشکل ترافیک شهری با هماهنگی یا عدم هماهنگی راهنمایی و رانندگی و دوراندیشی در نحوه ومکانهای عبور و مرور کما فی سابق حل می گردد؟

آیا با سازمان گردشگری یا همان ایرانگردی و جهانگردی در مورد نحوه ورود و جذب و بازدید گردشگران داخلی و خارجی از چاله اسکندرون های کوچه و خیابانها هماهنگی صورت پذیرفته است؟

آیا جداول و تیرهای بتنی در اشکال و طرحهای مختلف جهت سد معبر و بروز تصادفات درون شهری به تعداد و در اندازه های مختلف وجود دارد؟

آیا برای تعریض خیابانهای پرتردد شهر باز هم به ارائه طرح عقب نشینی بدون جلب رضایت ساکنانش می اندیشید؟

ای کاش همه شهروندان ایرانی همانند شهروندان ایلامی کم توقع و صبور و محجوب باشند و آنگونه نباشد که با کوچکترین بی برنامه گی در خدمات شهری معترض گردند؟ شاید مدیریت شهری از جایگاه شهروندی مطلع نیست و برنامه های اتخاذی شاید در تخصص مدیریت شهری نباشد؟! شاید هم تخصص دوستان در احداث سدها و بندهای انحرافی است و به اشتباه در امور شهری وارد شده اند و مسئولین خبره سد سازی کشور باید بیایند و از تجارب این دوستان استفاده نمایند! و یا مدیران شهری و اعضای شورای شهر سایر استانها باید بیایند و دوره های آموزشی آنهم بصورت فشرده و با عناوینی همچون (تعیین خیابانهای پرترافیک جهت ایجاد بندها و سدهای انحرافی با هدف افزایش تصادفات شهری و جلوگیری از عبور تانک در شهر – نحوه تعیین نوع رنگ جداول خیابانی و مکانیابی و نصب تیرهای بتنی –نحوه عملکرد و چگونگی تغییر کاربری اراضی شهری –بررسی روشها و مفاد استیضاح و عزل شهردار – نحوه شناسایی و مرمت چاله اسکندرونهای شهری) را بگذرانند! جهت دوری از تمام مواردی که شهر را دچار بازی شهر می نماید می توان پیشنهاد نمود شهردار آینده از افکار خلاق و جوان و اساتید و کارشناسان مجرب و کارامد در زمینه مدیریت و توسعه و معماری شهری بهره گیرد و بداند نگاشت این گفته ها و نوشته ها که دیدگاه دلسوزانه و منتقدانه دارد سعی در ارائه راهکارهای مناسب در شروع یک تصمیم گیری علمی و پرهیز از فعالیتهای ناسودمند و روزمره و تکراری داشته و بیانگر نقش و مشارکت تمامی اقشار این جامعه در ترسیم نمایی شهری از این برره است!

در پایان با احترام به شخصیتهای اعضای شورای شهر امید است دیدگاه مدیران شهری هماهنگ تر و علمی تر شده و اندیشیدن در تصمیم گیری را مقدم بر مصلحت اندیشی نمایند .

ودر صورت لزوم موارد ومشکلات شهری را در گزارشاتی هفتگی از رسانه و یا سیما به اطلاع مردم و مدیران ارشد استان برسانند

● چالش های و ضرورت های مدیریت جامع شهری

در نظام مدیریت مردمی هدف این است که همه حضور داشته باشند. همه عناصری که در مدیریت شهری موثر هستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند.

کلان شهرها پدیده ای جهانی است. این پدیده زمانی که جامعه صنعتی مرحله گذر را طی می کرد به نرمی و آهستگی با انفجار فضایی پیش رفته است.

پدیده کلان شهرها در جوامع درحال توسعه با فقر، جمعیت، سوداگری تازه به دوران رسیده، همراه است.

ناپایداری اجتماعی و فرهنگی نشان در اعتیاد فساد خیابان خوابی فرهنگ نوکسیه گی، مصرف گرایی، تخریب روابط اجتماعی و از میان رفتن هویت دارد.

افزایش اهمیت گردشگری داخلی و خارجی، توسعه بی سابقه بازارهای مالی، سرعت بیشتر در رشد سرمایه گذاری خارجی، رشد شتابان بازرگانی بین المللی، افزایش ارزش و سهم بخش خدمات نسبت به بخشهای کشاورزی و صنعت،همه از دگرگونی ساختار جهان نشان دارند.

مهمترین چالشهای پایداری کلانشهر تهران، ایجاد اشتغال، درآمد متناسب با افزایش جمعیت، تامین زیرساختها، خدمات رسانی شهری، آلودگی محیط زیست و منابع طبیعی است.

باتوجه به تخصصی شدن حوزه های مختلف مدیریت و نیاز جامعه به متخصصین مجهز به دانش علمی در حوزه های مربوطه، اولین همایش مدیریت جامع شهری با همکاری معاونت توسعه مدیریت شهری در تالار حرکت تهران برگزار شد.

در این همایش که گروهی از اقتصاددانان، مدیران مسایل شهری، معماران و جمعی از دست اندرکاران شهرداری تهران حضور داشتند؛ مواردی چون پایداری شهر تهران، الزامات مدیریتی آن، علل ناپایداری در شهر تهران، ناپایداری اجتماعی و فرهنگی تهران و جهانی شدن تهران و چالشها و ضرورتها موردبحث و بررسی قرار گرفت.

آقای دکتر احمد کاظمیان عضو هیات علمی همایش پیرامون پایداری شهر تهران و الزامات مدیریتی آن صحبت کرد. او تاکید کرد که مدیریت شهری درصورتی می تواند موفق باشد که از پایین ترین سطح تا بالاترین سطح در آن مدیریت کلان شهری، مدیریت شهری مناطق شهری نواحی شهری و محلات شهری به عنوان لایه های سیاستگذاری و تصمیم گیری وجود داشته باشد. در شهر تهران سطوح اول و آخر مفقوده هستند واخیراً نظام سطح چهارم درحال شکل گرفتن است و این نقص بزرگی در مدیریت شهر تهران است. در دنیا نظام مدیریت شهری به سمت تلفیق هرچه بیشتر حرکت می کند. در این زمینه دو مدل ارائه شده است. دریک طیف حکومت شهری

مطرح شده است و در طیف دیگر مدیریت مردمی شهرها. به عبارتی بحث مشارکت ازنظر کیفیت و کمیت مطرح است. در نظام مدیریت مردمی، هدف این است که همه حضور داشته باشند، همه عناصری که در مدیریت شهری موثر هستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند ازجمله عناصر دولتی، محلی، بخش خصوصی و... به این منظور باید شرایط زیر مهیا باشد:

مشروعیت مدیریت شهری

شفافیت

پاسخگویی و محاسبه پذیری

پوشش دهی به همه اقشار مشاغل و غیرمشاغل شهری

سخنران تاکید کرد که درحال حاضر با نظام مطلوب مدیریت شهری فاصله زیادی داریم. ولی به هرحال باید به تدریج به سوی آن پیش رفت که در این راستا اقدامات و راهکارهای زیر باید تحقق یابد:

۱ ) توزیع مجدد قدرت

۲ ) ضرورت توانمند سازی شوراها و شهرداری ها

۳ ) بسترسازی فرهنگی برای مدیران و کارکنان و سپس برای شهروندان

● علل ناپایداری شهر تهران

مهندس احمد سعیدنیا، استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از همایش علل ناپایداری در شهر تهران را موردبررسی قرار داد و در سخنان خود گفت، سخن از آرمان شهری است که در آن توسعه پایدار و مدیریت جامع اعمال می شود. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که چشم انداز آینده مان باید در چارچوب توسعه پایدار پیش برود. درحالی که مسایل موجود، پذیرفتنی نیست. آنچه ضد برنامه توسعه و ضد توسعه پایدار عمل می کند، چیزی جز اقتصاد سیاسی نیست. درحال حاضر ما وارد عرصه ای شده ایم که در آن سرمایه داری وابسته وجود دارد. چون در مرحله گذر از فلاحتی به صنعتی سیر می کنیم، تمام نیروها دست اندرکارند تا تمام انتظامات قدیم را برهم بزنند، تا شرایط نوین حاکم شود. بدین جهت در شرایط متلاطم به سر می بریم. راهکار پیش روی ما خروج ازاین مرحله گذر است. ما در مرحله گذار چاره ای نداریم جز تحمل مشکلات و تنگناها و با راه حل یابی برای مسایل کوچک این مراحل را باید طی کنیم.

کلانشهرها پدیده ای جهانی است این پدیده زمانی که جامعه صنعتی مرحله گذر را طی می کرده به نرمی و آهستگی با انفجار فضایی پیش رفته است. اما این پدیده در جوامع درحال توسعه با فقر، جمعیت و سوداگری تازه به دوران رسیده (اتلاف منابع) همراه است. پس چیزی جز به هم ریختگی و بی انتظامی ملاحظه نمی شود. سرگذشت تهران نشان می دهد که درعین حالی که جمعیت به آن هجوم آورده، تمام عواملی که پشتیبان توسعه هستند را از میان بــرداشته اند. زمین منابع طبیعی آب خاک هوا و حتی میراثها و ابنیه ها را مورد تجاوز قرار داده اند و به عبارتی تمام عوامل پشتیبان را خود جمعیت مصرف می کند. اما واقعاً راه حل چیست؟ نظریه سازان اقتصاد سیاسی معتقدند راه حلی جز اصلاح سیستم اجتماعی حکومتی نیست. این سیستم بیشتر باید دموکراتیزه و مردمی شود یعنی همان راهی را که غرب طی کرد، طی کند.

آقای دکتر پرویز پیران، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی به ابعاد ناپایداری اجتماعی فرهنگی شهر تهران پرداخت. وی گفت ما در شرایط عادی نیستیم و صحبت از راهکار است. برای اینکه راهکار به نتیجه برسد باید پیش شرط هایی تحقق پیدا کند. از انقلاب مشروطیت تا به حال با دو مساله حل نشده زیر روبرو هستیم:

۱ ) مسایل سیاسی را باید حل کنیم و قواعد پایداری برای مسایل سیاسی تدوین کنیم. این موضوع سیاسی نیست، بلکه فرایندی استراتژیک است. جامعه باید از جامعه احساسی به سوی جامعه عقلانی حرکت کند. در جامعه ما همیشه با فرد مبارزه شده است و خردستیزی یکی از ویژگیهای تاریخ ما است.

۲ ) مساله رانت خواری که از قدیم مطرح بوده است و مانع از رشد متخصص می شوداز بین برود. درنتیجه این عمل، متخصصین از صحنه کنار می روند و کسانی در صحنه می مانند که از دانش علمی به دور هستند.

وی افزود، تا این پیش شرط ها اتفاق نیافتد، صحبت از راههای عملی به عملیاتی شدن نمی رسد. وی جایگاه مقوله پایداری را به عنوان راهبرد در سطح کلان عنوان کرد، اما راه اجرایی آن را در سطح خرد برشمرد.

دکتر پیران نشانه های ناپایداری اجتماعی و فرهنگی را در مواردی چون اعتیاد، فساد، خیابان خوابی، قطبی شدن شدید طبقاتی، فرهنگ نوکیسه گی (مصرف گرایی در شرایط فقدان)، تخریب روابط اجتماعی، تبعیض و نابرابری، از میان رفتن هویت، یکسان سازی، فقدان محدودیت چشمگیر فرهنگ سازی و بحران نسل سوم (جوانی) برشمرد.

وی راه حل را در پدیدآمدن حرکتهای اجتماعی از گروههای هدف عنوان کرد و تاکید کرد که نسخه های قدیمی و دولتی دیگر کارساز نیست. باید سازمانهای مشارکتی در واحد محله شکل بگیرد و عزم ملی با حرکتهای اجتماعی پیوند بخورد. منابع دولتی در خدمت و تسهیل کننده این حرکت ها باشد. باید ایده، فکر و برنامه توسط خود مردم تولید شود و حکومت به صورت تسهیل کننده در کنار این قضیه باشد.

● جهانی شدن تهران؛ چالشها و ضرورتها

آقای دکتر مظفر صرافی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز یکی دیگر از سخنرانان این همایش بود که به بررسی جهانی شدن تهران و ابعاد آن پرداخت. او گفت شهر برای پایداری خود به منطقه پشتیبان حیاتش وابسته است و پایداری کلانشهر (کلان شهر) به منطقه بزرگتر و روابط گسترده تری وابسته است. در این صورت توسعه کلان شهرها به روال کنونی در میان مدت به ناپایداری دیگر مناطق و در درازمدت به ناپــایداری زمیــن می انجامد. این آرمان شهر پایدار نه در طبیعت بکر، بلکه از دل شهرهای موجود باید شکوفا شود. از این رو وقتی پدیده ها را درون کلان شهر جستجو می کنید، جدا از اتفاقاتی نیست که در جهان رخ می دهد. افزایش اهمیت گردشگری داخلی و خارجی، توسعه بی سابقه بازارهــای مــالــی، سرعت بیشتر رشد سرمایــه گذاری خارجی نسبت به

بازرگانی بین الملل، رشد شتابان بازرگانی بین کشورها با سلطه خدمات تخصصی و افزایش ارزش و سهم بخش خدمات نسبت به بخشهای کشاورزی و صنعت همه از دگرگونی ساختار جهان نشان دارند.

درحال حاضر کلان شهرهای جهانی، مرکز بسیار متمرکز فرماندهی و اتصال به اقتصاد جهانی، مکان تولید و نوآوری ها در صنایع و خدمات پیشرو، مکان کلیدی برای زمین، سرمایه و خدمات تخصصی بسیار بالا و بازار سهم محصولات و نوآوری های ارائه نشده هستند. در این شرایط مهمترین چالشهای پایداری کلانشهر تهران، ایجاد اشتغال و درآمد متناسب با افزایش جمعیت، تامین زیرساختها و خدمات رسانی شهری، آلودگی زیست محیطی و منابع طبیعی و دو سطحی شدن شهر و گسست کالبدی است. وی مهمترین ضرورتهای پایداری کلانشهر تهران را در اشاعه مدیریت راهبردی با نگرش جهانی و ملی، ایجــاد مدیریت واحد شهری و یکپارچه منطقه ای، برقراری نظام اداره نوین کلان شهری، حمایت از تواناسازی اجتماعات محلی، کسب موقعیت جهانی و گسترش تولید فراملی، پیشتازی توسعه ملی و پیوند با اقتصادهای منطقه ای، مشارکت با دولت ملی در سیاست گذاری های کلان شهری و کاهش فــاصله عینی و ذهنی جهانیان با تهران برشمرد.

● رویکرد اجتماعی و فرهنگی به مدیریت شهری

هر پدیده ای در جامعه ، یک وجه اجتماعی و فرهنگی دارد. چون هر جا انسان ها کنار هم قرار می گیرند و اجتماعی را شکل می دهند، در اثر کنش و تعاملات متقابل، وجوه مختلف اجتماعی و فرهنگی خود را نشان می دهند.

در میان اجتماعات انسانی، شهر را می توان با توجه به تراکم جمعیت، سرعت و پویایی فعالیت ها، تخصص گرایی و تقسیم کار اجتماعی متمایز دانست. ساختار ارگانیکی شهر به گونه ای است که سطح مراودات اجتماعی بسیار پر حجم اما سطحی، گذرا، ناپایدار و نسبتا رسمی است و بیشتر از آن که هنجارهای سنتی شکل روابط بین شهرنشینان را تعیین کند این قانون و هنجارهای رسمی است که بر روابط اجتماعی سنگینی می کند. چنین فضایی موجب می شود تا روابط بین مردم ساکن در شهر (در مقایسه با جوامع کوچک روستایی) از عمق و کیفیت کافی برخوردار نباشد. در نتیجه خلاء های عاطفی و ضعف در هویت جویی افزایش می یابد و نیاز به تعلق اجتماعی کمتر تامین می شود. در چنین شرایطی انسان شهرنشین در تکاپوی رفع نیاز به تعلق اجتماعی و هویت یابی، توسعه روابط اجتماعی را دنبال می کند. اما آن چه تلاش او را می تواند تا حد زیادی خنثی کند بافت و ساختار و کالبد و شکل انجام فعالیت در شهر است که سطح ارتباطات و تعاملات اجتماعی شهرنشینان را محدود می کند. حال اگر در برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری بتوان به گونه ای این بافت و ساختار و فعالیت ها را تنظیم کرد که به توسعه تعاملات و ارتباطات عمیق و کیفی کمک کند، طبعا بیشترین کمک به ارتقاء حس تعلق اجتماعی ، هویت یابی و تامین نیازهای عاطفی شهروندان شده است.

از آن جا که نگاه انسانی به شهر و شهروندان می طلبد که آسایش و تامین نیازهای روحی و اجتماعی شهرنشینان مورد توجه باشد، ضروری است که برنامه ریزی و مدیریت شهری با رویکردی فرهنگی و اجتماعی مترصد توسعه سطح روابط و مناسبات انسانی در شهر باشد.

برخی از موانع ساختاری شهر که مانع از توسعه سطح روابط و تعاملات اجتماعی عمیق می شوند عبارتند از :

ـ بافت و معماری غلط بناها ، میادین، خیابان ها، و بازار

ـ طراحی غلط و استقرار ناصحیح بخش های مختلف مسکونی، تجاری، اداری و فرهنگی

ـ آشفتگی ظاهری در منظر و مرآی شهر به نحوی که این آشفتگی بصری در روح و روان شهروندان تاثیر منفی به جای می گذارد.

از جمله راه هایی که می توان این وضعیت را اصلاح کرد، پیوند زدن بین جنبه های زیباشناختی، فرهنگی و هنری با وجوه مختلف زندگی جمعی است مثلا تبدیل گذرگاه های پیاده به باغ راه ها، ارایه جلوه های بصری بدیع و چشم نواز بر دیوارها و بناهای شهر، توسعه فضای سبز، ایجاد فرصت های جمعی برای گذران اوقات فراغت از جمله سالم سازی و مناسب سازی بوستان ها و پارک ها برای حضور خانواده ها، اصلاح شکل استقرار واحدهای مسکونی، تجاری، اداری به گونه ای که شهر را در دسترس و دریافت خدمات را آسان سازد.

باید در نظر داشته باشیم که سازه های شهری و نیز فعالیت های اجتماعی در شهر، باید به گونه ای با مقتضیات فرهنگی و اجتماعی پیوند داشته باشند که آرامش درونی و ذهنی شهروندان را دچار آشفتگی نسازند.

با این مقدمه بد نیست نگاهی داشته باشیم به دو رویکرد در مدیریت شهر: رویکردی که شهرداری را صرفا سازمانی خدماتی می داند و رویکردی که از شهرداری به عنوان نهادی اجتماعی انتظاری بالاتر دارد و علاوه بر ارایه خدمات شهری توقع دارد شهرداری بین کالبدشهر، فعالیت های شهری و شهروندان ارتباطی منطقی و متناسب ، با نگاهی فرهنگی و اجتماعی داشته باشد. به طور مثال اگر از زاویه فرهنگی و اجتماعی به احداث یک میدان نگاه نکنیم، کاربری میدان را محدود به کارکرد ترافیکی آن خواهیم کرد و درباره آثاری که این میدان در شکل گیری اجتماعات مردمی در میان و اطراف آن خواهد داشت برنامه ریزی نمی کنیم و بعدا باید به فکر رفع و رجوع تبعات اجتماعی آن از جمله شکل گیری مزاحمت ها و ناهنجاری باشیم. همین مثال در مورد احداث پل ها و بزرگ راه ها و سایر بناهای شهری مصداق پیدا می کند.

حال آن که رویکرد اجتماعی و فرهنگی از ما می خواهد که کالبد و ساختار شهر را اساسا با در نظر گرفتن کارکردهای فرهنگی و اجتماعی توسعه دهیم. یعنی از ابتدا اندیشه کنیم که چگونه می توان به موازات تامین نیازهای خدماتی شهروندان، نیاز آنها به رابطه اجتماعی، کمال و تعالی، آرامش روحی و روانی و معنوی را هم تامین نمود.

اگر برخی از کلان شهرهای جهان امروزه با تراکم معضلات اجتماعی، بزهکاری، تشویش ، خشونت، پرخاشگری، و آلودگی شناخته می شوند دلیل آن چیزی نیست جز غفلت از ابعاد و جنبه های فرهنگی و اجتماعی در فضای زیست شهری. و به همین خاطر تاکید می شود که در برنامه ریزی و مدیریت شهری بایستی در باره سازگار نمودن تغییرات تکنولوژیک با تغییرات اجتماعی و فرهنگی دغدغه دائمی داشت. به همین خاطر است در رویکرد اجتماعی و فرهنگی به مدیریت شهر تاکید می شود که هیچ توسعه و رشد کالبدی در شهر پذیرفته نیست مگر این که از قبل درباره ابعاد و آثار فرهنگی و اجتماعی آن فکر شده باشد.

● شهرداری و نقش آن در مدیریت شهری

کشور ایران به عنوان یکی از کشورهای پرجمعیت جهان طی سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۰ جمعیتش ۶/۳ برابر افزایش یافته در حالی که این رشد، برای جمعیت جهان کمتر از ۳/۲ برابر بوده است. رشد جمعیت شهری کشور طی همین مدت (۴۵ سال) بیش از هفت برابر بوده است، امروزه با افزایش جمعیت در شهرها شاهد بروز مشکلات عدیده ای هستیم که از جمله این مشکلات می توان به آلودگیهای صوتی، هوا و آب مشکلات حمل و نقل درون شهری، زاغه نشینی و ... اشاره کرد و اگر چاره ای اساسی اندیشیده نشود این مشکلات در زمینه زندگی شهری به صورت مسایلی حاد جلوه گری می کند. همچنین جمعیت پذیری شهرها به همراه مسایل اجتماعی ـ اقتصادی آنها، شکل کاملاً تازه ای از شهر، شهرنشینی و شهرگرایی بوجود آورده است که با آنچه در نیمه اول قرن بیستم در شهرها دیده می شد تفاوت بسیاری دارد. در حال حاضر با توجه به اینکه بخش عمده جمعیت کشور در شهرها ساکن هستند لزوم بکارگیری تدابیری موثر از سوی سازمانها و ارگانهایی که در مدیریت شهری نقش تعریف شده ای دارند احساس می شود، یکی از این نهادها که نقشی محوری در جهت بالا بردن کیفیت زندگی در محیط های شهری، فراهم نمودن امکانات، ارائه خدمات و ... را ایفا می کند شهرداری است و همانطوری که از تعریف شهرداری مشخص است (نهادی است غیردولتی که از محل عوارض و مالیات مردم اداره می شود) و یا اینکه شهرداری موسسه مستقل و عمومی است که به منظور اداره امور محلی از قبیل عمران و آبادی، بهداشت شهر، تامین رفاه و آسایش اهالی شهر و ... به عنوان زیستگاهی مطلوب تاسیس شده است. امروزه درکشورهای پیشرفته جهان وظایف شهرداری ها روز به روز گسترده ترمی شود و شهرداری ها به عنوان نهادی مدنی، محلی، عمومی و غیر انتفاعی وظایف بیشتری را بر عهده می گیرند وظایفی که بر دوش دولتها قرار گرفته به این نهادهای محلی واگذار می شود، این وظایف از حفاظت محیط زیست و میراث فرهنگی گرفته تا آموزش دفاع غیر نظامی و اداره تحصیلات غیر دانشگاهی را شامل می شود. گستردگی وظایف شهرداری ها در کشورهای توسعه یافته ناشی از نگرش نوینی است که به شهرداریها به عنوان سازمانهای مسئول در مدیریت شهری وجود دارد. در این مقاله سعی می شود چالشها، ضرورتها و مشکلات شهر ایلام در ارتباط با مسایل شهری و مرتبط با شهرداری (وضعیت پیاده روها، معابر شهری، کوچه ها و خیابانها، وضعیت حفاریهای صورت گرفته در سطح شهر و ...) تا حد امکان مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مسایل مهم شهری وضعیت پیاده روهای سطح شهر می باشد، که طبق تبصره شش ماده ۹۶ قانون شهرداریها، معابر عمومی، میدانها و پیاده روها... درمالکیت شهرداری است و استفاده غیرمجاز از این اماکن تحت هر عنوانی ممنوع می باشد، همچنین با توجه به تبصره یک ماده ۵۵ همان قانون، شهرداری موظف است توسط نیروی انتظامی از استفاده های غیرمجاز از این اماکن جلوگیری کند، اصلاح معابر و پیاده روهای شهر از اولویت های مهم شهرداری برای پاسخگویی به نیاز شهروندان می باشد. بیشتر کارشناسان شهری معتقدند که یک پیاده روی مناسب آن است که دارای حداقل عرض مفید ۱۲۰ سانتیمتر، حداکثر شیب دو درصدی از کناره دیوار خیابان و حداکثر شیب طولی ۸ درصد و حداکثر شیب اتصال پیاده روهایی که اختلاف سطح دارند باید۳ درصد باشد. با این توضیح ما دو نمونه از پیاده روهای شهر ایلام را که در هسته مرکزی شهر واقع هستند را مورد بررسی قرار می دهیم. پیاده روهای شهر ایلام هیچ یک از مولفه های تعریف شده در نظام شهری را دارا نمی باشند به طور مثال چهار راه سعدی (خیابان تختی بطرف پاساژ تیمورپور و خیابان طالقانی) بعنوان مرکز شهر وضعیت تاسف باری دارند، سوالاتی که ما در پاسخ دادن به آنها عاجزیم و امید آن داریم که مجموعه شهرداری و شهردار محترم شهرمان بصورت منطقی به آن پاسخ دهند این است که آقای شهردار در چه ساعتی از روز می توان از پیاده روهای دو طرف خیابان تختی استفاده کرد؟ مجموعه شهرداری جهت پاکسازی افرادی که بعضاً با استفاده از وسایل نقلیه ضمن ایجاد ترافیک و آلودگی صوتی، با عرضه مواد غذایی به صورت فله ای و غیربهداشتی باعث شیوع بیماریهای عفونی می شوند تاکنون چه اقداماتی انجام داده است؟ آیا جمع آوری افرادی که با قیافه های حق به جانب (این افراد از دادن مالیات، اجاره مغازه ها، عوارض شهرداری و اتحادیه های صنفی، هزینه های آب و برق ... معاف هستند) بعضاً مشکلات اجتماعی را برای شهروندان ایجاد می کنند مشکل تر از تخریب ساختمانهای اقشار آسیب پذیر در حومه شهر است؟ علت سکوت ماموران شهرداری در مواجه با این افراد چیست آیا شهرداری این قسمت از پیاده روهای شهر را اجاره داده است؟ با توجه به وجود مراکز خدماتی و مرکزیت این نقطه از شهر (بار ترافیکی و تردد زیاد) آیا نصب میله ها جهت حرکت وسایل نقلیه عمومی، تنها چاره اساسی و برنامه اصولی است؟ آیا هزینه ترمیم پیاده روهای پاساژ تیمورپور تا پاساژ مرکزی (کمتر از دو کیلومتر که با پنج عدد سیمان و کمتر از ده متر موزاییک قابل حل می باشد) بیشتر از جابجایی تندیس سعدی است که هر چند وقت یکبار مکان آن تغییر می کند؟ آقای شهردار با توجه به اینکه ما در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران جانبازان زیادی را تحویل کشورمان داده ایم کدام یک از پیاده روهای سطح شهر شرایط لازم برای تردد این عزیزان را دارا می باشند؟

امروزه ما در سطح شهر با پیاده روهایی برخورد می کنیم که علاوه بر اینکه چهره شهر را زشت و نازیبا نموده اند برای همشهریان مشکلات عدیده ای را بوجود می آورند توجه شهرداری به پیاده روهای شهر می تواند مردم را به مشارکت بیشتر ترغیب کند، اما وضعیت نامناسب پیاده روها نشانگر بی توجهی به حقوق شهروندان است آقای شهردار تشدید ترافیک در چهار راه سعدی و خیابان طالقانی ناشی از وضعیت نامناسب پیاده روهاست چرا که مردم به این دلیل مرتب به محدوده سواره روها تجاوز می کنند. به نظرمی رسد شهرداری شهر ایلام از اهمیت و نقش مهم پیاده روها در مسایل شهری بنا به دلایلی غافل شده است. از مسایل و مشکلات دیگری که ما با آن روبرو هستیم وضعیت خیابانها و کوچه های سطح شهر بعد از انجام عملیات متعدد حفاری توسط ادارات و سازمانهای دولتی و یا شرکتهای پیمانکاری می باشد، از جمله این مشکلات وضعیت تاسف بار روکش آسفالت توسط شهرداری است (حداقل عمر آسفالت ۱۰ تا ۱۵ سال می باشد که متاسفانه در شهرمان این عدد بین ۱/۵ تا ۲ سال می باشد که این موضوع به علت استاندارد نبودن آسفالت، بی تجربگی آسفالت کاران و بعضاً استفاده از آسفالت کاران پشت بامی است) که علاوه بر هزینه های گزاف بازسازی مشکلات جانی و مالی برای مردم و وسایل نقلیه آنها به دنبال دارد. شهرداری می بایست به وضعیت کوچه ها و خیابانهایی که در اثر حفاری و کندن کانالهای متعدد، ناهمواریها و چاله هایی را بوجود آورده است سر و سامان بدهد، چرا که ادامه این وضعیت ناخرسندی و عدم رضایت مردم این مناطق را به دنبال دارد (در فصل بارندگی به علت جمع شدن آب در این چاله ها مشکلاتی از قبیل پرورش میکروب و انواع آلودگیها قابل مشاهده است) همچنین شهرداری باید هماهنگی و تعامل بیشتری با ادارات داشته باشد. بطور مثال ما شاهد این وضعیت هستیم که در یک خیابانی از طرف شرکت آب و فاضلاب جهت انجام خدمات، حفاری هایی صورت می گیرد، شهرداری نیز بنا بر وظیفه و خواست عمومی اقدام به ترمیم خیابان مورد نظر می کند (البته بعد از گذشت چند روز شاهد نشست خیابان و چاله های زیاد در نقاط ترمیمی هستیم) اما ارگانها و ادارات دیگری اقدام به انجام عملیات حفاری (لوله کشی گاز و ...) در فاصله کمتر از یک هفته در همان خیابان می کنند، این عدم هماهنگی بین سازمانها و شرکتها جهت ارائه خدمات باعث بروز مشکلات برای شهروندان شده است، با این وضعیت کمتر خیابانی در سطح شهر می توان پیدا کرد که عاری از دست انداز باشد. یکی دیگر از نیازهای اساسی در هر جامعه بحث سرویسهای بهداشتی جهت استفاده همشهریان، مسافران شهرهای همجوار و یا روستاییانی است که جهت انجام کارهای اداری و ... به شهر می آیند شهر ایلام با جمعیتی در حدود ۱۹۰۰۰۰نفر دارای یک سرویس بهداشتی در فاصله ۲۰۰ متری میدان ۲۲ بهمن می باشد (سرویسهای بهداشتی پارکهای کودک و ملت از لحاظ شهری جزء لاینفک پارکها می باشند) باید پذیرفت که تنها سرویس بهداشتی سطح شهر از لحاظ طراحی و مکان یابی در مجموعه فضای شهری دارای ایراداتی اساسی است. آیا شهردار محترم شهر ایلام تاکنون جهت نحوه نگهداری و رفع بوی بد و مشمئز کننده این سرویسها چاره ای اندیشیده است؟ به فرموده دکتر اسماعیل شیعه رییس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران ضروری است سرویس های بهداشتی به گونه ای تعبیه شوند که دست کم در زیر زمین ساخته و یا تنها با یک فلش جهت آن نشان داده شود تا مواردی همچون سیما، چهره، نما، تیپولوزی بناها و پیشگیری از آلودگیهای محیطی رعایت شود، همچنین اکثر کارشناسان و برنامه ریزان شهری در مورد بناهای شهری اعتقاد دارند چون سرویس های بهداشتی را (شرمگاه شهری) می دانند ضروری است در جای پوشیده باشند و ضمن اینکه نیازی را مرتفع می کنند از شرم و حیای معماری ایرانی برخوردار باشند آیا با توجه به الگوهای مناسب در توسعه و طراحی فضاهای شهری بهتر نیست ورودی این سرویسها قسمت جنوبی آن باشد (با توجه به قرار گرفتن این سرویس در خیابان اصلی شهر بیشتر افراد از خیر رفع نیاز خود می گذرند). آیا با توجه به مبالغی که جهت استفاده از این مکان عمومی ازمردم دریافت می شود و مسئولان همیشه شعار شهر ما خانه ما را تبلیغ می کنند خریدن چند بسته دستمال کاغذی و چند عدد صابون و تمیز نگه داشتن آنها، درخواستی غیر معقول می باشد؟

با توجه به اینکه سرویسهای بهداشتی در طرحهای ثابت، پیش ساخته، موقت و قابل حمل و ... وجود دارد و یکی از نیازهای اساسی در هر جامعه شهری طراحی و تعبیه سرویس های بهداشتی در سطح شهر می باشد شهرداری شهر ایلام تاکنون چه اقداماتی انجام داده است؟ البته اگر همواره قفل نباشند و بتوان از آنها استفاده کرد؟ آقای شهردار مردم حق نظارت و مطالبه از شهرداری ( از این جهت که تامین کننده بودجه آن هستند) را دارا می باشند، شهروندان معمولاً عملکرد شهرداری را ارزیابی می کنند و اگر این ارزیابی مثبت باشد اعتبار نظام شهری افزایش می یابد برنامه هایی که توسط شهرداری اجرا می شود می بایست در تعامل و همخوانی با نیازهای جامعه باشد، چرا که خارج از انتظارات بحق شهروندان، مردم در برخورد با مجموعه شهرداری برخوردی منفعل و ناامید کننده ... خواهند داشت. درپایان انتظار می رود اعضاء محترم شورای شهر به عنوان نمایندگان و منتخبان مردم ضمن پرهیز از سیاست بازی و کارهای فرعی، مسئولیت خود در حیطه امور شهری را کم اهمیت قلمداد نکرده (طبق اصل ۱۰۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی، استانداران، فرمانداران و سایر مقامات کشوری که از طرف دولت تعیین می شوند در حدود و اختیارات شوراها ملزم به رعایت تصمیمات آنها هستند) و در ارائه راهکارهای مناسب، ابلاغ و پیگیری آنها بعنوان مرجع و ناظر بر فعالیتهای شهرداری نقش برجسته تری ایفا نمایند، همچنین وعده ها و قولهایی را که در زمان انتخابات به مردم داده اند را فراموش نکرده و با توجه به نزدیک بودن آنها به اقشار جامعه در جهت رفع نیازها و مشکلات آنها و پاسخگو بودن به مردم جهت جلب اعتماد عمومی نهایت سعی خود را به کار گیرند. منابع در دفتر نشریه موجود است.

● جایگاه مدیریت کیفیت در مدیریت شهری

آیا وقتی سخن از شهر و مدیریت شهری می گوییم به تمام آنچه که شهر را می سازند و مفاهیمی که کیفیت مدیریت شهری را تبیین می کنند می اندیشیم یا مقصودمان از شهر همان خانه ای است که در آن زندگی می کنیم یا پیاده رویی که از آن عبور می کنیم؟ بی تردید وقتی سخن از شهر به میان می آید و بحث از کیفیت مدیریت شهری می شود مقصود همه آنچیزی که شهر را می سازد و همه آن ابزاری است که مدیریت شهری را شکل می دهد. در این راستا خالی از لطف نیست که نظر صاحبنظران کیفیت مدیریت شهری را مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم.

تابلوها و علائم، این معلمان بی زبان که صبح تا شب برای ما به صورت رایگان آموزش می دهند، کلاس می گذارند تا به ما بفهمانند که راه راست کدام است. معلمانی که برخی از مواقع مورد اصابت شاگردان بی فرهنگ نیز قرار می گیرند و گاهی هم برخی از سارقان که به کاهدان می زنند، اقدام به سرقت آنها می کنند.

استفاده از تابلوها، علائم و نشانگرها در دنیای پیشرفته ارتباطات و کاهش عامل نیروی انسانی در راهنمایی مردم در اماکن مختلف مانند خیابانها، متروها، فروشگاه ها کاربرد وسیع تری یافته و حتی یکی از عوامل موفقیت مدیریت شهری به شمار می آید.

در دنیای با فرهنگ و متمدن امروزی برای هر سوالی نیازی نیست که وقت کسی گرفته شود، تمامی تابلوها و علائم همواره راهنما و معلم قشر عظیمی از کسانی هستند که سوالات متعددی دارند.

عبور از یک خیابان یکطرفه، دور زدن ممنوع، به سمت پمپ بنزین، تابلوهای نشانگر محدودیت سرعت همه و همه برای راحتی در زندگی شهری امروزه طراحی شده است، اما سوال این است آیا این علائم و نشانگرها دقت و صحت کافی دارند تا بتوانند نیازها را پاسخ داده و راهنمای اشتباهی برای دیگران نباشند.

با نگاهی کارشناسی و فراگیر و مدیریت کیفیت در بکارگیری این تابلوها متوجه این نکته می شویم که بین این علائم باید تعاملاتی برقرار باشد تا بتوانند به نحو ساده و راحت جوابگوی افراد مختلف باشد، تابلوها باید با یکدیگر حرف بزنند، همدیگر را پشتیبانی نمایند، برخلاف هم صحبت نکنند، علیه هم اقدام نکنند، در سطح یک شهر، یک فرودگاه، یک سازمان خدماتی که روزانه تعداد کثیری از مردم به آن مراجعه می کنند، بکارگیری تابلوها و علائم و هدایت صحیح یک مشتری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در یک فرودگاه تابلوهای نشان دهنده صحیح هدایت کننده مسافر برای دریافت کارت پرواز و انتقال به سالن ترانزیت، یا تابلوها نشان دهنده محل نمازخانه یا سرویس های بهداشتی و طرز نصب آنها می تواند از نارضایتی تعداد کثیری از مردم جلوگیری کند. نصب اشتباه یک تابلو ممکن است مسافرین را اشتباهی به مسیرهای ناخواسته هدایت کند.

دریک بیمارستان بکارگیری خطوط رنگی و هدایتگر می تواند به راحتی بیماران و همراهان آنها را به بخش های مورد نظر هدایت نماید، برخی از بیمارستان ها برای این کار از خطوط رنگی درکف سالن ها یا درکناره دیوار استفاده می کنند و تنها کافی است بیمار با نگاه بر آنها مسیر خود را پیدا کند، حال سوال این است که اگر فردی نابینا باشد، چه کار می توان انجام داد و بیمار را چگونه می توان به بخش موردنظر هدایت کرد؟ در ژاپن برای این منظور از سرامیک های برجسته استفاده می شود و فرد نابینا کافی است برای پیمودن یک مسیر با پای خود کف سالن را لمس کند، البته این موضوع در اکثر اماکن عمومی ژاپن کاربرد دارد، از خیابانهای شهر، چهارراهها و متروها می توان نمونه ای از این معابر برای افراد نابینا نام برد.

همچنین بکارگیری صدای سوت در چهارراه ها برای اعلام قرمزبودن چراغ برای عابرین را می توان نمونه ای از علائم و اصوات نام برد که برای راحتی مردم طراحی می شود. در اکثر تقاطع ها و در کنار خطوط عابر پیاده در کشورهای توسعه یافته شاهد صدای نواختن زنگ ملایم در هنگام سبز شدن چراغ هستیم، با شنیدن صدای این زنگ ها عابرینی که نابینا هستند براحتی می توانند این مسیر را بپیمایند، حال در نظر بگیرید که برخی از عابرین بینای ما این اصل را رعایت نمی کنند!

از سوی دیگر می توان حدس زد که امکان خطا در نواختن اشتباهی این زنگ ها چه ضربه سنگینی را می توانند برای جامعه داشته باشد.

در یک شهر نیز علائم راهنمایی و رانندگی و طرز بکارگیری صحیح آنها نیز نقش موثری در کاهش حجم ترافیک دارند، محل نصب تابلوها از نکته های مهمی است که در برخی از موارد ضروری است. مسئولان محترم راهنمایی و رانندگی نسبت به این موضوع دقت بیشتری بخرج دهند، اکثر تابلوها در سرپیچ ها نصب شده اند آن هم بعد از پیچ، این موضوع منجر به ایجاد ترافیک در تقاطع ها و همچنین تصادف و در خیلی موارد عبور اشتباه از یک مسیر داشته و راننده برای ادامه مسیر خود مجبور به حرکت دنده عقب و برگشت به سمت تقاطع می کند. این موضوع برای خروجی های اتوبان همت به سمت مدرس شمال و جنوب بیشتر به چشم می خورد، در خروجی اتوبان همت و خروجی مدرس، زیر پل های فجر شاهد نصب تابلو مدرس شمال و جنوب هستیم، اگر راننده ای خطای چشم داشته باشد که نباید باشد و یا پشت سر یک اتوبوس قرار گرفته باشد، قادر نخواهد بود مسیر را تشخیص دهد و ناخواسته ممکن است مسیر را اشتباه برود، همچنین در برخی از خروجی ها شاهد نصب تابلوهای نشاندهنده زیادی هستیم که وقتی راننده به تقاطع نزدیک می شود باید در یک نگاه کوتاه و سریع تمامی تابلوها را مطالعه نماید. حال در نظر بگیرید در کنار این تابلوها، تابلوهای متعدد تبلیغاتی نیز وجود داشته باشد، در این صورت امکان تصادف را می توان پیش بینی کرد. این امر بویژه در فصول بارانی و برفی یا هوای مه آلود که دامنه دید کاهش پیدا می کند حادتر خواهد شد.

باید این واقعیت را در نظر داشت که پیچ ها و در محیط پرتردد و ترافیک امکان مطالعه این شعارهای پسندیده نخواهد بود و توصیه می شود در مسیرهایی از این شعارها استفاده شود که فاصله تابلو و راننده کافی بوده و فضای مناسبی وجود داشته باشد.

یکی دیگر از موارد مهم نام گذاری مراکز و اماکن عمومی است که می تواند نقش مناسبی در هدایت مردم داشته باشد اتوبان، بزرگراه، آزادراه و بکارگیری تابلوهای مناسب هرکدام و استفاده صحیح نام مناسب با فرهنگ ایرانی از مواردی است که باید بدان توجه کرد، با نگاهی به تابلوهای زردرنگ که نشان دهنده مترو است متوجه این نکته خواهیم شد که براستی این تابلو نشانگر مترو است، قطار زیرزمینی، قطار شهری یا کدامیک از اینها است، جالب است که بدانیم از زمانی که مترو در تهران راه اندازی شده است و تابلوهای نشانگر متروها نصب شده است هیچ گونه اسمی برای این مراکز انتخاب نشده است، روی تابلوها نوشته شده است ((به طرف ایستگاه متروی میرداماد)) یا به طرف ایستگاه حقانی و مانند اینها ولی گفته نشده است، به طرف ایستگاه میرداماد یا متروی حقانی، اگر هنوز بعد از گذشت چندین سال کلمه مترو انتخاب نشده است پس بهتراست این کار را بکنیم.

در اکثر کشورها از حرف بزرگM برای نشان دادن ایستگاه مترو استفاده می شود درحالی که در شهر تهران از آرم شرکت متروی ایران استفاده شده است و البته بیشتر شبیه لیفتراک است تا قطار.

باید این واقعیت را قبول کرد که سازمانها در قبال مردم مسوولیت دارند و به این دلیل است که استانداردهای مخصوص سازمان های مدنی دراکثر کشورها بکار گرفته می شود.

مسوولیت اجتماعی یک سازمان امروزه یکی از مهمترین استانداردهای مدیریتی است که سازمان های مرتبط با جامعه از آنها استفاده می کنند، البته ناگفته نماند که طرح تکریم ارباب رجوع چندسالی است توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی به دستگاه های دولتی ابلاغ شده است و برخی از سازمان ها در این زمینه قدم های مثبتی را برداشته اند. سخن آخر این که نگاه مدیریت کیفیت به تمامی عوامل ایجادکننده رضایتمندی مردم به عنوان مشتریان و بهبود مستمر آن نگاهی است که همه مدیران و کارشناسان سازمان ها می توانند با استفاده از آن به بهبود وضع شهری و مدیریتی جامعه خود بپردازند. امید است این رویکرد در کشور ما همه روزه با عمق بیشتر در سازمان های عمومی بتواند رضایتمندی جامعه را به همراه داشته باشد.

● معضلات شهرنشینی در ایران حاصل مدیریت شهری اقتدارگرا

عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت تهران در نخستین کنفرانس برنامه ریزی و مدیریت شهری در مشهد گفت : معضلات شهرنشینی حاصل مدیریت شهری اقتدارگر ا در سراسر کشور است .

دکتر مصطفی عباس زادگان افزود : به طور سنتی طرح های شهری در ایران شامل طرح های جامع و تفضیلی است که معمولا به طور کمی ، نیازهای آینده شهر را تامین می کند .

وی اضافه کرد : این طرح ها به دلیل سیر نزولی و اقتدارگرا بودن ، کمی و ایستایی و خشک بودن ، کیفیت لازم را ایجاد نمی کنند .

وی با بیان اینکه عدم مشارکت شهروندان در فرایند تهیه طرح و برنامه های مدیریت شهری ، میزان تعلق و تعهد آنان را تقلیل می دهد ، گفت : قانون گریزی و خراب کاری محیطی از جمله عکس العمل شهروندان در مقابل مدیریت اقتدارگرای حاکم بر جامعه است .

وی شهر را حاصل مدنیت نوع بشر و تجلی گاه تعاملات اجتماعی انسان ها دانست و تصریح کرد : روابط ساکنین شهر ، براساس آئین شهروندی شکل می گیرد و آئین شهروندی مثبت متاثر از خصوصیات مشترک و تجربیات مشترک اجتماعی و کالبدی است .

وی اظهار داشت : زمانی که معنای فضا در میان ساکنین یک شهر مشترک است ، آئین شهروندی شکل می گیرد و ارتباط مثبت با فضا برقرار کردن ، پیش نیاز زندگی مطلوب در شهر است .

دکتر اسماعیل شیعه از دیگر اساتید دانشگاه علم و صنعت نیز در ادامه با اشاره به تحولات مدیریت شهری در جهان گفت : استفاده از نقش ارشادی دولت ، نظارت بر قیمت زمین و مسکن ، تخصصی شدن مدیریت شهری ، اعتدال بخشی به برنامه های ساختاری شهرها ، گسترش فعالیت های شوراهای شهری و محلی و جلوگیری از زاغه نشینی و فقر شهروندان از جمله تحولات مدیریت شهری در جهان بوده است .

وی رشد بی رویه شهرها ، نابسامانی در کاربری اراضی ، عدم اجرای برنامه های رفاهی و عمرانی در مسائل مربوط به شهرداری ها ، عدم تخصص در شهرداری های سراسر کشور را ، از جمله چالش های مدیریت شهری در ایران دانست و تصریح کرد : پیدایش بافت های فرسوده ، یک دست ساخته شدن چهره شهرهای سراسر کشور و گسترش محله هایی که بی سامان و بدون تخصص شکل گرفته اند نیز از دیگر چالش های مدیریت شهری در ایران است .

وی با تاکید براینکه غیرمتخصصان شهرها را در دست گرفته اند ، گفت : زیباسازی که نمادی از هویت شهرهاست در سطح شهرها اجرا نمی شود .

وی با اشاره به سوابق جهانی مدیریت شهری نیز گفت : مدیریت شهری در جهان با نظارت بر ساخت و سازها ، مسکن ، فاضلاب ، عدم زاغه نشینی و حفظ انسجام اجتماعی و ... مشکلات را کاهش داده اند .

وی تمدن ساز بودن ، فقدان فقر ، عدم تضاد بین گروه های اجتماعی ، حفظ ارزش ها و سلوک اجتماعی را معیارهای یک شهر قابل زیست دانست و تصریح کرد : شهر و شهروندی که پشتوانه تمدنی ندارد ، فقط روزمرگی می کند .

حبیب الله آیت اللهی از دیگر اساتید برجسته دانشگاه علم و صنعت تهران نیز در ادامه گفت : شهرسازی و شهرنشینی و شهرداری (اداره شهر) یک هنر است که متاسفانه همیشه در ایران به مباحث مذکور از دیدگاه علمی نگریسته شده است .

وی مسئله اصلی مدیریت شهری را توجه به شهروندان ، آداب و سنن ، خاطرات ، نیازها و اعتقادات مذهبی آنان دانست و تصریح کرد : مدیریت شهری که باید با مردم باشد در ایران حذف شده است .

وی با بیان اینکه در سراسر جهان برنامه های شهری به وسیله متخصصان اجرا می شود ، گفت : متاسفانه در ایران برنامه های شهری توسط سیاست مداران اجرا می شود .

وی در خاتمه اظهار داشت : چون در ایران خودروها و خیابان ها بر شهروندان ترجیح داده شده است ، هویت محلات از بین رفته است .

● الگوهای مدیریت شهری

الگوهای مدیریت شهری در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است و هر کدام از این جوامع، با توجه به نوع حکومت سیاسی حاکم بر خود، نوعی از شیوه های مدیریت شهری را در دستور کار دارند.

علی نوذرپور، رئیس هیأت مدیره جامعه مهندسان شهرساز می گوید: «الگوی مدیریتی متمرکز، مختص کشورهای در حال توسعه و شیوه مدیریت غیرمتمرکز ویژه جوامع توسعه یافته است. این دسته بندی با توجه به میزان اختیارات مدیران محلی و میزان وظایف آنها در نظر گرفته شده است. در هر کدام از این الگوها، شهروندان دارای نقش های متفاوتی هستند.»

● مدیریت شهری متمرکز

«در این الگو، دولت های مرکزی مستقیماً در اداره شهر دخالت دارند و وظایفی را که جنبه محلی دارد و از جنس تصدی گری است، خود دولت ها انجام می دهند.»

نوذرپور با بیان این مطلب می گوید: «این الگو مبتنی بر دیوان سالاری است و معمولاً دولت هایی از آن تبعیت می کنند که به طور وسیع به تلاش و کار مردم وابسته نیستند و هزینه های خود را از طریق منابع درآمدی ملی تأمین می کنند.»

رئیس هیأت مدیره جامعه مهندسان شهرساز می افزاید: «در الگوی مدیریت شهری متمرکز، مردم جایگاهی ندارند و نقش مردم در اداره شهرها کمرنگ است و نظر آنها در مسائل اساسی مثل سیاستگذاری و برنامه ریزی کمتر لحاظ می شود.»

وی تصریح می کند: «این الگو در حال حاضر از کشورهای اروپایی حذف شده است و جایگاهی در جوامع توسعه یافته ندارد.»

مهم ترین نقش مردم در الگوی مدیریت شهری، انتخاب اعضای شورای شهر است.

لطیفی در این باره می گوید: «مردم در این الگو نمی توانند، شهردار را به طور مستقیم انتخاب کنند. بلکه این شورای شهر است که شهردار را برمی گزیند.»

استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح می کند: «به طور کلی، سه نوع شیوه انتخاب شهردار در دنیا وجود دارد. اول این که مردم به طور مستقیم و با رأی خود، شهردار را تعیین می کنند؛ مانند کشورهای فرانسه، بلژیک و برخی ایالت های آمریکا. در این شیوه، شهردار است که به انتخاب اعضای شورای شهر می پردازد. دوم این که شهردارها انتصابی هستند و زیر نظر وزارتخانه هایی همچون وزارت کشور فعالیت می کنند. این شیوه در برخی از کشورهای در حال توسعه رایج است و تا قبل از سال ۱۳۷۷ نیز در ایران اجرا می شد؛ به این صورت که شهرداری ها زیر نظر دفاتر فنی استانداری به کار خود ادامه می دادند. سومین شیوه انتخاب شهردار نیز این است که مردم با انتخاب اعضای شورای شهر، به آنها وکالت می دهند که شهردار را تعیین کنند.»

● مدیریت شهری غیرمتمرکز

در الگوی مدیریتی غیرمتمرکز، دولت به جز سیاستگذاری و برنامه ریزی و اموری همچون دفاع از سرزمین و تأمین امنیت مردم، وظیفه ای در قبال محله ها و شهرهای کشور ندارد.

نوذرپور در توضیح این الگو می گوید: «دولت فقط وظایفی را که جنبه حاکمیتی دارد، عهده دار است و بقیه وظایف را به شهرداری ها، بخش خصوصی و یا NGO ها واگذار می کند.»

وی می افزاید: «در این الگو، شهرداری ها به طور عمده وظایف محلی را برعهده دارند و حتی امور مربوط به گردشگری، توریسم، طرح های توسعه شهری، ساخت کتابخانه، ازدواج و طلاق به عهده آنهاست و هزینه های خود را از طریق عوارض و یا مالیات محلی تأمین می کنند البته دولت نیز تا حدی مسائل هزینه بر را تقبل می کند.»

● مردم در الگوهای مدیریت شهری غیرمتمرکز چه جایگاهی دارند

لطیفی در این باره می گوید: «این الگو مبتنی بر آرای مستقیم مردم است و مردم بر کار اعضای شورای شهر که در سطوح مختلف تصمیم گیری می کنند، نظارت دارند.» وی می افزاید: «مدیریت شهری به عنوان الگویی برای مدیریت و توسعه سکونتگاه های شهری اعم از شهرهای کوچک، بزرگ و مادر شهرها مطرح می شود. هسته فعالیت های بین المللی مدیریت شهری، برنامه مدیریت شهری است که به وسیله برنامه توسعه سازمان ملل بنیان نهاده شده است. این برنامه از سوی برخی دولت ها حمایت می شود و از سوی مرکز سکونتگاه های بشری که وابسته به سازمان ملل است، و نیز بانک جهانی با هدف کمک به شهرهای بزرگ و کوچک کشورهای در حال توسعه، در بحث رشد اقتصادی، توسعه اجتماعی و از بین بردن فقر به رسمیت شناخته شده است.»

● دوره های مدیریت شهری در ایران

در ایران، ۳ دوره مشخص در عرصه مدیریت شهری وجود داشته است.

لطیفی در این باره می گوید: «دوره اول از آغاز دوران شهرنشینی تا انقلاب مشروطه بود که مدیران شهری از سوی دولت ها تعیین می شدند و شهردارها با عناوینی همچون کلانتر و داروغه فعالیت می کردند. دوره دوم با انقلاب مشروطه آغاز می شود. در این دوره حرکت هایی به سوی حاکمیت شهری شکل گرفت و حکومت شهری به دست فراموشی سپرده شد.»

استاد دانشگاه علامه طباطبایی می افزاید: «دوره سوم با شروع انقلاب اسلامی آغاز شد. در دهه اول به علت رشد مهاجرت های اجباری و مسائلی همچون جنگ تحمیلی، الگوی خاصی در مدیریت شهری وجود نداشت. اما بعد از جنگ، سیاست های اقتصادی به سمت خصوصی سازی و آزادسازی حرکت کرد و در برنامه اول توسعه، دولت به شهرداری ها اجازه داد، خودشان تولید درآمد کنند و نخستین شهری که این حرکت را آغاز کرد، تهران بود.

در حال حاضر نیز بیشترین درآمد شهرداری های کشور ما از محل فروش تراکم ساختمانی و نیز عوارضی است که بابت ساخت وساز و تخلفات ساختمانی دریافت می شود.»

وی تصریح می کند: «البته هر چقدر شهرها کوچک تر باشند، نیاز بیشتری به کمک دولت دارند. در حقیقت، دولت در شهرهای بزرگ، خرج و هزینه کمتری صرف می کند.»

لطیفی می گوید: «مدیریت شهری ما به وحدت رویه ای نرسیده است که برنامه ها براساس آن طرح ریزی شود.»

استاد دانشگاه علامه طباطبایی این گونه توضیح می دهد: «با وجود ده ها میلیارد هزینه برای طرح جامع شهر تهران، شهرداری حاضر به اجرای آن نشده است و شهر تهران در حال حاضر، هیچ برنامه مدونی برای اجرا ندارد و دچار اداره روزمرگی شده است. هیچ طرح درازمدتی برای اداره تهران وجود دارد.»

وی می افزاید: «در تمام دنیا، کیفیت ساخت وسازها تحت مدیریت شهری است و نماسازی، قواعد خاص خود را دارد و از یک قانون مشخص پیروی می کند. در حالی که در تهران، هیچ گونه ضوابطی برای نماسازی شهری وجود ندارد و هر کسی ساختمان خود را تغییر می دهد.»

لطیفی درباره فاصله مدیریت شهری کشور ما با جوامع پیشرفته می گوید: «شاید در برخی محورها به آنها نزدیک شده باشیم ولی طبق شاخص ها و گزارش های سازمان ملل هنوز با کشورهای دیگر فاصله داریم.

 

گردآورنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی

مدیریت شهری

مدیریت شهری

 


تعاریف مختلف و متفاوتی برای مدیریت، ارائه شده‌است که برخی از آنها، عبارتند از:

  • مدیریت، هماهنگ کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به اهداف است.
  • مدیریت، انجام دادن کارها، به وسیله و از طریق دیگران است.

اگر مدیریت، به درختی تشبیه شود که شاخه‌های گوناگونی، مانند مدیریت صنعتی، مدیریت مالی و چون اینها، دارد، یکی از شاخه‌های جدید این درخت، مدیریت شهری است. روشن است که مشخصات و ساختار نهادهای قانونی اداره کننده شهر از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعه‌ای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد.

مدیریت شهری به زبان ساده تمامی مراحل پیاده سازی مدیریت در کالبد و اجتماع شهر است. شهر به عنوان پیچیده ترین مصنوع بشر نیازمند به مدیریتی با دارا بودن طیفی از ادراک از این پیچیدگی‌ها است.[نیازمند منبع]

معیار‌های شناسایی شهر از گونه‌های غیر خود به طور معمول، میزان جمعیت، شغل غالب مردم ساکن، وجود شهرداری و مواردی اینگونه بوده‌است. امروزه، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته‌اند: یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. از اینرو، باید به مسائل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیق تر کرد. زیرا، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها می‌گردد، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد. [سعیدنیا، ۱۳۸۳، صص ۲۰ الی ۳۹]

ترکیب مدیریت و شهر مفهوم سازماندهی امور مربوط به برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل در محدوده شهر را تداعی می‌نماید. مفهومی که در کشور‌های مختلف به دلیل ساختار‌های سیاسی و رویکرد‌های اقتصادی، نهاد‌های متفاوتی را با الگو‌های متفاوتی در خود درگیر دارد.

استرن (steren) در سال ۱۹۹۳ طی مقاله‌ای در نشریه شهرها(Cities)بیان می‌کند که اصول کلی برای فهم مدیریت شهری وجود ندارد و مفهوم اصلی این واژه بسیار گیج کننده‌است. مدیریت شهری با توجه به سلیقه‌ها، ادارک افراد و همچنین اقتضای سیاسی – اجتماعی زمانهای مختلف معانی متفاوت داشته‌است. چنانچه ما در زمان کنونی نیز این اختلاف معانی ومفهوم را کاملا شاهد هستیم.


از نظر بانک جهانی مدیریت شهری یک فعالیت شبه تجاری برای دولت هاست. به عبارت دیگرمدیریت شهری یعنی اداره امور شهری و کارایی بیشتر برای استفاده از وام‌های بانک جهانی می‌باشد. بعضی اوقات مدیریت شهری بعنوان ابزاری برای اجرای سیاستگذاریهای شهری در نظر گرفته می‌شود که به مفهوم علم اداره جامعه می‌باشد.[جلال نعمت اللهی]


 

مدیریت شهری در جهان معاصر

سازمان ملل متحد، برای ارتقای مدیریت شهری و ارتقای مردمسالاری، بر پاره‌ای از موضوعها و اولویتها تاکید ویژه دارد که عبارتند از:

  • بازنگری در جایگاه و کارکردهای دولت
  • تلاش برای تعیین راهبردهای شهر با مشارکت نهادها و شهروندان
  • شفافیت کارکرد مالی در تمام سطوح
  • جریان آزاد اطلاعات، به عنوان لازمهٔ شفافیت و مشارکت
  • تأکید بر جایگاه رهبری مدیریت شهری
  • وجود ضابطه‌های اخلاقی برای رفتار مدیریت شهری

برنامه ریزی اجتماعی، از دهه ۱۹۶۰ میلادی رواج یافت. در آن دهه، دولت و مدیران شهرهای بزرگ دریافتند که ناآرامی‌های اجتماعی مانند قومی، نژادی و طبقاتی؛ تهدیدی برای پایداری اقتصادی و سیاسی در شهرها است. از اینرو، مقوله برنامه ریزی اجتماعی، اقبال و رواج یافت. در واقع، برنامه ریزی اجتماعی، به عنوان نشانه‌ای از برابری طلبی و مشارکت جویی دولت و مدیران شهر، تفسیر شد. (رمضانی خورشیددوست، ۱۳۸۲، ۳۸ – ۴۱)

با این حال نقطه شروع مدیریت شهری به معنای نوین آن را بایستی در تحولات دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی جست. در این زمان و پس از دوره رکود نسبی دهه ۸۰ مضامین و مفاهیم جدیدی در ارتباط با نقش و وظایف دولتها به وجود آمد و دولت رفاهی که در دهه ۷۰ ناکارآمدی خود را در مواجهه با رخدادهای جاری در زمینه‌های فنی و اجتماعی نشان داده بود جای خود را به دولت حداقلی داد و دولتهای محلی در پرتو مدیریت نوین دولتی [۱] به توانمندساز بدل شدند. فرایند تمرکززدایی نیز در تبدیل مدیریت شهری به یک فعالیت قدرتمند و داراری اختیارات قانونی سرعت بخشید. در گام اخر تحلیل اندیشه‌های پوزیتویستی در مقابل تفکرات انتقادی و ساختگرایانه در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی و شکست راه حلهای همسان در نقاط مختلف که از روی نمونه‌های غربی الگو برداری شده بودند (به عنوان نمونه طرحهای اقتصادی در امریکای لاتین) و تأکید بر حل مشکلات به صورت محلی در اهداف توسعه هزاره[۲] سبب تقویت بیش از پیش مدیریت شهری، علی الخصوص در کشورهای در حال توسعه شد.

 اهداف مدیریت شهری

  1. ارتقای شرایط کار و زندگی همه جمعیت شهر با توجه به افراد و گروه‌های کم درآمد
  2. تشویق توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار
  3. حفاظت از محیط کالبدی شهر[۲]

وظایف مدیریت شهری

یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید. از این رهگذر است که شهر می‌تواند نقطه قابل اتکایی در شبکه جهانی شهرها بیابد و کارکردهای خود را در نظام سرمایه داری بین الملل بهبود بخشد. بدین ترتیب «مدیر شهری» با «مدیر شهرداری» تفاوتهای بسیار دارد چه اینکه اولی مسئول ارتقای قابلیت‌ها و توانمندی‌های شهر و شهرنشینان است در حالیکه دومی بیشتر مجری است و پاسخگویی آن تنها محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدها. بسیاری، معتقدند که جامعه آینده، جامعه‌ای شهر نشین خواهد بود. بنابراین، شهرها به جای این که مکان‌هایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی باشند؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی، در چارچوب ملی، بدل شوند. این مراکز، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد.

  1. آماده سازی زیرساخت‌های اساسی برای عملکرد کارآمد شهرها
  2. آماده سازی خدمات لازم برای توسعه منابع انسانی، بهبود بهره وری و بهبود استاندارد‌های زندگی شهری
  3. تنظیم فعالیت‌های تاثیرگذار بخش خصوصی بر امنیت، سلامتی و رفاه اجتماعی جمعیت شهری
  4. آماده ساختن خدمات و تسهیلات لازم برای پشتیبانی فعالیت‌های مولد و عملیات کارآمد موسسه‌های خصوصی در نواحی شهری
  5. برنامه ریزی استراتژیک[۳]


وظایف کنونی مدیریت شهری (صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهای اجتماعی و سیاسی گوناگون)، تنها محدود به مواردی از قبیل برنامه ریزی، خدمات رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژه‌های عمرانی و... نمی‌شود. بلکه جهت دهی فعالیتهای شهری و ترسیم چشم انداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار از جمله مهمترین وظایف مدیران شهری به شمار می‌رود. یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید.

از این رهگذر است که شهر می‌تواند نقطه قابل اتکایی در شبکه جهانی شهرها بیابد و کارکردهای خود را در نظام سرمایه داری بین الملل بهبود بخشد.

بدین ترتیب «مدیر شهری» با «مدیر شهرداری» تفاوتهای بسیار دارد چه اینکه اولی مسئول ارتقای قابلیت‌ها و توانمندی‌های شهر و شهرنشینان است. در حالیکه دومی، بیشتر مجری است و پاسخگویی آن تنها محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدها.

بسیاری، معتقدند که جامعه آینده، جامعه‌ای شهر نشین خواهد بود. بنابراین، شهرها به جای این که مکان‌هایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی باشند؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی، در چارچوب ملی، بدل شوند. این مراکز، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد.

امروزه، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته‌اند: یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. از اینرو، باید به مسائل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیق تر کرد. زیرا، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها می‌گردد، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد.[۴] [۵]

شهرهای بزرگ را می‌توان، یک سازمان بزرگ دانست. در این سازمان، مجموعه‌ای از نهادها و شیوه‌ها، در تعامل برای دستیابی به اهداف هستند. امروزه، مشارکت و تعامل، مفاهیمی محوری در مدیریت شهری اند. مدیریت شهری می‌کوشد تا بین نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی، رقابت و توازن ایجاد کند. همچنین، می‌کوشد تا بین سه وجه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، تعادل و هماهنگی فراهم نماید تا زمینه‌های پیدایی شهر یکپارچه را فراهم کند.

مفهوم حکمرانی پیچیده ومناقشه برانگیز است. پیش از آنکه به حکمرانی خوب بپردازیم باید دید که حکمرانی چیست؟ از نظر برنامه توسعه سازمان ملل متحد حکمرانی عبارتست از ((استفاده از اختیارات قانونی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و مدیریتی (اجرایی) برای اداره امور کشور در همه سطوح آن. حکمرانی در بر گیرنده سازو کارها، فرایندها و نهادهایی است که از طریق آنها شهروندان منافع خود را مطالبه می‌نمایند، حقوق قانونی خود را می‌طلبند و اختلافات خود را حل وفصل می‌نمایند.))[۴]

اضافه شدن لغت «خوب» سبب پیچیده تر شدن اوضاع می‌گردد. افراد، سازمانها، حکومتها و حاکمان حوزه شهری هر کدام با توجه به منافع و تجارب خود اقدام به ارائه تعریفی از حکمرانی خوب می‌نمایند. از دیدگاه کمیته اسکان سازمان ملل متحد، برنامه ریزی استراتژیک و فرایند تصمیم گیری فراگیر کلید‌های اصلی در حکمرانی خوب و پایدار در شهرها به شمار می‌روند. از نظر این کمیته: ((حکمرانی شهری مجموعه‌ای از افراد، نهادها، بخش عمومی و خصوصی است که امور شهر را برنامه ریزی کرده و اداره می‌نمایند. در واقع فرایندی مستمر از تطبیق و همسو سازی منافع متضاد و متفاوت افراد و گروههاست. این فرایند شامل نهادهای رسمی و غیر رسمی و نیز سرمایه اجتماعی شهروندان است. حکمرانی شهری پیوندی نا گسستنی با رفاه شهروندان دارد. حکمرانی خوب شهری باید شهروندان را در دسترسی به مزایای شهروندی یاری رساند.))

با این حال نقطه شروع مدیریت شهری به معنای نوین آن را بایستی در تحولات دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی جست. در این زمان و پس از دوره رکود نسبی دهه ۸۰ مضامین و مفاهیم جدیدی در ارتباط با نقش و وظایف دولتها به وجود آمد و دولت رفاهی که در دهه ۷۰ ناکارآمدی خود را در مواجهه با رخدادهای جاری در زمینه‌های فنی و اجتماعی نشان داده بود جای خود را به دولت حداقلی داد و دولتهای محلی در پرتو مدیریت نوین دولتی به توانمندساز بدل شدند. فرایند تمرکززدایی نیز در تبدیل مدیریت شهری به یک فعالیت قدرتمند و داراری اختیارات قانونی سرعت بخشید.

حکمرانی خوب دارای ۸ مؤلفه اصلی است. این مؤلفه‌ها عبارتند از مشارکتی بودن، اجماع محوری، پاسخگویی، شفافیت، مسؤلیت پذیری، کارایی و اثر بخشی، جامعیت و عدم تبعیض میان شهروندان و نهایتاً حاکمیت قانون. حکمرانی خوب تضمین کننده کمینه شدن فساد، احترام به نظر اقلیتها و اقشار آسیب پذیر در انجام تصمیم گیری است. همچنین حکمرانی خوب در قبال نیازهای کنونی و آینده جامعه مسؤل است حکمرانی خوب در حکم محور اصلی فعالیتهایی است که در جهت افزایش مصالح عامه جامعه صورت می‌پذیرند. برنامه توسعه سازمان ملل متحد[۳] ویژگیهایی را برای حکمرانی خوب برمی شمارد که از آن جمله به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

مشارکت شهروندان در فرایند سیاستگذاری احترام به حاکمیت قانون که بسترساز مدیریت بی طرفانه و عادلانه امور است شفافیت، که زیربنای آن جریان آزادانه اطلاعات است پاسخگویی که بوسیله آن دولت، بخش خصوصی و دیگر نهادها و سازمانهای عمومی و خصوصی خود را در قبال آحاد مردم پاسخگو بدانند

برنامه ریزی شهری 2

برنامه ريزي شهري

به طور کلي از زمانيکه بشر براي شناسايي محيط اطراف و تسهيل در امر زندگي و رفع مشکلات و نيازهاي خود به تکاپو پرداخت در حقيقت دست به يک نوع برنامه ريزي زد . در حال حاضر نيز با توجه به وجود جمعيت رو به افزايش امروزي استفاده از منابع طبيعي و به کار گيري امکانات اقتصادي فيزيکي و اجتماعي به منظور رفاه و ارتقاء سطح زندگي بشري ،نياز به برنامه ريزي از جمله ضرورتهايي است که مي توان به وسيله آن دردستيابي به هدفها به موقعيتهاي  مطلوبي نائل آمد . در صورتيکه بخواهيم تعريفي کلي از برنامه ريزي داشته باشيم مي بايستي برنامه ريزي راعبارت از کوششي در جهت انتخاب بهترين برنامه ها در جهت رسيدن به هدفهاي مشخص بدانيم که ممکن است اين کوششها و برنامه ها تا مرحله نهايي هدف نيز پيش نرود بلکه گامهايي در جهت رسيدن به آن باشد

در رابطه با برنامه ريزي تقسيم بنديهاي مختلف صورت گرفته است برنامه ريزي را از نظر اجرا و سطوح برنامه ريزي مورد ارزيابي قرار ميدهيم 

برنامه ريز از نظر مدت اجرا 

برنامه ريزي بلند مدت : دوره اجرايي آن بين 10 تا 20 سال و گاهي 25 سال است . علت نياز به آن معمولا ايجاد يک چارچوب کلي و آينده نگرانه در زمينه مورد توجه برنامه است 

برنامه ريزي ميان مدت : که معمولا مدت اجراي آن 3 تا 7 سال مي باشد و گاه مي تواند به ده سال برسد و آن اجراي برنامه هايي است که در قالب برنامه بلند مدت و با هدفهاي کلي آن به مرحله اجرا در مي آيد . در برنامه ميان مدت رئوس برنمامه هاي ميان مدت به ترتيبي است که ببينيم راههاي رسيدن به اين هدفها کدامند

برنامه ريزي کوتاه مدت : مدت اجراي آنها بين 1 تا 2 سال است . اين نوع برنامه ها با توجه به برنامه هاي ميان مدت معين ميشوند. معمولا هر اندازه مدت اجرا برنامهکوتاهتر باشد ، اجرا آن برنامه ها در رابطه با واقعيات ، قابليت اجراء بيشتر و بهتري دارند

سطوح برنامه ريزي

برنامه ريزي از نظر سطوح به 4 دسته اصلي تقسيم ميشود که عبارتند از :

 سطح ملي يا کشوري

 سطح کلان مناطق مرکب از يک يا چند استان

سطح خرد مناطق يا يک يا چند شهرستان

سطح محلي يا شهر

در سطح محلي شهرداريها براساس طرح پيشنهادي وزارت کشور به امر تهيه و مديريت اجرايي برنامه هاي محلي خواهند پرداخت

امروزه شهرها به صورت مجموعه اي واحد هستند که مانند انسان داراي خصايص و ويژگيهاي زندگي است . شهرها پيوسته در حال تغيير و تحول با خود کمبودها ، مسائل و مشکلات ، محدوديتها و نيازهايي را به همراه دارند رفع کمبودها و نيازها و حل کردن مسائل و مشکلات ، با برنامه ريزي دقيق و اصولي شروع ميشود . بنابراين با پرداختن به کمبودها ، نيازها و محدوديتها و با توجه به مسائل و مشکلات ، هدف اساسي برنامه ريزي امکان تعيين و تبيين يافته ، شهررا در مسير حرکت مشخص قرار خواهد داد. از اين رو در فرآيند توسعه شهر ، لزوم جايگاه برنامه ريزي بيش از پيش احساس ميشود

هدف اصلي برنامه ريزي شهري : عبارت است از محيطي راحت تر ، بهتر ، آسانتر و موثر تر براي شهر نشينان برنامه ريزي شهري مجموعه گسترده اي از فعاليتهاي نظام مند است که به منظور نيل به اهدافي براي آينده شهر در نظر گرفته مي شود

نکته مهمي که در برنامه ريزي شهر ها اهميت دارد مساله آينده نگري است زيرا زندگي شهرهابدون ساز و کار هاي انتظام و قابل اجرا دچار هرج و مرج و آشفتگي خواهد شد. بنابراين برنامه ريزي شهري تلاشي به منظور انجام اعمالي است که نتايج آنها نظارت برشهررا براي حفظ منافع شهروندان و بهبود محيط آنها در پي دارد

وجود معضلات شهري امروزه احساس نياز به برنامه ريزي را بيشتر ميکند ودر چارچوب اين تفکر ، ايجاد تعادل ، تناسب و هماهنگي در بخشهاي مختلف شهر امکان پذير ميباشد . بنابراين برنامه ريزي شهري ، شهر و حيات شهر را به عنوان يک ساز و کار پويا ، هدف دار و زنده ياري مي رساند و در اين شرايط است که مديريت شهري با وجود برنامه آينده نگرانه شهري در مسير مناسب حرکت ميکند و مي تواند پاسخگوي دگرگونيهاي آتي شهر و خواسته ها و نيازهاي شهروندان باشد . در صورتيکه چنين اعتقادي به صورت راسخ وجود داشته باشد ، ميتوان با صحت و دقت وضع موجود را شناخت ، نيازها را در نظر گرفت ، اولويتها را ببيند و چشم اندازها را نيز ترسيم کرد با عنايت به اين نکته بايد بدانيم که

برنامه ريزي هنر درست فکر کردن درباره شهر خود است

با افزايش پيچيدگي مسائل امروزه شهرها و اينکه برنامه ريزي در شهر داريها فکر کردن درباره رشد و توسعه بهينه شهر است ، نياز به امر برنامه ريزي در جهترشد و توسعه مطلوب شهر ضرورت مي يابد . با ت.جه به اين ضرورت معاونت برنامه ريز و حمل و نقل و ترافيک در سال 87 در چارت تشکيلاتي شهرداري اروميه پيش بيني شده است . اين معاونت ابتدا در قالب گروه برنامه و بودجه شروع به فعاليت نموده و با انتصاب جناب آقاي پور صمد به معاونت اين حوزه ، فعاليت رسمي خود را بصورت رسمي آغازنموده است .

 

نویسنده و محقق:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی 

 

جغرافیای ایران

جغرافیا:

 

واقع در جنوب غربی آسیا منطقه خاورمیانه بین کشورهای:ترکمنستان-

 

آذربایجان-ارمنستان در شمال-عراق و ترکیه در غرب-افغانستان وپاکستان

 

 درشرق دریای خذردرشمال ودریای عمان وخلیج فارس در جنوب-مابین 25

 

درجه و 3دقیقه و 39درجه و 47دقیقهعرض شمالی و44درجه و 5دقیقه و 63

 

درجه و 18دقیقهطول شرقی واقع شده است.

 

 

  • خصوصییات جغرافیایی:

 

ازنظربارش کشور ما کشور کم بارشی است.(متوسط بارش درایران 300

 

میلیمتردرسال است)

 

بنابراین اب وهوای خشک درایران اکثرییت دارد(ناحیه خزری)بابارش2000 الی

 

 6000میلیمتر درسال مستثنی است.پربارشترین شهرایران بندرانذلی با

 

2000میلیمتردرسال وکم بارش ترین میرجاوه باحداقل6میلیمتردرسال است.

 

دیگر ویژگی های جغرافیای ایران به شرح زیر می باشد:

 

  •  دریاچه های مهم فصلی ایران

 

  • دریاچه مهم دایمی

 

  • کوه های ایران

 

  • جزایرخلیج فارس

 

  • جزایرمهم دریاچه ارومیه

  

 

 

 

 

 

 

 

 

شهر و حقوق شهری

 

ابعاد حقوق شهری

1. حق بر شهر

�حق بر شهر� (Right to the City) بنیانی ترین مسأله حقوق شهری به شمار می رود. این ترم نخستین بار توسط هانری لوفور (Henry Lefebvre) مطرح و به عنوان یکی از اساسی ترین جنبه های نظری برنامه ریزی شهری تلقی شد و به طور خلاصه ناظر به حقوق شهرنشینان، فارغ از وابستگی یا تعلق [= تابعیت] سیاسی و فرهنگی است.

2. حقوق شهروندی

�حقوق شهروندی� (Citizenship Rights) گفتمانی نوین در حقوق بشر است که برای اولین بار در منشور حقوق بشر و شهروند فرانسه 1789 (The Declaration of the Rights of Man and of the Citizen, France) مطرح شد و روز به روز در حال بسط و گسترش است. حقوق شهروندی مربوط به آن بخش از حقوق عمومی و حقوق بشر است که حقوق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهروندان را از حیث تابعیت سیاسی شان به شهر، مورد شناسایی و محافظت قرار می دهد.

3. رژیم حقوقی مدیریت شهر

ساختار حقوقی اداره شهر، از اهمّ موضوعات مطروحه در زمینه حقوق شهری است. جنبه ها و ابعاد مسأله شناختی این قضیه بیشتر به ساختار و تشکیلات شورای شهر، شهرداری و سایر ادارات شهری و قوانین و مقرراتی است که بر آنها حاکم است. سپس، رابطه شهروندان از حیث حقوق و مسوؤلیتها در مواجهه با تشکیلات اداری شهر مطرح می شود. در همین راستا نحوه مشارکت جویی از شهروندان در اداره شهر، به نحوی که تأثیر مستقیمی بر �اداره خوب� شهر داشته باشد، مسأله مهمی است که باید به آن پرداخته شود.

4. حقوق شهرداری

شاید بتوان گفت قوانین و مقررات مربوط به شهرداری از پررنگ ترین بخشهای حقوق شهری است. اکنون یکی از مسایل اساسی شهرداری تهران، بحث اموال و مالکیت شهرداری است. در این رابطه اداره کل املاک و مستغلات شهرداری و نیز معاونت حقوقی مناطق به عنوان بخشهایی که هر روز با مسایل گوناگون روبرو هستند می تواند منبع مؤثری برای شناسایی و بررسی معضلات حقوقی شهر باشد. از سوی دیگر، بخش عمده مشکلات و مسایل شهرداران را موضوعاتی از قبیل تملک اموال و اراضی مورد نیاز شهر، قراردادهای شهرداری با پیمانکاران، تخریب ها و دعاوی مالکان علیه شهرداری و ... تشکیل می دهد. به نظر می رسد اگر مطالعه عمیق تری روی قوانین و مقررات شهرداری و سایر مقررات مربوط به مسایل زمین شهری و قوانین مالکیتی صورت بگیرد، با یافته های کارآمدی مواجه خواهیم شد. برای مثال قوانین متعارضی را خواهیم دید که به صورت سلیقه ای اعمال می شوند. صلاحیت محاکم برای رسیدگی به دعاوی شهری نیز از موضوعاتی است که می تواند به حل مسأله یادشده کمک کند. در راستای بحث حقوق مالکیت شهرداری، با دو موضوع عمده �نوسازی بافت های فرسوده� و �تخلفات ساختمانی� مواجه می شویم که از قرار معلوم، انبوه ترین بخش دعاوی حقوقی و پرونده های حقوقی شهرداری را تشکیل می دهند.

5. تخلفات و جرایم شهری

جرم شهری (Urban Crime) پدیده ای جرم شناختی و بیشتر اجتماعی است و خود را در اشکال گوناگونی از قبیل وندالیسم [= تخریبگری] نشان می دهد. اما بدین معنا نیست که پای حقوق به میان کشیده نشود. وقتی سخن از جرایم شهری می رود حقوق، قبای شهری بر تن می کند و با این جرایم برخورد می نماید. به همین منظور باید نظام حقوقی کیفری مناسبی برای جرایم شهری اندیشیده شود تا با تحمیل هزینه ها و جریمه های سنگین بر مجرمان، از ارتکاب و تکرار جرم پیشگیری به عمل آید. نهادهایی از جمله شهرداری نیز می توانند با استفاده از ابزارهایی مانند آموزش شهروندان، در پیشگیری از جرایم شهری نقش مؤثری ایفا نمایند. علاوه بر جرایم شهری، پاره تخلفات نیز هستند که در قالب قانون شهرداری پیش بینی می شوند و بارزترین نمونه شان، تخلفات ساختمانی است. کارگروه حقوق شهری بررسی ابعاد این مسأله را یکی از اولویت های خود می داند.

6. حقوق شهری یا حقوق شهرسازی و معماری؟

یکی از مسایلی که برنامه ریزان شهری، شهرسازان، معماران و دست آخر حقوقدانان روی آن اتفاق نظر چندانی نداشته و همواره بر سر تفکیک و تعریف این موضوع اختلاف نظر وجود داشته، اطلاق عنوان �حقوق� بر رشته های شهرسازی و معماری است. در همین ارتباط، برخی را نظر بر آن است که �حقوق شهرسازی� یا �حقوق معماری� و از این قبیل، عبارات صحیحی به لحاظ مفهومی نیستند و باید اینها را تحت عناوینی چون قوانین، مقررات و ضوابط شهرسازی و معماری آورد و آنچه از صحت برخوردار است، همان حقوق شهری است که می تواند در معانی عام و خاص به کار رود.

 

نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی

جرایم شهری

ترویج کنترل جرایم شهری 

جرم زاییده گریز ناپذیر جمعی شدن زندگی افراد انسانی است و چون بشر از همان ابتدا زندگی اجتماعی داشته ، بزهکاری نیز وجود داشته است. با پیشرفت جوامع و به وجود آمدن شهرها و روستاها ، بتدریج جرایمی به وقوع می پیوندد که به لحاظ نوع یا کثرت وقوع به یکی از اجتماعات شهری یا روستایی تعلق دارند. در این نوشتار به بررسی نقش نهادهای رسمی و غیر رسمی پیشگیری و حفاظت اجتماعی در جلوگیری از بزهکاری و ترویج فرهنگ کنترل جرایم در محیطهای شهری پرداخته می شود. به طور کلی مسأله مورد بررسی آن است که تا چه حد نظریات مختلف ارایه شده برای کنترل جرایم توانسته اند در قالب نهادهای پیشگیری و حفاظت اجتماعی اجرایی شده و دامنه و قلمرو بزهکاری در محیط شهری را محدود نمایند. در ضمن بررسی با ارایه الگوهای مناسب برای تحقق جرایم شهری و آثار آن به این موضوع می پردازیم که چگونه نها دهای پیشگیری در مفهوم عام آن می توانند فرهنگ کنترل جرایم شهری را ترویج نمایند تا از این طریق بتوان به نوعی پیشگیری پاید از بزهکاری شهری دست یافت.

● سرآغاز :

جرم در مفهوم عام زاییده اجتماع و از توابع زندگی اجتماعی است . اکنون تقریبا بر همگان ثابت شده که این پدیده با وجود کنترل های جدی در تمام جوامع در حال روی دادن است و اتخاذ سیاست های گوناگون کنترل اجتماعی تنها بر کاهش میزان، شدت یا آثار آ ن تأثیر خواهد داشت و منجر به حذف کامل مجرمان نخواهد شد. علت این امر، ساختار خاص جوامع و تضادهای اجتماعی است که ناخواسته منجر به شکل گیری زمینه های جرم می گردد.

تفاوت در ساختار و مسایل اجتماعی نیز فی نفسه منجر به ارتکاب جرایم گوناگون در مناطق مختلف می شود. برای مثال در مناطق شلوغ جرایمی چون سرقت، جیب بری و منازعه و در مناطق خلوت جرایمی همچون تجاوز ، ضرب و جرح و قتل شیوع بیشتری دارند.

جرایم شهری نیز با جرایمی که در مناطق روستایی یا نواحی خالی از سکنه ( بیابان ، جنگل و.. ) روی می دهند، از حیث نوع ، میزان و شرایط تفاوت دارند. بعلاوه ، نهادهای پیشگیری از جرایم شهری و روشهای معمول برای این امر نیز در مناطق شهری متفاوت از سایر نقاط هستند. ناآشنایی مردم با همدیگر ، نیازهای خاص مالی و پدیده هایی چون اعتیاد به مواد مخدر ، ارتباطات ویژه و امکانات خاص شهری نیز از جمله عوامل جرم ساز در شهرها هستد که بندرت می توان آنها را در مناطق روستایی مشاهده کرد، بنابرای روشهای پیشگیری خاص خود را می طلبند. به همین دلیل جرم شناسان در ارایه راهکارهای جلوگیری از جرایم در مناطق شهری ، تیوری هایی ارایه نموده اند که نمی توان آنها را در سایر محیطها به طور مطلق پیاده کرد و به دلیل در نظر گرفتن لوازم خاصی برای جرم یا جلوگیری از آن ، اختصاص به محیط شهری دارند.

در این نوشتار به بررسی تیوری های پیشگیری و نقش نهادهای پیشگیری از جرایم در جلوگیری از بروز آنها و ترویج فرهنگ کنترل جرایم شهری پرداخته می شود. بررسی موضوع با طرح مفاهیم و نظریه هایی امکانپذیر خواهد بود که در این زمینه شکل گرفته و به موازات نیازهای اجتماعی تغییر یا تعدیل گردیدها ند. نهادهای پیشگیری به ارگان های رسمی جلوگیری از جرایم اختصاص نداشته شامل نهادهای خود انگیخته اجتماعی یا گروه های غیر سازمانی محله های شهری که به طور نامحسوس در کنترل جرای شهری مؤثرند- نیز خواهد بود. در ضمن مباحث تلاش بر آ ن است تا الگوهای مختصر و مناسبی برای شرایط تحقق جرایم شهری ، دلایل اجتماعی رویداد جرایم شهری و نحوه پیشگیری از این جرایم ارایه گردد.

● کلیات :

به منظور بررسی موضوع ضرورت دارد، مفهوم جرایم شهری ، مفهوم پیشگیری از جرم و مفهوم نهادهای پیشگیری از جرایم مشخص گردد. این موارد را به ترتیب در 3 بند جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم :

● مفهوم جرایم شهری :

تعریف جرم به فعل یا ترک فعلی که قانون برای آن تعیین مجازات کرده ( ماده 2 قانون مجازات اسلامی ) ، بدون توجه به این که آیا غیر اخلاقی ، سزاوار سرزنش ، منجر به خسارت خطرناک بوده یا نه ، اغلب تعریف قانونی از جرم به شمار می آید ( ویلیامز، 2001، ص 13) . جرم شناسان نیز ناسازگاری افراد را در اجتماع ، عمل ضد اجتماعی و جرم می دانند ( دانش ، 1366 ، ص 46). از دیدگاه جامعه شناسی به جرم بیشتر از آن حیث که تخلف از هنجارهای مقبول اجتماعی یا ارایه هنجارهایی مغایر می باشد، نگریسته می شود. تعریف علوم از جرم ، هر چه که باشد، در جرامی شهری جرم شناسی و جامعه شناسی به هم می رسند و متخصصان این دو رشته ، بدون این که عنصر قانون رانادیده بگیرند، به بررسی دلایل ارتکاب جرایم در مناطق شهری می پردازند.

بنابراین ، جرایم شهری جرایمی هستند که در محیط شهری روی می دهند. منظور از محیط شهری نیز همین مفهوم جغرافیایی و اجتماعی آن است و از این لحاظ شامل حومه شهر و اشخاصی که به طور غیر رسمی در حاشیه شهرها اسکان دارند نیز می گردد. در مورد معیار تمایز مناطق شهری ، برخی از محققان 3 معیار مهم اندازه ، تراکم و گوناگونی را مطر ح ساخته اند ( بوتوم و ویلز، 1995، ص 3) .

اندازه مهم است ؛ چون با افزایش جمعیت ، افرادی با همدیگر ارتباط پیدا می کند که هیچ گونه وابستگی به هم نداشته و نسبت به همدیگر غریبه محسوب می شوند. همین امر منجر به شکل گیری طبقات مختلفی ، از حیث اجتماعی ، میان مردم می شود.

تراکم نیز فی نفسه عامل آن است که جرایمی ارتکاب یابد که نظیر آن را در محیطهای غیر شهری نمی توان یافت. گوناگونی هم از این حیث که افرادی با ویژگی های مختلف فرهنگی ، اقتصادی ، اخلاقی و .. در کنار هم زندگی می کنند، تعیین کننده است؛ زیرا تمام این عوامل و تفاوت یا تبعیض در داشتن این ویژگی ها ، خود زمینه بروز جرایمی را فراهم می سازد که در محیط روستایی نمی توا ن این طبقه بندی ها و جرایم را تصور کرد.

ساختار جامعه شهری منجر به ارتکاب جرایمی می شود که نظیر آن را نمی توان در سایر نقاط دید. فعالیت های شهری بر خلاف روستاها به روزانه و شبانه ، صنعت و خدمات و انواع مختلف از این قبیل تقسیم بندی می شوند. بعلاوه شهرها دارای نقاط کور زیادی بوده و مستعد جرایم بیشتری نسبت به سایر نقاط هستند. اندازه محیطهای شهری و ناشناس بودن مردم برای همدیگر از جمله دلایل ایجاد دسته بندی های مختلف میا ن مردم در شهرهاست. از دید جرم شناسی، شهرنشینی منجر به ایجاد فرصتهای بیشتری برای ارتکاب جرم گردیده و فقدان یا ضعف کنترل های غیر رسمی اجتماعی ، زمینه را برای فعالیت های مجرمانه بیشتر فراهم می سازد.

الگوی زیر روابط یاد شده و تأثیر آن را در جرایم بخوبی نشان می دهد.

● مفهوم پیشگیری از جرم :

بدون ورود در تقسیم بندی های مختلفی که از پیشگیری از جرم ارایه شده ، می توان آن را به مجموعه اقدامات ، تدابیر و سیاست هایی که برای جلوگیری از جرم به کار گرفته می شوند، تعریف نمود. این تعریف بیانگر آن است که پیشگیری از جرم ممکن است در قالب اقدامات ( فعل ) باشد . مانند این که مجرما ن، مجازات شده و عامل عبرت دیگران باشند یا تدابیری برای پیشگیری اتخاذ شود. این تدابیر ممکن است در جهت تضعیف موقعیت بزهکاران بالفعل یا بالقوه ، تقویت موقعیت بزه دیدگان بالقوه ،تغییر شرایط ارتکاب جرم ( سخت یا پر خطر کردن ) ، تسهیل دستگیری مرتکب ( امکان ردیابی جرم ، فیلمبرداری از صحنه جرم و .. ) باشد . بدیهی است ، تدابیری که برای بعد از ارتکاب جرایم در نظر گرفته می شوند، در پیشگیری از جرایم بعدی یا تشدید یا نتایج همان جرم مؤثرند و به همین دلیل مطالعه آنها ضرورت دارد.

سیاست پیشگیری نیز به مجموعه رویه ها و خط مشی هایی اطلاق می گردد که اغلب از سوی دولتها و در موارد نادر توسط مؤسسات خصوصی غیر انتفاعی یا نهادهای بین المللی برای جلوگیری از ارتکاب جرایم ارایه می شوند.


روشنایی شهری11

طراحي فضاهاي شهري با روشنايي براي زندگي در شب.

کی از نقائص معماری و شهرسازی ما در این است که همه طراحی*ها با احتساب نور خورشید انجام می*شود، به عبارتی با تاریکی هوا تمامی*خلاقیت*ها و هنرهايی که برای آن کوشش شده، یکباره در تاریکی شب محو می*شود.زندگی شهری و بالطبع الزامات اقتصادی مرتبط با آن ایجاب می*كند که دامنه فعالیت*های انسانی از طول روز گذشته و تا پاسی از شب ادامه یابد. به این ترتیب کار و فعالیت شبانه به مرور به قسمتی از زندگی شهری تبدیل شده است.

تقریبا کلیه فعالیت*های شهری که قبلاً در روشنايي روز امکانپذیر بوده، اینک در شب و به کمک نور مصنوعی قابل اجرا است. به عبارتی الزامات شهرنشینی، شب را برای انسان تبدیل به روز کرده است و فضاهای شهری در این پدیده جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده*اند.

شب هنگام فضاهای شهری مانند خیابان*ها، میادین، پارک*ها و... بطور فزاینده*ای به عنوان فضاهای زنده، متنوع و مملو از عبور و مرور مورد استفاده قرار می*گیرند. تغيیرات بنیادینی که فعالیت*های شبانه موجب آن شده*اند، تدریجاً سیمای خاصی را به محیط تحمیل می*کند که در صورت هدایت آگاهانه کیفیت زندگی شهری را بهبود می*بخشد.

فعالیت*های شبانه هنری و تفریحی نظیر سینما، کنسرت، تئاتر، رستوران*ها و همچنین پارک*ها و گردشگاه*ها بیشتر مدیون استفاده از نور مصنوعی هستند. از دیگر فعالیت*هاي شبانه می*توان به کارگاه*ها و کارخانه*ها و شیفت کار شبانه آنها اشاره کرد که در پرتو نور مصنوعی ممکن شده است.تاثیرات عمیق حاصله از این تحولات، معماران را بر آن داشت تا به ارزیابی مجدد از کار برد نور مصنوعی جهت تاثیر بر ادراک انسان و القای بهتر و دلنشین*تر هنر معماری به بیننده بپردازند.

تجربیات سال*های اخیر محققان به کمک دستاوردهای علمی*، پزشكی و تکنولوژیکی، موجب شد، ضمن ارتقای این زمینه پژوهشی، از حالت ابتدايي و اولیه آن که روشنايي تیر چراغ برق خیابان*ها است خارج و حضور هوشمندانه آن در معماری و شهرسازی گسترش یابد.

قابلیت استفاده از نور مصنوعی و تاثیر آن بر ادراک انسان را می*توان در دو مثال ساده یعنی نور چراغ راهنمايي و رانندگی در چهارراه*ها که هر رنگ تاثیر مشخصی مانند خطر، احتیاط و یا آسودگی را به راننده و عابر القا می* كنند و یا نور رنگارنگ لامپ*های مهتابی طباخی*ها به عنوان نشانه*ای که عابرین را از فعالیت خاصی در آن مکان آگاه می*سازد، مشخص كرد. با ذکر مقدمه فوق نحوه ارتباط عملی سیمای شهری در شب و مدل*سازی برای نور مصنوعی را در شهرسازی و معماری بررسی می*كنيم.

تا به حال سیمای شهری و هر آنچه در ارتباط با آن است با احتساب روشنايي روز و در محدوده زمانی تابش نور خورشید حضور خود را عیان می*کرده است، به عبارتی نور خورشید مانند ظرفی است که محتوای درون خود را شکل و شخصیت می*بخشد.

اما باید اذعان کرد که سیمای شهر در شب نیز روی دیگر سکه است که تا به حال به آن توجهی که درخور آن است، نشده است. برخی از شهرهای اروپايي در زمینه مدل*سازی سیمای شهری در شب پیشروتر از بقیه اند به طوری*که، بروشورها و پوسترهای تبلیغاتی آنها، تصاویری از زیبايي*های شهر را که در دل شب تلألو دلپذیری دارد، به نمایش گذاشته*اند. این اقدام زمانی امکان*پذیر شده که متخصصان توانسته*اند سیمای شهر را از دریچه شب ارزیابی كرده و برای آن طراحی منحصر به فردی انجام بدهند.

در آلمان در سالهای اخیر علاقه به این موضوع افزایش یافته است. شهرهايي نظیر فرانکفورت، لایپزیک، دوسلدورف و... دارای یک نظام سیمای شهری شبانه هستند، شهرهای پکن و شانگهای در چین برنامه*ریزی خود را در این زمینه به پایان رسانده*اند.

به کمک مدل*سازی موفق برای سراسر شهر، هریک از فضاها، عناصر و ... شهری برنامه خاصی برای نمایش آن در شب پیش*بینی شده و همچنین ارتباط آنها با یکدیگر تحت هدایت مدل فوق فراهم شده است. در بخش معماری نیز طراحی همزمان معماری و مدل*سازی نور، این دو را لازم و ملزوم یکدیگر می*سازد. نور، بخشی از مصالح ساختمانی می*شود و با حجم و بدنه و نمای ساختمان یک پیکر را می*سازند و هر کدام دیگری را تکمیل می*كند.

جدیدترین و معتبرترین تئوری*هايي که درباره نور و کاربرد آن در معماری و شهرسازی انجام گرفته، توسط دو نفر متخصص به نام ريچارد کلی و ویلیام لام است. این دو نفر در تلاشند ثابت کنند کاربرد نور مصنوعی و فواید آن برای انسان به مراتب بیش از آن است که از این پدیده فقط برای روشنايي خیابان*ها استفاده شود.

اولی جنبه*های مختلف عملکرد نور را به عنوان ابزار هادی اطلاعات بررسی می*كند در حالی*که دومی* ادراک انسان را به عنوان بستری جهت مدل*سازی و حل مسائل طراحی نور مصنوعی مورد توجه قرار می*دهد. بر اساس تجربیات علمی* به دست آمده از این گونه مطالعات و سایر بررسی*های علمی* و اجرايي بیشماری که انجام گرفته است، نور مصنوعي در معماری، شهرسازی و طراحی شهری، جایگاه ویژه*ای را به خود اختصاص داده است.

نماد، نشانه، گره، جداره، ساختمان*هاي ارزشمند، سيلوئت و ... هر آنچه در طراحي شهري بر آن تاكيد شده و پس از غروب آفتاب و با فرا رسيدن تاريكي، ممکن است در عملكرد آن اختلال به وجود آید، به كمك مدل*سازي نور مصنوعي كارايي خود را در طول شب نيز حفظ خواهد كرد.در شهرسازي نيز كاربرد نور مصنوعي در زمينه*هاي مختلف از جمله شناساندن؛ لبه*ها و مرز مناطق، نواحي، محلات و افزایش بار هویتی مراکز آنها، ميراث طبيعي و رود دره*ها، فضاهاي شهري (پياده*راه*ها، ميادين، مراكز خريد و...)، بافت*هاي كالبدي ارزشمند و ... در هنگام شب ممکن است.



موارد ذکر شده فوق در یک مثال عملی توضيح داده می*شود؛ مساجد، جایگاه ویژه*ای را در طرح*های تفصیلی تهران به خود اختصاص داده*اند؛ تفکری که شهردار تهران درسخنان اخیر خود به آن اشاره داشته و محله محوری را از برنامه*های اصلی شهرداری تهران دانسته*اند. به این ترتیب مسجد به عنوان مرکز ثقل محله، کلیه خدمات سطوح محله*ای را حول خود متمرکز خواهد کرد.

از طرفی فعالیت*های چندگانه مسجد به لحاظ انجام فرائض روزانه مذهبی و سایر مناسبت*های مذهبی- اجتماعی به گونه*ای است که این مکان معمولاً تا پاسی از شب محل مراجعه و رفت و آمد اهالی است. بنابراین مسجد پس از غروب آفتاب بایستی هویت خود را به عنوان یک مرکز مهم مذهبی– اجتماعی تاکید نموده، بدنه آن به عنوان نماد شهری به عابران معرفی شود و گلدسته*ها به عنوان نشانه، رهگذران را از فاصله دور راهنمايي كند.

این فرایند، با تاباندن چند نورافکن به ساختمان مسجد آن*طور که فعلاً رسم است میسر نیست، بلکه کلیه اقداماتی که برای مسجد در در چارچوب طراحی شهری در نظر گرفته شده، بایستی قابلیت*های آن در تاریکی شب نیز حفظ شود. این کار بایستی از بدو طراحی ساختمان به صورت طراحی توأمان معماری و مدل*سازی نور که دیگر جزء* مصالح مسجد محسوب می*شود، مورد توجه قرار گیرد.

نمایش خاص ساختمان، زوایا و گوشه*ها، تاکید بر قسمت*های مختلف نما، چگونگی نمایش خاص گلدسته*ها برای فواصل دور و... از جمله مواردی هستند که مدل*سازی نور در ارائه آن موثر و دخیل هستند

 

نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی 

روشنایی شهری

طرح شبکه روشنایی شهری

 
هدف: فرآهم آوردن بستره ای جهت کنترل و برنامه ریزی روشنایی شهری به صورت محلی و مرکزی

استفاده از تکنولوژی LED در تجهیزات روشنایی شهری علاوه بر کاهش مصرف برق و صرفه اقتصادی، قابلیت های دیگری نیز ارمغان می آورد که از آن جمله میتوان به امکان آرایش پویا(Dynamic) نور محیط چه از نظر شدت نور، جهت تابش و حتی طیف رنگی آن اشاره نمود. جهت استفاده از این قابلیت ها نیاز است از سامانه های کنترلی جهت هدایت نور محیط بهره گرفت. در بسیاری از کاربردها سامانه های کنترلی قابلیت چند مرحله برنامه ریزی دارند. هر یک از سامانه ها تعداد معینی (در حدود 100 عدد) از تجهیزات روشنایی را کنترل می کنند. به این ترتیب می بایست یک منطقه شهری را ناحیه بندی نموده و در هر ناحیه سامانه کنترلی جهت هماهنگی و کنترل تجهیزات روشنایی مورد استفاده قرار داد. این سامانه از طریق BUS کنترلی با تجهیرات روشنایی، مرتبط می گردد. شکل زیر نحوه ارتباط این سامانه را با تجهیزات روشنایی از طریق BUS(گذرگاه) مربوطه نشان میدهد.

 

t1

هماهنگی و کنترل روشنایی به این صورت تنها در سطح یک ناحیه فراهم خواهد بود و جهت تعیین برنامه روشنایی نیاز است به صورت محلی  سامانه را برنامه ریزی نمود. در صورتی که  نیاز باشد هماهنگی در سطح وسیع تری صورت گیرد. می بایست بین سامانه های کنترلی نیز ارتباط برقرار شده و توسط سرور مرکزی این سامانه ها هماهنگ و برنامه ریزی گردند. به علت بعد مسافت و محدودیت های دیگر در محیط های شهری بهتر است از بستره مخابرات بی سیم کشور جهت این ارتباطها استفاده نمود. از جمله این بستره ها شبکه GSM (تلفن همراه) مخابرات و شبکه دیتا 802.16WIMAX  اشاره نمود. که اولی در سطح کشور و دومی در سطح شهری مطرح می باشد. شکل زیر نحوه آرایش و ارتباط چند سامانه کنترلی با یک آنتن WIMAX در سطح یک منطقه شهری را نشان می دهد.

t2

در این طرح کلیه سامانه های کنترلی به عنوان نودی از شبکه شناخته شده و قابلیت ارسال و دریافت اطلاعات را دارند. در نهایت سرور مریوطه هماهنگ کتتده سامانه ها در نواحی مختلف شهری خواهد بود. به این ترتیب کنترل تجهیزات روشنایی به صورت محلی توسط سامانه های کنترلی و هماهنگی سامانه ها به صورت مرکزی توسط سرور مربوطه صورت می گیرد. شکل زیر نمای جامعی از این شبکه را نشان می دهد.

t3

طرح فوق قابل استفاده برای مراکز تجاری ، اداری ، مجتمع های مسکونی و کارخانه ها نیز می باشد.

 

نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی

 

حمل و نقل

 
-->
اطلاعات بيشتر
تعاريف و اصطلاحات
تاريخچه
اثرات اقتصادي و زيست محيطي
 
   
   
اطلاعات مهم واردات خودرو
نياز و نكات رزيابي مصرف سوخت موتورسيكلتمهم در مورد اهاي وارداتي
اطلاعات مورد نياز جهت ارزيابي مصرف سوخت خودروهاي سواري و باري سبك وارداتي
اطلاعات مورد نياز جهت ارزيابي مصرف سوخت خودروهاي نيمه سنگين، سنگين و ماشين آلات وارداتي
 
   

 
   

 
   

 

 
     
 

بخش حمل و نقل با توجه به آمار و اطلاعات موجود يكي از بزرگترين بخش هاي مصرف كننده انرژي بوده و نيز عمده ترين مصرف كننده فرآورده هاي نفتي به شمار مي رود كه داراي رشد مصرف فزاينده اي نيزنسبت به سالهاي قبل مي باشد ، به طوري كه رشد مصرف ساليانه انرژي در اين بخش از 5/12 ميليون بشكه در سال 1346 ، به 273.79 ميليون بشكه در سال 87 (9/21 برابر) رسيده است. با توجه به فرصت هاي موجود جهت كاهش روند رشد بالاي مصرف فرآورده هاي نفتي در بخش حمل و نقل و افزايش كارايي در مصرف سوخت در بخش مذكور، مديريت بهينه سازي مصرف سوخت در بخش حمل و نقل، دراوايل سال 1380 در شركت بهينه سازي مصرف سوخت تشكيل و فعاليت خود را در پنج امور شامل امور بهبود روشهاي حمل و نقل، امور فناوري خودروهاي سبك، امور فناوري خودروهاي سنگين، امور بهبود و توسعه سوخت و امور تدوين استاندارد، تدوين معيار و مميزي مصرف سوخت آغاز نمود. محور اول فعاليت هاي مديريت بهينه سازي مصرف سوخت در بخش حمل و نقل در واقع كاهش روند مصرف فرآورده هاي نفتي در بخش حمل و نقل و نيز كاهش حجم آلاينده هاي توليدي ناشي از كاربرد سوخت در اين بخش و بعنوان هدف ثانوي بوده است.

 
     
  سهم هريك از بخش ها از مصرف كل فرآورده هاي نفتي در سال 87:  
  كل مصرف فرآورده هاي نفتي 555.47 ميليون بشكه معادل نفت خام كه سهم بخش حمل و نقل 47.24 درصد از آن مي باشد.  
 

 
     
  سهم هريك فرآورده هاي نفتي و گاز سبك در بخش حمل و نقل در سال 87  
 

 
   
  استراتژيهاي مديريت حمل و نقل شركت بهينه سازي مصرف سوخت به شرح ذيل مي‌باشد:  
     
 
1- كاهش مصرف سوخت در خودرو ها با تاكيد بر ساخت و كاركرد خودرو
2- ارتقاء كيفيت و كاركرد ناوگان حمل و نقل كشور
3- اصلاح و بهبود وضعيت ترافيك
4- اصلاح ، تكميل و بهبود در تدوين و اجراي قوانين و مقررات مرتبط
5- فرهنگ سازي، آموزش و اطلاع رساني
6- استفاده از سوختهاي اقتصادي و سالم تر
7- منطقي كردن سهم هر يك از مدهاي حمل ونقل از كل حمل و نقل كشور
8- بهينه كردن كيفيت سوختها و ساير فرآورده هاي نفتي مورد مصرف در خودروها و نحوه توزيع آنها
9- اصلاح و بهينه سازي شبكه راهها
 
     
  سياستهاي اجرايي بهينه سازي انرژي در بخش حمل و نقل  
 

 

 
 
تبيين خط مشي هاي بلند مدت، ميان مدت و كوتاه
تعيين اولويت ها و ارائه طرح ها و پروژه هاي قابل اجرا
تدوين معيارها، استانداردها و برچسب هاي انرژي
حضور در كارگروههاي مربوط به بخش حمل و نقل
حضور فعال و موثر در نهادها و ارگانهاي مرتبط با حمل و نقل
بررسي مصرف سوخت خودروهاي وارداتي
بررسي كيفيت و تعيين وضعيت سوخت هاي توليدي
بررسي وضعيت ناوگان خودرويي سبك و سنگين
بررسي وضعيت ترافيك در حمل و نقل درون و برون شهري
توجه به تركيب شيوه هاي حمل و نقلي مختلف
 
 

حمل و نقل شهری

مديريت پايدار حمل و نقل شهري و راهكارهاي آن

 

روند سريع توسعه شهرنشيني منجر به افزايش تقاضا براي زيرساختها نظير تأمين آب آشاميدني، شبكه برق و ايجاد امكانات حمل و نقل و .... گرديده است. عدم كفايت سيستم موجود يا مديريتهاي موازي در بخش مديريت ترافيك شهري موجب افزايش فاصله بين تقاضا و عرضه امكانات حمل و نقل گرديده است. ترافيك ، افزايش قابل توجه زمان جابه جائي، افزايش تصادفات، آلودگي صدا و نزديك شدن ميزان آلودگي هوا به مرزهاي تهديد سلامت انساني از تبعات سيستم حمل و نقل ناپايدار در مناطق شهري مي باشد. پايداري تنها با ايجاد تغييرات در طراحي، الگوهاي استفاده و مديريت وسايل نقليه حاصل نمي شود بلكه با يد تغييراتي در نحوة تفكر نسبت به شناخت و ارزشيابي راهكارهاي ممكن براي حل مشكلات حمل و نقل ايجاد گردد. يك سيستم حمل و نقل پايدار نيازمند فعاليتهايي بيش از كنترل آلودگي هوا، ترافيك يا كاهش مصرف سوخت است و بررسي ها نشان داده است كه هيچ راه حل منفردي براي حل مشكلات پيچيده حمل و نقل وجود ندارد و رفع. چنين مشكلي نيازمند يك سازوكار جامع ، پويا و قابل اطمينان است
مديريت پايدار حمل و نقل اثرات توسعه حمل و نقل را بر روي كارايي اقتصادي، موضوعات زيست محيطي، مصرف منابع، كاربري اراضي و عدالت اجتماعي مورد توجه قرار مي دهد و به كاهش اثرات زيست محيطي، افزايش بازدهي سيستم حمل و نقل و بهبود وضعيت زندگي اجتماعي كمك مي كند و هدف آن سيستم افزايش كارآيي و جابه جائي كالاها، خدمات و افراد با حداقل مشكلات دسترسي است . كه بدون سازماندهي مجدد استراتژيها، سياستها و برنام هها قابل دستيابي نخواهد بود واقعيت اين است كه وضعيت جابه جائي مردم در دنياي امروز نامطلوب است و بدون انجام اقدامات اصلاحي و پيشگيرانه بدون شك در آينده نزديك تبديل به يك بحران خواهد گرديد لذا هم كشورهاي توسعه يافته و هم در حال توسعه ناگزير به حركت بسوي مديريت پايدار حمل و نقل هستند و براي حل معضلات عديده ترافيكي در شهرها مي بايست مباني و اصول حمل و نقل پايدار را به عنوان مركز ثقل برنامه هاي آتي حمل و نقل مد نظر قرار دهند.

 

 

 

نویسنده ومحقق:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی

سبز

 

 انتخاب و كاشت درختان و درختچه هاي زينتي

قسمت اول: گزينش محل مناسب و تشخيص نهال سالم

 

مقدمه: مهمترين مرحله در پرورش درختان و درختچه هاي زينتي، مرحله كاشت آن هاست. موفقيت در كاشت صحيح آن ها ميتواند رشد مناسب و استقرارشان را تضمين نمايد. با توجه به اين مطلب در ادامه راهنماي تصويري براي انتخاب درختان و درختچه هاي سالم و نحوه كاشت بهينه آن ها آورده شده است.

انتخاب محل كاشت:

هنگام انتخاب محل كاشت بايد مطمئن بود كه بهترين مكان ممكن را براي كاشت انتخاب كنيد. يكي از مهمترين نكات وجود نور كافي است. بسياري از درختان پهن برگ در مكان هايي كه سايه زياد دارند دچار ريزش برگ مي شوند. همچنين اين درختان در مكان هايي كه در معرض باد شديد باشد به سختي دوام مي آورند. در مناطقي كه نزديك به دريا و درياچه هاست، مناطقي را انتخاب كنيد كه از گزند بادهايي كه از سوي دريا مي آيند در امان باشد. زيرا ذرات نمك تا چند كيلومتر دورتر از ساحل نيز ميتوانند توسط باد حمل شوند و به برگ هاي درختان و درختچه ها آسيب رسانند. هرچند برخي از گونه ها اين شرايط را بهتر تحمل مي كنند و مي توانند به عنوان بادشكن مورد استفاده قرار گيرند. مطلوب آن است كه درختان در فاصله بسيار نزديك به ديوارها و ساختمان ها كاشته نشوند. زيرا از نور آفتاب و بارندگي طبيعي كمتري بهره مند خواهند شد و ريشه برخي از آن ها مانند صنوبرها، بيدها و اكاليپتوس مي تواند به تاسيسات و پي ساختمان ها آسيب رساند. استاندارد آن است كه آن ها حداقل به اندازه يك دوم ارتفاع نهايي زمان بلوغشان از هر بنايي فاصله داشته باشند. هنگام انتخاب مكان بايد مطمئن شد كه درخت در آينده به كابل ها ولوله هاي زير و بالاي زمين آسيب نمي رساند.

انتخاب درخت

درختان معمولاً به 3 حالت به فروش مي رسند. ريشه لخت، گوني پيچ و گلداني كه البته سوزني برگان و نخل ها معمولاً ريشه لخت به فروش نمي رسند. به هنگام خريد متوجه مي شويد كه درختان موجود سنين رشدي و اندازه هاي مختلفي دارند. درختان جوان معمولاً سريع تر از درختان مسن تر استقرار مي يابند، درحاليكه درختاني كه سن بيشتري دارند قوي تر هستند و سريعتر اثر خود را در منظر و باغ نشان داده و غالباً گران تر نيز هستند. به هر حال هر نوعي را كه انتخاب مي كنيد به موارد زير بايد توجه كنيد:

1. مطمئن شويد كه درخت قسمت هوايي و ريشه سالم و قوي داشته باشد و هيچ نشانه اي از آفت زدگي يا بيماري روي درخت يا درختچه مورد نظر نباشد.

2. شاخه ها و ريشه ها به خوبي توسعه يافته باشند و در اطراف ساقه توزيع شده باشند. شاخه ها نبايد خيلي بيشتر از ريشه ها باشند وگرنه ريشه ها توانايي جذب آب و عناصر غذايي را به اندازه كافي نخواهد داشت و درخت استقرار نمي يابد. براي مثال حجم قسمت هوايي گياهاني كه در گلدان كاشته مي شوند نبايد بيش از 4-3 برابر حجم گلدان خودش باشد.

3. از خريد درختان و درختچه هايي كه با وجود اندازه كوچك توليد گل يا ميوه كرده اند پرهيز كنيد. زيرا اين موضوع به قيمت ضعيف شدن ريشه ها تمام شده است.

درختان گلداني (پرورش يافته در گلدان)

اين درختان كه در داخل گلدان يا دبه هاي فلزي كاشت شده يا انتقال يافته اند فراوان هستند و در هر زماني از سال كه خاك يخ نزده باشد و يا هوا بسيار گرم نباشد قابل كاشت هستند. اين روش براي درختاني كه استقرار دشوارتري دارند (مانند بسياري از سوزني برگان و ماگنوليا) مناسب تر است زيرا صدمه كمتري به ريشه وارد مي آيد. قبل از خريد تعداد زيادي از درختان چند نمونه تصادفي انتخاب كنيد و در صورت امكان آن ها را از گلدان خارج كنيد تا بتوانيد ريشه ها را به خوبي ببينيد. درختاني كه ريشه به هم پيچيده دارند يا ريشه آن ها از گلدان خارج شده اند را خريداري نكنيد. اين درختان به خوبي مستقر نمي شوند. اگر موقعي كه درخت را از گلدان خارج مي كنيد كمپوست (يا ساير مواد آلي) به آن نچسبيده باشد آن را نخريد، چون سيستم ريشه اي آن ها به خوبي مستقر نشده است. گلدان بايد با سايز درخت تناسب داشته باشد. به عنوان يك تخمين بايد قطر يك گلدان حداقل يك ششم ارتفاع درخت باشد. بستري كه گلدان با آن پر شده است مهم است. درختاني كه داخل بستري حاوي خاك و مواد آلي كاشته شده اند بسيار سريعتر و بهتر از درختاني كه فقط در خاك معمولي داخل گلدان كاشته شده اند استقرار مي يابد و به اصطلاح مي گيرند.

درختان ريشه لخت

عمدتاً درختان خزان دار به صورت ريشه لخت به فروش مي رسند و هنگامي كه جابه جا مي شوند معمولاً خاكي در اطراف ريشه آن ها وجود ندارد. به محض قرار گرفتن ريشه ها در معرض هوا ريشه هاي كوچك تغذيه كننده خشك مي شوند. خزانه داران و نهالستان هاي معتبر معمولاً ريشه هاي زخمي و شكسته شده را پيش از فروش هرس مي كنند. توجه كنيد كه اين درختان موقعي خريد و كاشت مي شوند كه برگ هاي آن ها خزان كرده باشد. به عنوان مثال زبان گنجشك، صنوبرها و درختان ميوه معمولاً بصورت ريشه لخت به فروش مي رسند. مطمئن شويد ريشه هاي درختان مورد نظرتان به خوبي توسعه يافته باشد. ريشه ها نبايد داراي هيچگونه علائم خشكي، آفت و يا بيماري باشند. توجه كنيد كه درختاني كه مانند چوب چوگان هستند يعني ريشه ها فقط از يك سمت توسعه يافته اند را خريداري نكنيد. اين درختان به سختي مستقر مي شوند.

درختان ريشه پيچيده

اين درختان با كمي خاك در اطراف ريشه شان از داخل خاك خارج مي شوند و بي درنگ اين توپ ريشه اي در داخل گوني يا پوشش مناسب ديگري پيچيده مي شود. اين كار از خشك شدن ريشه جلوگيري مي كند. درختان خزان دار با ارتفاع بيش از 4 متر و بسياري از هميشه سبزها به وي‍ژه سوزني برگ ها و نخل هاي با ارتفاع 1/5 متر اغلب به اين صورت فروخته ميشوند. اين درختان نيز بهتر است در هنگام ركودشان (پاييز و اول بهار) كاشت شوند. مانند موارد قبلي هنگام خريد درختان به ريشه آن توجه كنيد. هيچ نشانه اي از خشك شدگي نبايد روي آن ها باشد

نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی

فضای سبز

  
فضای سبز شهری
طبيعت آموزگار خوبي براي تعالي و کمال انسانهاست با گياهان زيبا زندگي کنيد ورموز زندگي و رشد و نمو و تکثير آنها را تجريه کنيد يا تعويض خاک گلدان ها و شوره زدايي و آبياري به موقع و بالاخره تغذيه صحيح سرسبزي و خرمي گل و گياه محيط خود را ناظر باشيد.
هر روز چند دقيقه اي را صرف  نظافت برگها و حذف برگهاي پژمرده نموده و اصل مراقبت و مسئوليت را عملاً به کودکان خود بياموزيد با اهداء گل به مناسبت هاي مختلف به خويشان و دوستان خود بيانگر عاليترين عواطف و احساسات باشيد.
به اين ترتيب کم کم ذوق و شوق جامعه ايراني در زمينه فرهنگ استفاده از گل را پرورش داده و مطمئن باشيد زماني که به دنبال مفاهيم گوياي رد و بدل محبت ها هستيد گل اين هديه زيباي آفرينش به ياري شما خواهد شتافت.

 

نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی


 
* پژوهشگران دانشگاه داکوتاي شمال  آمريکا با بررسي بيش ازده هزار نفر در طول يک سال دريافتند هرفرد 5 ثانيه پس از دريافت يک شاخه يا دسته گل و يا يک گلدان گل به عنوان هديه يکي از سه عکس العمل را بروز مي دهد:
لبخند حاکي از ادب ، احترام و تشکر
لبخند حاکي از دوستي و صميميت
لبخند هيجان زده همراه با عکس العمل يا کلامي خاص
·  ارتباط با طبيعت و لذا بردن از مناظر زيباي آن راهي ساده، اما مهم جهت کسب آرامش و تلطيف روح و روان آدمي است که در اين بين کاشت گل و گياه و يا دريافت هداياي مانند گل مي تواند بيش از هر چيز شادي و طراوت را به انسان هديه دهد. پژوهش ها نشان مي دهد خريدن گل، کاشتن گل و گياه و به طور کلي نگاه کردن به گل باعث برانگيخته شدن احساس شادي، آرامش و طراوت، مثبت انديشي و دوري از غم و اندوه مي شود. رنگ گل ها نکته بسيار پر اهميتي است، به طوري که گل هاي با نگ ملايم صورتِي، سفيد و بنفش و ... حس شخص را به سوي احساسات آرام سوق داده و گل هاي با رنگ هاي گرم و تند قرمز ، زرد، نارنجي و ... حس او را به سوي هيجان و سرزندگي پيش مي برد.

خدمات شهری

 خدمات شهری

- بررسي و شناخت وضعيت كمي و كيفي خدمات شهري ( شامل ميادين ميوه و تره بار ، پاركها و فضاي سبز ، مراكز بهداشتي عمومي شهري ، كشتارگاهها ، آرامستانها ، مراكز آتش نشاني و خدمات ايمني ،مراكز بازيافت مواد زائد جامد ،جمع آوري و حمل زباله ، پردازش و دفع نهائي زباله ، ساماندهي صنوف و مشاغل آلاينده شهري ، آراستگي و پيراستگي محيط شهري ، ماشين آلات و تجهيزات خدمات شهري ) و انطباق آنها با نيازهاي فعلي و آتي شهرها و شهروندان در شهرهاي مختلف كشور با هماهنگي مراجع ذيربط و همكاري شهرداريها

 -  شناخت مسائل و مشكلات مربوط به حفظ و نگهداري تاسيسات ، تجهيزات و ماشين آلات خدمات شهري موجود و نيازسنجي و امكان سنجي براي توسعه ماشين آلات و تجهيزات و يا ايجاد تاسيسات جديد با هماهنگي دستگاههاي ذيربط و همكاري شهرداريها و برنامه ريزي به منظور تخصيص و توزيع اعتبارات مورد نياز هر يك از بخش ها و مراكز مذكور در بند فوق
 
-  بررسي و شناسائي راههاي جلب مشاركت شهروندان و بخش هاي خصوصي و مردمي و هدايت و حمايت آنها در جهت سرمايه گذاري براي ايجاد و بهره برداري از تاسيسات ، تجهيزات و ماشين آلات خدمات شهري
 
- نظارت عاليه بر عملكرد اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي تاسيسات ، تجهيزات و ماشين آلات خدمات شهري شهرداريها از طريق دستورالعمل هاي نظارتي و ابلاغ آن به شهرداريها و اخذ گزارشات مربوطه و تجزيه و تحليل آنها در جهت بهبود روشهاي خدمات شهري
 
-  امكان سنجي و برنامه ريزي اسنفاده مشترك شهرداريهاي شهرهاي همجوار از امكانات خدمات شهري مشترك و سياست گذاري براي تجميع امكانات موجود و ارائه دستور العمل هاي اجرائي و ابلاغ به شهرداريهاي ذينفع
 
-  برنامه ريزي كالبدي و تعيين نقاط مناسب براي ايجاد يا توسعه تاسيسات خدمات شهري و هماهنگي جهت سرمايه گذاري مشترك شهرداريهاي ذينفع
 
-  بررسي و مطالعه مستمر در خصوص روش ها ، سازوكارها ، دانش فني ، تجهيزات و ماشين آلات پيشرفته و فناوري هاي نوين در عرصه ايجاد ، نگهداري و بهره برداري از تاسيسات خدمات شهري و برنامه ريزي براي تجميع امكانات موجود و انعكاس استفاده و هماهنگي هاي لازم بين شهرداريهاي ذينفع
 
- فراهم آوردن زمينه براي ايجاد اتحاديه هاي استاني و كشوري و واگذاري بخشي از وظابف دفتر در چارچوب اساسنامه اتحاديه ها
 
-  ارائه خطوط راهبردي در خصوص تهيه برنامه هاي بلند مدت ، ميان مدت و كوتاه مدت توسعه و نوسازي خدمات شهري
 
- حمايتهاي همه جانبه جهت دستيابي سازمان ها ، شركت ها و اتحاديه هاي خدمات شهري به تسهيلات ارزي و ريالي و همچنين وسايل ، ماشين آلات ، مواد اوليه و كالاهاي مورد نياز و ساير منابع پيش بيني شده در قانون
 
-  نظارت عاليه بر فعاليت سازمان ها ، شركت ها و اتحاديه هاي خدمات شهري در جهت اجراي صحيح قوانين و مقررات ابلاغي و برنامه هاي مصوب و ارزيابي مستمر عملكرد آنها
 
- بررسي و شناسائي نيازهاي آموزشي سازمان ها ، شركت ها و اتحاديه هاي خدمات شهري و اجراي دوره هاي مورد نياز از طريق دفتر ذيربط
 
-  ارائه خدمات و اطلاعات فني و تخصصي به سازمان ها ، شركت ها و اتحاديه هاي خدمات شهري با همكاري دفتر ذيربط
 
- طراحي و ساماندهي سيستم هاي نظارت و ارزيابي طرح ها و پروژه هاي خدمات شهري و پيشنهاد استقرار آنها در شهرداريها در تعامل و هماهنگي با ساير دستگاههاي مرتبط
 
- گردآوري و تدوين تجارب و شيوه هاي كاري شهرداريهاي مختلف كشور و شهرداريهاي ديگر ملل در زمينه نظارت و كنترل طرح ها و پروژه هاي خدمات شهري و اشاعه اين تجارب ميان شهرداريها
 
- توانمندسازي شهرداريها و ايجاد ظرفيت در آنها براي طراحي و اجراي سيستم هاي هدايت و كنترل طرح ها و پروژه هاي خدمات شهري با هماهنگي و در تعامل با دستگاههاي ذيربط
 
- تهيه و تدوين ضوابط و معيارهاي طراحي ، نگهداري و بهره برداري ازساختمانها ، تاسيسات ، تجهيزات و ماشين آلات خدمات شهري با توجه به ملاحظات اقليمي ، اجتماعي و اقتصادي شهرها و در هماهنگي با ساير مراجع ذيربط
 
- بررسي و به هنگام سازي كليه ضوابط و معيارها ، آئين نامه ها ، دستور العمل ها و همچنين مشخصات فني و اجرائي تهيه شده توسط دستگاههاي اجرايي در زمينه خدمات شهري با توجه به تحولات و نيازهاي فعلي و آتي شهري و پيشنهاد تهيه ضوابط جديد در زمينه هايي كه خلا آئين نامه اي احساس مي شود.
 
- شركت در كميسيون ها و جلسات تدوين ضوابط و معيارها و مشخصات طرح هاي خدمات شهري كه توسط سازمان و يا ساير دستگاههاي اجرائي برگزار مي شود.
 
- ارتباط مستمر با شهرداريها براي شناخت كاستي ها و نارسائي ها در قوانين و ضوابط نظام ساخت و ساز و هدايت و كنترل طرح هاي خدمات شهري و انعكاس به دستگاههاي ذيربط براي تهيه ضوابط و قانونمندي هاي جديد و مورد نياز
 
- پيگيري و نظارت مستمر بر حسن اجراي ضوابط ، معيارها ، آئين نامه ها و دستورالعمل هاي مربوط به پروژه هاي خدمات شهري كه توسط دستگاههاي اجرائي ذيربط تهيه گرديده اند.
 
- شركت در جلسات شوراها ، كميته ها و كميسيون هاي تخصصي مربوط
 
- تشكيل گروههاي مشورتي تخصصي ملي و استاني در راستاي انجام بهينه وظايف محوله در سطح كشور
 
- بهينه سازي تشكيلات ، وظايف و نيروي انساني سازمانهاي مرتبط با خدمات شهري و پيشنهاد اصلاح و بهبود آن به دفاتر ذيربط در سازمان
 
-  انجام امور محوله در چارچوب وظايف مربوطه
 
نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی

بزرگان برنامه ریزی شهری

پیتر کالتورپ Peter Calthorpe  : 

پیتر کالتورپ ، شهرساز ، برنامه ریز ، و معمار آمریکایی به علت فعالیتهایش در زمینه های مقابله با حومه گرایی در آمریکا ، کمک به جنبش نو- شهرسازی و ریاست همایش نو- شهرسازی ، کمک به ابداع برنامه ریزی معطوف به وسائط نقلیه عمومی ، مشهور و مطرح شده است .  

کالتروپ در سال 1946 در شهر پالو آلتو Palo Alto  در کالیفرنیا به دنیا آمد . وی در مدرسه معماری دانشگاه ییل Yale  تحصیل کرد و پس از آن به تدریس و سخنرانیهای علمی پرداخت . کالتورپ در آمریکا ، اروپا و آمریکای جنوبی سخنزانی داشته است و در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی ، دانشگاه واشنگتن ، دانشگاه ارگان ، و دانشگاه کارولینای شمالی تدریس نموده و جوایز متعددی در زمینه هنر و معماری کسب نموده است . وی کار حرفه ای در مورد شهرسازی و طراحی شهری را از سال 1976 آغاز کرد . در سال 1983 بنیاد کالتورپ را بنیان نهاد و در زمینه های شهرهای جدید و مقابله با حومه گرایی به فعالیت پرداخت . در این موسسه بیش از 30 شهر جدید طراحی شد و 11 برنامه بلند مدت منطقه ای به اجرا گذارده شد . همچنین چند طرح در کشورهای دیگر مثل برنامه ریزی برای سواحل تونس و یا برنامه زمین های خارج شهر روتردام هلند از کارهای انجام شده در این نهاد بوده است . وی سپس شروع به کار برای بنیاد توسعه شهری آمریکا کرد و در مورد ارتباط بین کاربری زمین ، حمل و نقل و توسعه شهری به پژوهش پرداخت . کالتورپ در ابتدای دهه 1990 به عنوان اولین رئیس همایش نو- شهرسازی Congress for the New Urbanism  انتخاب شد و به فعالیت گسترده ای در مورد نو- شهرسازی و طراحی جوامع شهری پیاده دست زد . وی از اولین کسانی است که به طراحی شهری برای حدود 500000 نفر با استفاده از اصول نو- شهرسازی پرداخت . پیش از این ، برنامه ریزی و طراحی شهری بر اساس نو-شهرسازی ، برای جمعیتهای کمتر ( برای مثال 5000 و یا 10000 نفر ) انجام می شد . طراحی و اجرای این شهری که محل آن در فیلیپین خواهد بود در حال حاضر در جریان است .

او در طرح های شهری خود همواره چهار اصل توجه به تنوع فرهنگی و ساختمانی ، توجه به مقیاس انسانی ، نگهداری و حفظ بافتها و ساختمانهای تاریخی ، و منطقه گرایی و توسعه منطقه ای را در نظر داشته است .

کالتورپ اندیشه های خود را به صورت سخنرانی ، مقاله ، کتاب و غیره منتشر کرده است . این افکار در مهمترین کتابهایش که سه مورد ذیل هستند ، ارائه شده اند :

Calthorpe, Peter and Sim Van der Ryn (1986). "Sustainable Communities: A New Design Synthesis for Cities, Suburbs and Towns." San Francisco: Sierra Club Books. ISBN 0-87156-629X

 Calthorpe, Peter (1993). The Next American Metropolis: Ecology, Community, and the American Dream. New York: Princeton Architectural Press. ISBN 1-878271-68-7

Calthorpe, Peter and William Fulton (2001). The Regional City: Planning for the End of Sprawl. Washington, D.C.: Island Press. ISBN 1-55963-784-6

در کتاب « کلان شهر بعدی آمریکا » ، کالتورپ از شهرسازی و مخصوصاً توسعه مناطق حومه ای آمریکا ، ساخت جوامع شهری بدون مقیاس انسانی ، اساس قرار دادن اتومبیلها در طراحی شهری ، بی انتها تصور کردن سوخت های فسیلی ، و ساخت روزافزون خیابان و بزرگراه انتقاد کرده و نو- شهرسازی را به عنوان پاسخ مناسب چنین معضلاتی مطرح می نماید . این کتاب 175 صفحه ای ، در سال 1993 چاپ شد و به عنوان یکی از ایده های جالب شهرسازی آمریکا مطرح گشت .

تصویری از کتاب « کلان شهر بعدی آمریکا » . در این تصویر کالتورپ حومه سازی معمول آمریکا را  نشان داده است . فواصل مقاصد احتمالی سفرها بسیار طولانی است زیرا اصولاً پایه این نوع طراحی ها بر استفاده از اتومبیل بنا شده و بهای کمی به مسیرهای پیاده و دوچرخه داده می شود .  

تصویری از کتاب « کلان شهر بعدی آمریکا » . در این تصویر استخوان بندی شهری مورد نظر کالتورپ که معمولاً در نو-شهرسازی به کار برده می شود ، دیده می شود . شبکه خیابانها به هم پیوسته اند و خانه ها در فاصله پیاده از مرکز شهر یا محله جای داده شده اند . در تردد های طولانی تر وسائل نقلیه عمومی سهم عمده ای به عهده دارند .   

همچنین کالتورپ یکی از پایه گذاران برنامه ریزی معطوف به وسائط نقلیه عمومی Transit-Oriented Development (TOD) نیز می باشد و همواره از دهه 1990 تا کنون در این مورد فعالیت داشته است .


پذیرش اولین دانشجوی فوق دکتری شهرسازی در دانشگاه علم و صنعت ایران:


دکتر کیومرث حبیبی دانش آموخته دکتری برنامه ریزی شهری دانشگاه تهران  در سال 1385و عضو هیات علمی شهرسازی دانشگاه کردستان  با نگارش و ترجمه 6 جلد کتاب تخصصی ، 11مقاله آی اس آی و 16 مقاله علمی پزوهشی همراه با 50 مقاله سمینارداخلی و خارجی موفق شد به عنوان اولین دانشجوی فوق دکتری شهرسازی کشور پذیرش شده و تحقیق خود را زیر نظر جناب آقای دکتر بهزاد فر از اساتید طراحی شهری این دانشگاه آغاز نماید . مدت دوره 1 تا 2 سال است.

فلوریدا  : Richard Florida

 

پروفسور ریچارد فلوریدا ، متولد سال 1957 در نیوجرسی آمریکا ، تئوریسین مسائل شهری معاصر است که به خاطر تحقیقات گسترده اش در مورد مسائل اقتصادی و اجتماعی شهری در سطح بین المللی مورد توجه قرار گرفته است . فلوریدا که هم اکنون پروفسور دانشگاه تورنتو می باشد ، برای اولین بار مفهوم «طبقه خلاق»  Creative Class را معرفی کرد .

فلوریدا درجه دکتری خود را در سال 1986 از دانشگاه کلمبیا  Columbia University اخذ کرد و قبل از تدریس در دانشگاه تورنتو در سال 2007 ، در دانشگاه های جرج میسن  George Mason University و کارنگی ملن  Carnegie Mellon University کار کرد .

ایده مطرح شده در تئوری وی که با عنوان طبقه خلاق معروف شده است به طور خلاصه عبارت است از این که میزان توسعه اقتصادی شهر با میزان حضور و تمرکز متخصصین تکنولوژی پیشرفته ، هنرمندان ، موسیقیدان ها ، و به طور کلی قشر فرهیخته جامعه که وی آنها را «طبقه خلاق» میخواند بستگی مستقیم دارد .  فلوریدا طبقه خلاق را به دو قسمت « کارکنان علمی » مثل پزشکان و وکلا و « کارکنان فرا خلاق » مانند معمارها ، برنامه نویسهای کامپیوتر و فعالین حوزه های دانشگاهی تقسیم می کند .  

با در نظر گرفتن این تعریف ، طبقه خلاق آمریکا شامل حدود 40 میلیون نفر می باشد که این جمعیت حدوداٌ 30 درصد از نیروی کار این کشور را تشکیل می دهد . این مقدار در 20 سال گذشته بیش از 10 درصد افزایش یافته است . می توان 26 درصد از کل جمعیت آمریکا را نیز طبقه خلاق نامید . این نسبت در دهه 1960 کمتر از 5 درصد بوده است . این قشر 50 در صد از دستمزد پرداخت شده در ایالات متحده را نیز به خود اختصاص داده است .

 به نظر وی این طبقه خلاق است که باعث بوجود آمدن یک جامعه پویا ، باز و رو به پیشرفت می شود و نخبگان دیگر را نیز به جامعه جذب می نماید . از سوی دیگر جامعه ای طبقه خلاق را به خود جذب می کند که دارای سه مشخصه اصلی باشد : فن آوری Technology  ، استعداد Talent  و  مدارا Tolerance . شهرهای بوفالو Buffalo  در ایالت نیو اورلینز و لوئیزویل نمونه هایی هستند که به علت عدم دارا بودن سه عامل ذکرشده در جلب طبقه خلاق نا موفق بودند . جذب افراد نخبه و در کنار آن توجه به زیرساختها در حوزه معماری و شهرسازی از قبیل ورزشگاه ها ، ساختمانها و عناصر شهری شاخص ، مراکز خرید و ... نقش موثری در احیاء شهرها دارند . رویدادهای موسیقی ، رستورانها ، نمایشگاه های هنری ، فرهنگ ، فضاهای باز و دانشگاه ها که طبقه خلاق نقش اساسی در اداره و یا استفاده از آنها به عهده دارند ، شهرها را زنده نگه می دارند .

معمولاٌ در منابع مختلف از سیلیکن ولی Silicon Valley در کالیفرنیا ، آستین Austin  ، سیاتل  Seattle  همگی در آمریکا ، بنگلور  Bangalore  در هند ، و دابلین Dublin  در ایرلند به عنوان شهرها و مناطقی که طبقه خلاق بر توسعه آنها تاثیر گذارده است نام برده می شود .

فلوریدا همچنین پیشنهاد هایی جهت رتبه بندی شهرها بر اساس شاخص های مربوط به طبقه خلاق ارائه نموده است .

تئوری فلوریدا اولین بار در سال 2002 در کتاب « ظهور طبقه خلاق »  The Rise of the Creative Class ارائه گشت .عقاید وی پس از انتشار ، توجه محافل علمی معماری ، شهرسازی ، جامعه شناسی و ... را به خود جلب کرد و موافقین و منتقدین زیادی پیدا کرد که گاه حملات تندی نیز به وی می کردند . عده ای آمار مورد استفاده و همچنین استنتاج و نتیجه گیری او در مورد همبستگی مستقیم حضور طبقه خلاق و توسعه علم و تکنولوژی جوامع را مورد سوال قرار می دهند . عده ای نیز نظریه وی را بیشتر در حیطه مسائل سیاسی درست می دانند و در مورد مسائل شهری ، جامعه شناسی و ... آنرا غیر قابل استناد تشخیص داده اند.

لیست کتابهای منتشر شده توسط وی ذیلاٌ ملاحظه می شود :

 

      Who's Your City?, 2008.

       The Flight of the Creative Class. The New Global Competition for Talent, 2005. Harper Business, HarperCollins.

         Cities and the Creative Class, 2005. Routledge.

        The Rise of the Creative Class. And How It's Transforming Work, Leisure and Everyday Life, 2002. Basic Books.

        Branscomb, Lewis & Kodama, Fumio & Florida, Richard (1999). Industrializing Knowledge: University-Industry Linkages in Japan and the United States. MIT Press.

       Kenny, Martin & Florida, Richard (1993). Beyond Mass Production: The Japanese System and Its Transfer to the US. Oxford University Press.

        Florida, Richard (1990). The Breakthrough Illusion. Corporate America's Failure to Move from Innovation to Mass Production. Basic Books.

نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی 


طراحی شهری

طراحی شهری چیست؟
طراحی شهری فرآیندی است که به شکل‌دهی فیزیکی بافت‌های مختلف شهری و روستایی منجر می‌شود. طراحی شهری با رویکرد ساختارگرایی به ایجاد اماکن متعدد می‌پردازد. این فرآیند طراحی ساختمان‌ها، فضاها و چشم‌اندازها را در برمی‌گیرد و نهایتا جریانی را به راه می‌اندازد که به عمران و آبادی شهری کمک می‌کند.
تعریف طراحی شهری :
طراحی بخشی از هنر سازمان دادن فضای کالبدی است که با رشته های مختلف علمی و هنری مانند برنامه ریزی شهری ,معماری و منظر سازی ,مهندسی فنی ,مهندسی ترافیک و حمل و نقل روانشناسی ,جامعه شناسی واقتصاد سر و کار دارد و در عین حال با سیاست و فرهنگ نیز ارتباط پیدا می کند.پس می بینیم که دامنه ی فعالیتش بسیار گسترده است.
اگر گفته ی مانوئل کستل را بپذیریم که برنامه ریزی عین سیاست است شاید بهتر بتوان حوزه ی فعالیت شهری را مشخص کرد .به نظر جف لوید طراحی طراحی شهری حلقه ی پیوند دهنده ی معماری , معماری منظر, مهندسی به صورت گسترده و برنامه ریزی وبلاخص برنامه ریزی شهری است.این نظریه ای که امروز هم از اعتبار خود برخوردار است.
در تعاریف بالا ما به دنبال جوهر و مفهوم طراحی شهری هستیم چیزی که در شرایط جامعه ی ما نیز مفید واقع می شود . طراحی شهری فعالیت جدیدی نیست . بحثهای فراوانی از قدیم وجود داشته مبنی بر اینکه با شکل گرفتن فضای خصوصی زندگی بشر فضای عمومی نیز شکل گرفته , زیرا انسانها می خواسته اند با هم رابطه داشته باشند و به محض آنکه انسان پا ازفضای خصوصی بیرون می گذارد و در فضای عمومی قرار می گیرد حضور طراحی شهری در تاریخ کالبدی او آغاز می شود.
گستردگی فعالیت طراحی شهری نشان می دهد که این فعالیت مانند یک طرح معماری یا طراحی یک پارک نیست که با طرح مشخصی شروع شود یا پایان پذیرد. یک کار معماری معمولا در جایی شروع می شود و خاتمه می یابد , ملی یک میدان به عنوان عنصری از سازمان فضایی شهر در طول تاریخ تکون می یابد , دگرگون میشود ,تغییر می کند و یا مدام عوض می شود . چنین فضایی می توانداز عهد باستان شروع شود , وسطی را پشت سر گذارد , رنسانس را ببیند و امروز هم بتواند در آن فعالیت و زندگی کند.
دشواری پیش بینی آینده ایجاب می کند که طراحی شهری انعطاف پذیر باشد , بتواند خود را با حرکات ونوسانات و تصمیم گیری ها تطبیق دهد ,اصلاح شود و به قولی مدارا کند.
حرفه‌ای نو
طراحی شهری یکی از جدید‌ترین حرفه‌هاست که بیش از 25 سال از عمر آن نمی‌گذرد.(در ایرانو حدود ۹۰سال در جهان) بیشتر آن چه که طراحان شهری ارایه می‌کنند، (طراحی بافت‌های مسکونی) دستاورد حوزه‌های شغلی دیگر است. در واقع طراحی شهری یک رویکرد چندگانه نسبت به سایر مشاغل دارد.

رسالت عمومی
همزمان با شکل‌گیری صنف طراحان شهری، معماران، شهرسازان، طراحان فضای سبز، مهندسان راه، هنرمندان و طیف وسیعی از مشاغل وفاداری خود را به این حوزه «طراحی شهری» اعلام کردند.در واقع رسالت این حوزه‌ها تغییر روند شکل‌دهی فضاهای پیرامونی بود. از جمله مباحث چالش برانگیز میان این حوزه‌ها عبارت‌ بودند از:
الف) معماران باید سوای از طراحی ساختمان‌ها، با موقعیت مکانی بناها هم در ارتباط باشند.
ب) شهرسازان هم باید با شکل فیزیکی توسعه و گسترش شهرها ارتباط داشته باشند.
ج) طراحان فضای سبز هم باید در ابتدای فرآیند طراحی شهری به بررسی و فهم درست از مناطق مورد نظر دست یابند.
د) مهندسان راه هم باید به جای تمرکز روی مباحث ترافیکی، از مهارت‌های خود در ایجاد فضاهای دلپذیر (چه برای سکونت و چه برای مشاهده صرف) استفاده کنند.

چه اقداماتی در دستور کار طراحان شهری قرار دارد؟
1 _ وسعت دید دادن به فضای شهری _ استفاده از ابتکارهایی چند در تولید و بازتولید محیط‌های پیرامونی
2 _ طراحی فضاهای ساخته شده _ از کل شهرها و حومه‌های آنها گرفته تا خیابان‌ها و میدان‌ها ارایه نظرات خود بر چگونگی عمران و احیای شهرها
3 _ تحقیق و تفحص پیرامون مناطق مورد نظر و ساکنان آنها در نظر گرفتن بافت فیزیکی، سیاسی، اقتصادی و روان‌شناسی حاکم بر آن مناطق
4 _ تحت تاثیر قرار دادن مردم با ابتکارات خود، کمک به آنها در اتخاذ تصمیم‌هایی مناسب و ‌آموزش آنها جهت ایجاد مکان‌های مطلوب
5 _ توسعه سیاستگذاری‌های نوین پیرامون ساخت و سازهای شهری
6 _ مشاور گروهی _ کمک به مردم برای برعهده گرفتن نقش‌هایی پیرامون سازندگی و طراحی حومه‌ها
7 _ ارایه تصاویر گرافیکی _ از طراحی‌های کلی و تکنیکی گرفته تا استفاده از آخرین دستاوردها در طراحی‌های کامپیوتری

 

نویسنده و محقق:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی


شهر جدید

شهر جدید شهرهاي جديد عمدتاً شهرك‌هاي خوابگاهي هستند كه تنها وظيفه اسكان و حل مشكل مسكن كلان‌شهرها را به عهده دارند، ولي همچنان اشتغال مسئله‌اي است كه در كلان‌شهرها به آن پاسخ داده مي‌شود. تنها پيش بيني كه براي اشتغال در اين مناطق شده است كارگاه‌هاي كوچك صنعتي در شهرك‌هاي صنعتي و مهمتر از آن اشتغال ناشي از ساخت و ساز شهرهاي جديد در طول مدت ساخت است، كه اين نوع اشتغال هم پايدار نيست تفاوت اساسي در ميان شهرهاي جديد در ايران و ديگر نمونه‌هاي ساخته شده در جهان، نحوه ارتباط و تعامل كلان‌شهر با شهرهاي اقماري خود است. اين امر به خصوص در اقتصاد شهر جديد بيشتر خود را نمايان مي سازد. آنچه كه تجربه هاي موفق دنيا در امر ايجاد شهرهاي جديد در برابر ديدگان ما مي گذارد متفاوت با سياست هايي است كه امروزه ما در ايران با عنوان سياست احداث شهرهاي جديد مي شناسيم. در انگلستان كه پيشرو ساخت و احداث شهرهاي جديد در دنيا است پويايي و استقلال اقتصادي براي شهر جديد و يا اقماري اولين نكته اي است كه در برنامه ريزي شهر به آن پرداخته مي شود. تجربه انگليس در ساخت شهرهاي جديد تا سال 1950 در بريتانيا 14 شهر جديد ساخته شد كه 8 شهر آن اطراف لندن براي اسكان و اشتغال ناحيه شهري لندن بود. اين تعداد در سال 1971 به 29 شهر و در سال 1973 به 33 شهر رسيد. اين شهرها براي اجراي سياست تمركززدايي، مراكز صنعتي، جذب سرريز جمعيتي از كلان‌شهرها، رشد و توسعه اقتصادي در ابعاد ناحيه‌اي ساخته شدند. آنچه كه به‌ويژه در لندن با عنوان ايجاد شهرهاي اقماري اتفاق افتاد، ايجاد تعدادي شهرهاي اقماري بودند كه تا حدودي نسبت به لندن از استقلال نسبي برخوردار بودند و پس از طي يك دوره جنيني(انكوباتوري)، از استقلال كاملي نسبت به لندن برخوردار ‌شدند. عملكرد مشابهي نيز بدين صورت در كشورهاي شوروي، هلند و به‌ويژه در فرانسه انجام شد. اين شهرهاي اقماري به لحاظ برخورداري از تمامي‌امكانات اوليه، تأسيسات مناسب خدماتي، اداري و تجاري كه يك شهر كوچك و يا متوسط به آن احتياج دارد، از جايگاه مناسبي قرار داشتند. همچنين ايجاد كارگاه‌ها و كارخانه‌هاي كوچك و بزرگ در كنار اين شهر‌ها مشكل اشتغال را در شهرهاي جديد مرتفع مي‌كرد. مهمترين نكته در ويژگي‌هاي اجتماعي يك شهرجديد، ايجاد اشتغال و تنوع آن در شهر است. مسئله‌اي كه در شهرهاي اقماري لندن به آن كاملاً توجه شده است؛ به‌رغم آنكه براي لندن و شهرهاي اقماري آن تردد و سفرهاي روزانه به مراتب ساده‌تر از ايران است و لندن بيش از 14 خط راه‌آهن واصله به شهر دارد، اما با پيش‌بيني خروج صنايع و بسياري از كارگاه‌ها از لندن به سمت حومه و استقرار آن در شهرهاي اقماري اطراف، زمينه لازم براي خروج واقعي جمعيت از لندن را فراهم نمودند. اين در حالي است كه ساكنين شهرهاي جديد علاوه بر در امان بودن از پيچيدگي‌ها و معضلات و مشكلات كلان‌شهرها، به علت نزديكي و حمل‌ونقل آسان امكان دسترسي به شهرهاي بزرگ را نيز داشتند. اشتغال مهمترين مشكل شهرهاي جديد اما آنچه كه در كشور ما واقع شد، امري متفاوت با تجربه‌هاي موفق در دنيا بوده است. شهرهاي جديد عمدتاً شهرك‌هاي خوابگاهي هستند كه تنها وظيفه اسكان و حل مشكل مسكن كلان‌شهرها را به عهده دارند، ولي همچنان اشتغال مسئله‌اي است كه در كلان‌شهرها به آن پاسخ داده مي‌شود. تنها پيش بيني كه براي اشتغال در اين مناطق شده است كارگاه‌هاي كوچك صنعتي در شهرك‌هاي صنعتي و مهمتر از آن اشتغال ناشي از ساخت و ساز شهرهاي جديد در طول مدت ساخت است، كه اين نوع اشتغال هم پايدار نيست. صنايع كوچك نيز اگر امكان اجرايي شدن آن باشد، هرچند كه بتواند اشتغال را در شهر جديد تا حدودي تضمين كند، ولي نمي تواند اين امكان را براي شهر ايجاد كند تا رقابت با كلان شهر را از لحاظ اقتصادي داشته باشد. آن‌گونه كه تجربه نشان داده است كارگاه‌هاي كوچك نمي‌توانند سبب ساز پويايي اقتصادي در شهرهاي جديد شود و تعديل جمعيت به صورت موقتي پديدار مي‌شود و در نهايت اين امر به گونه‌اي پيش مي‌رود كه مشكلات كلان‌شهرها همچنان به قوت خود باقي است و مشكلات عديده جديدي نيز براي اين شهرهاي خوابگاهي كه شهرهاي جديد ناميده مي‌شود بوجود آورده است. رابطه كلان‌شهر با شهرهاي اقماري اطرافش در يك فرآيند نامناسب تعريف مي‌شود و به جاي آنكه كلان‌شهر به مانند يك مادر تلاش در جهت رشد و توسعه شهرهاي اقماري اطراف خود را داشته باشد و زمينه استقلال آن را فراهم نمايد تا در بلند مدت خود اين كلان‌شهر تبديل به قطب توسعه شود، با جذب نيروي انساني فعال به خود و عدم ايجاد فرصت‌هاي شغلي در شهرهاي اقماري، امكان تبديل شدن آن به يك محيط پوياي اجتماعي تحت عنوان شهر، را از شهرك‌هاي اقماري اطراف خود سلب مي‌كند و اين تعامل نادرست در سلسله مراتب بعدي نيز باعث پديد آمدن مشكلات ديگري مي‌شود. نويسنده: سيروس ظهير مالكي احداث شهرهاي جديد در كشورهاي مختلف جهان به عنوان يكي از ابزارهاي توسعه و تعادل بخشي فضايي و از جمله راه حل هاي مساله اسكان جمعيت شناخته مي شود. به بياني ديگر، شهرهاي جديد مجموعه هاي زيستي برنامه ريزي شده اي هستند كه آگاهانه در پاسخ به اهداف از پيش تعيين شده، احداث مي شوند. اين اهداف كه در نهايت خود، جست وجو گر بينش آرمان گرايانه اند، ايجاد سكونتگاه هاي جديد را عمدتادر پيرامون شهرهاي بزرگ مدنظر قرار مي دهند تا_ به نحوي بتوانند معضلات و فشار جمعيتي موجود در آن شهرها را كاهش دهند و به نوعي تعادل فضايي دست يابند. از زمان احداث نخستين سكونتگاه هاي شهري جديد در آستانه قرن حاضر مبتني بر انديشه هاي «ابنزر هاوارد» و توسعه باغ شهرهاي «ولوين» و «لج ورث» تاكنون در اهداف و گونه شناسي اين مراكز سكونتي، تحولات و دگرگوني هاي زيادي به وجود آمده است كه به نوعي، متاثر از راهبردهاي گوناگون توزيع جمعيت و مبتني بر گوناگوني سياست ها در توسعه شهري و برنامه ريزي منطقه اي بوده است، اما در مجموع، سياست هاي توسعه شهري دو هدف عمده را در احداث و برنامه ريزي شهرهاي جديد دنبال كرده است: نخست، بهبود وضعيت مناطق مادرشهري (متروپل) از طريق تمركززدايي و پخشايش جمعيت در پيرامون آن ها و ديگري توسعه شهري مناطق دور از شهرهاي بزرگ. در عين حال، تنوع ويژگي اهداف توسعه شهرهاي جديد را طي دوره هاي مختلف مي توان به شرح زير جمع بندي كرد: تفكر احداث آرمان شهرها در اين دوره كه مقارن با قرن 18 ميلادي است، توسعه بخش صنعت و رشد جمعيت، بحران زندگي در فضاهاي شهري را به تدريج شكل بخشيدند و در نتيجه اين بحران، تفكر و بينش احداث آرمان شهرها به وجود آمد. اين تفكر به تجزيه و تحليل مسايل شهرهاي موجود بر مبناي ارزش هاي صرف جامعه شناختي، استفاده از محيط كوچك شهري به عنوان جوامع زيستي، حاكميت مالكيت تعاوني بر اراضي و مراكز اقتصادي شهر و فقدان راه حل هاي مناسب براي حل بحران زندگي در شهرهاي بزرگ تاكيد داشت. تفكر احداث باغ شهرها بحران زيستي جوامع شهري در اوايل قرن بيستم، منشأ پيدايي و رونق تفكر احداث باغ شهرهاست كه به عنوان تفكري مسلط در اين دوره خودنمايي مي كند و تا آغاز جنگ دوم جهاني ادامه مي يابد. اين تفكر بر ارزش هاي اجتماعي آرمان شهرها، توسعه شهر بر مبناي مالكيت خصوصي به جاي مالكيت تعاوني، تعيين سازوكار مالي براي سرمايه گذاري دولت در احداث و توسعه باغ شهرها و نحوه برگشت سرمايه، محدوديت ظرفيت جمعيتي باغ شهرها و احداث باغ شهرها در حلقه پيرامون شهرهاي بزرگ بدون بررسي ارتباط متقابل آن ها تاكيد دارد. تفكر احداث شهرهاي جديد پس از جنگ خانمانسوز جهاني دوم در نتيجه آغاز بازسازي ويراني هاي جنگ و ضرورت تامين سكونتگاه هاي تخريب شده آوارگان نضج گرفت و به دنبال آن، نقش شهرهاي جديد به عنوان ابزاري براي سامان دهي مناطق شهري متراكم و به ويژه مراكز سياسي و حكومتي كشورها و توزيع متناسب جمعيت در محدوده پيرامون آن ها تعيين شد. در كشورهاي سوسياليستي به ويژه اتحاد جماهير شوروي سابق نقش شهرهاي جديد در كنترل رشد شهرهاي بزرگ و تمركززدايي از آن ها و همچنين تامين نقاط بهينه زيستي ديده شد و احداث آن ها در برنامه هاي آمايش سرزمين و برنامه ريزي فضايي در سطح ملي مطرح شد. شهرهاي جديد بعد از دهه 60 شهرهاي جديد از دهه 60 به بعد بيش تر از قبل به عنوان بخشي از سياست هاي توزيع و اسكان جمعيت و توسعه شهري در سطح ملي مورد توجه قرار گرفتند. نقش و اهداف شهرهاي جديد در اين دوره با وجود تنوع و تعدد آن در سه گروه عمده قابل جمع بندي است; نخست; نقش و اهداف اجتماعي آن به صورت توزيع جمعيت در مناطق مادر شهري و سامان دهي آن، دوم; نقش اقتصادي و يا تشويق توسعه مناطق كم تر توسعه يافته. سوم، نقش و اهداف سياسي يا ايجاد مراكز سياسي-حكومتي و اداري جديد به ويژه در كشورهاي در حال توسعه. در كتاب «برنامه ريزي شهرهاي جديد» اثر گيدئون گولاني مي خوانيم: «مساله ديگري كه اكثر شهرهاي جديد با آن مواجهند، ساختار اجتماعي-اقتصادي نامتعادل است. اكثر شهرهاي جديد دنيا عمدتاگروه هاي ميان درآمد را به خود جذب كرده اند و از اين زاويه همواره مورد انتقاد قرار داشته اند كه راه حلي براي مشكلات معاصر به ويژه گروه هاي كم درآمد ارايه نمي كند. اين انتقاد در مورد انگلستان حقيقت دارد.» در عين حال بايد توجه داشت كه «گيدئون گولاني» گزينه هاي الگوي اسكان در شهرهاي جديد را _بر اساس راهبردهاي تمركز و عدم تمركز دسته بندي مي كند و شكل مطلوب را تلفيقي از اين دو راهبرد با توجه به ويژگي هاي اقتصادي-اجتماعي وضعيت جغرافيايي كشورها اعلام مي كند. اهداف و نقش جمعيتي شهرهاي جديد طي چند دهه اخير در عرصه وسيع تري گاهي در سطح برنامه ريزي ملي مطرح بوده است. البته در برخي از شهرهاي جديدي كه به منظور تمركززدايي جمعيت احداث شده اند. اهداف اقتصادي نيز از نقش و عملكرد اصلي و تعيين كننده برخوردار است. در اين ميان، تعدادي از شهرها نيز با اهداف سياسي ايجاد شده اند. اما كمابيش از نقش و اهداف اجتماعي آن ها با اهميت بيش تري ياد مي شود و ضمن تاكيد بر زمينه هاي خودكفايي و تنوع اقتصادي شهر، به جنبه هاي اجتماعي و تاثيرات آن بر شكل گيري فضايي شهر توجه بيش تر ي مي شود و قشربندي اجتماعي و گروه هاي ساكن در شهر سهم چشم گيري را در تعيين نقش و عملكرد عمومي شهر ايفا مي كنند. نقش شهرهاي جديد و اهداف سياستگذاري آن در ايران در فرآيند برنامه ريزي و تصميم گيري احداث شهرهاي جديد، فكر ايجاد اين شهرها در ايران عمدتادر اثر رشد فزاينده مشكلات شهرهاي بزرگ كشور (تهران و ساير مراكز استان هاي بزرگ) و عدم توانايي آن ها در پاسخ به نيازهاي عمومي تمامي اقشار ساكن اين شهرها به وجود آمد. در اين زمينه، براساس سياست هاي وزارت مسكن و شهرسازي، به عنوان متولي برنامه ريزي توسعه شهرهاي كشور، برنامه ريزي احداث شهرهاي جديد با هدف توسعه اين شهرها در ابعاد مختلف جمعيتي، اقتصادي، كالبدي، زيست محيطي و تسهيلات و تجهيزات زيربنايي بعد از انقلاب طبق مصوبه هيات وزيران با شماره 10832 تاريخ 20 اسفند ماه سال 64 زمينه قانوني يافت. در تحقق اين مصوبه، اهداف كلان زير براي احداث شهرهاي جديد در كشور تعريف شد: - توزيع مناسب و برنامه ريزي شده جمعيت در منطقه شهري موردنظر از طريق هدايت سرريز جمعيت كلان شهرها به شهرهاي جديد. - تمركززدايي از كلان شهرهاي منطقه با انتقال برخي از وظايف آن به شهرهاي جديد به گونه اي كه اين شهرها بتوانند نقش حلقه پيوند ميان مراكز جمعيتي كوچك و كلان شهرها را بازي كنند. - پالايش محيط كلان شهرها و بهبود ارتقاي معيارهاي زيستي و خدماتي در آن ها. - جلوگيري از بالا رفتن بي رويه قيمت زمين و مسكن، ايجاد نواحي حاشيه نشيني و تخريب اراضي كشاورزي اطراف كلان شهرها. اهداف خرد احداث شهرهاي جديد نيز به شرح زير قابل توجه است: - جلوگيري از توسعه بي رويه و كلان شهر شدن شهر مادر. - انتقال كارگاه ها و صنايع مزاحم و بعضابدون مجوز از شهر مادر به شهر جديد به منظور هدايت و مديريت و كنترل خدمات مورد نياز اين صنايع كه اجراي اين هدف و انتقال واحدهاي توليدي مزاحم از بافت مسكوني شهر مادر كه در حال حاضر در اكثر شهرها مثل تهران مهم ترين مشكل به حساب مي آيد، بسياري از مسايل را حل خواهد كرد. - جذب سرريز جمعيت از طريق ايجاد كانون هاي اشتغال در شهر جديد. - جلوگيري از بالا رفتن بي رويه قيمت زمين در شهرهاي مادر و بورس بازي روي زمين به علت توسعه نامحدود شهرهاي مادر. - پالايش شهرهاي مادر به منظور سازمان دهي توسعه آن ها به صورت منفعل. - كاهش هزينه اياب و ذهاب از شهرهاي مادر به مناطق صنعتي اطراف آن ها و حذف زمان تلف شده كاركنان مناطق صنعتي مذكور و جابه جايي ساكنان به علت وسعت شهرهاي بزرگ (مادر شهرها.) - جلوگيري از ايجاد حاشيه نشيني در شهرهاي بزرگ. - سبك شدن بار ترافيك در داخل شهرهاي مادر. - احداث محل سكونت در نزديكي محل كار. - رعايت فواصل شرعي در اياب و ذهاب بين محل كار و سكونت. - استفاده از اراضي غيرزراعي جهت ايجاد شهرهاي جديد و جلوگيري از تخريب اراضي كشاورزي حومه شهرهاي بزرگ. - ايجاد اشتغال در شهر جديد و جلوگيري از خوابگاهي شدن آن. - تنزل بهاي تمام شده واحدهاي مسكوني به علت پايين بودن بهاي زمين با توجه به نسبت هزينه ساخت و قيمت زمين در شهرهاي بزرگ و در نتيجه، امكان صاحب مسكن شدن اكثر مردم. - جذب سرمايه هاي كوچك مردم از كارهاي واسطه اي به سرمايه گذاري روي مسكن و صنايع و كارگاه هاي توليدي به علت پايين بودن قيمت زمين و حذف سرقفلي هاي كلان در شهرهاي بزرگ. - كاهش هزينه هاي توسعه تاسيسات زيربنايي شهرهاي مادر. - آزاد شدن سطوح كارخانجات و كارگاه هاي مزاحم داخل شهرهاي مادر براي تاسيسات مورد نياز زيربنايي شهرها از قبيل فضاهاي سبز، آموزشي، خدماتي و ترافيكي. -جلوگيري از آلودگي محيط زيست در شهرهاي بزرگ كه در بعضي از شهرها از جمله تهران به صورت خطرناكي درآمده است. -احداث شهرهاي از پيش برنامه ريزي شده، متناسب با نيازهاي واقعي جامعه. -امكان كنترل كامل ساخت و سازها در شهرهاي جديد طبق ضوابط مطلوب مطالعه شده. -پالايش شهر از مشاغل كاذب و مخرب كه _با توجه به توسعه و رشد شهرهاي بزرگ اين قبيل مشاغل رو به ازدياد است. ايجاد سلسله مراتب شهري در برنامه ريزي شهرهاي جديد و نقش تمركززدايي آن ها به اين ترتيب، ملاحظه مي شود كه شهرهاي جديد، نه تنها با اهداف كلان خود، نقش اسكان سرريز جمعيتي شهرهاي بزرگ (مادرشهرها) را در كشور به عهده دارند، بلكه در نهايت برنامه ريزي بسامان بخشي و نظام دهي در محدوده اي وسيع تر از محدوده اراضي خود در منطقه شهري مادرشهرها و تمركززدايي از آن ها مي پردازد. به نحوي كه مي توانند به عنوان شهرهاي مياني نيز عمل كنند و در نظام اسكان، نقش نقاط ثقل واسط را ايفا كنند. در اين زمينه، يكي از ويژگي هاي عمده شهرهاي مياني اين است كه با پذيرش نقش «مركز» نسبت به پيرامون خود، در مقياس منطقه اي، نه تنها موجب رشد خود، بلكه باعث تثبيت بنيان هاي لازمه رشد در منطقه و توسعه حوزه نفوذشان مي شوند. به بياني ديگر، شهرهاي مياني با پذيرش سهم قابل توجهي از عملكرد شهرهاي مركزي در فواصل متناسب پهنه سرزمين، به مثابه وزنه هايي به دور از حوزه كشش و جاذبه شهر مركزي عمل مي كنند و از توانايي تثبيت مجموعه عوامل لازم براي شكوفايي مناطق سرزمين برخوردارند. البته بايد توجه داشت كه دامنه شهرهايي كه سطوح مياني از سلسله مراتب شهري را مي سازند در كشورهاي مختلف متفاوت است و به الگوي سكونت شهري، سطح توسعه يافتگي و ساختمان اقتصادي كشورهاي مختلف بستگي دارد. با وجود اين، شهرهاي مياني در تمامي كشورها، نقش رابط بين شهر مركزي با ساير نقاط زيستي كوچك منطقه را به عهده دارند و از نظر سلسله مراتب شهري منطقه، زنجيره ارتباطي شهرهاي گروه ماقبل و مابعد خود محسوب مي شوند. شهرهاي مياني، مجموعابه عنوان شهرهايي كه عدم تناسب ها در سازمان فضايي سرزمين را رفع مي كنند، فواصل غيرمنطقي و فيزيكي و رواني بين سطوح مختلف مراكز جمعيتي از لحاظ مقياس و عملكرد را كاهش مي دهند و موجب تمركززدايي از شهرهاي مركزي مي شوند، شناخته شده اند. اين ويژگي ها، در نهايت، موجب ايجاد و تثبيت نظام سلسله مراتب نقاط زيستي در پهنه سرزمين مي شوند و انتظام در سازمان فضايي منطقه را به وجود مي آورند. بديهي است چنين انتظامي در درجه اول بايد در سلسله مراتب شهري شهرها شكل بگيرد. در ايجاد اين انتظام، لازم است كه خدمات و مراكز مورد نياز جمعيت آتي شهر و ساير نقاط واقع در محدوده منطقه شهري آن به حد كافي منظور شود. در اين زمينه، خدمات و مراكز پيش بيني شده مورد نياز _نه تنها در سامان دهي فضاي شهر موثرند، حتي در انتقال برخي فعاليت ها از مادرشهرها به شهرهاي جديد نقش بسزايي دارند و مي توانند بخشي از وظايف و عملكرد مادرشهرها را به شهرهاي جديد تفويض كنند. يكي از وجوه تمايز عمدهشهرهاي جديد با شهرهاي موجود شكل گرفته در گذشته از نظر سلسله مراتب شهري اين است كه بافت شهرهاي موجود در بستر زمان با توجه به يكسري عوامل و نيازهاي دوره خود ايجاد شده است و ممكن است بنا بر نيازهاي موجود، استفاده از آن با مشكلاتي مواجه باشد و يا حتي در صورت نبود مشكلي در استفاده از آن، بايد توجه داشت كه به دليل تبعيت بافت هاي موجود از رشد خودرو آن ها، ايجاد انتظام شهري و اعمال اصول سلسله مراتب شهري در آن ها اگر مقدور نيز باشد، بالطبع به سهولت انجام پذير نخواهد بود. در حالي كه در برنامه ريزي شهرهاي جديد چنين شكلي حاكم نيست و ايجاد انتظام شهري و سلسله مراتب براساس چارچوب كلي برنامه ريزي انجام شده مي تواند تحقق پذيرد. در عين حال، در سازمان دهي شهرهاي جديد بسياري از عناصر شهرهاي قديمي وجود ندارد. سلسله مراتب خدمات و دسترسي هاي آن كاملامتفاوت از شهرهاي موجود است و حتي بسياري از عملكردهاي جديدي كه در شهرهاي قديمي موجود نبوده اند، در شهرهاي جديد قابل پيش بيني هستند. اين امر خود، موجب مي شود كه شهرهاي جديد از چهره و بافت متفاوت تري برخوردار شوند و ويژگي و نمود شهري متمايز شهري را ارايه دهند

نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی

برنامه ریزی شهرهای جدید

فصل اول :                              پيدايش و سير تحول شهرهاي جديد

 شهر جديد با حومه اختلاف اساسي دارد. حومه يك ناحيه مجزاي مسكوني است كه ساكنان آن براي كار به شهر دورتر رفت و آمد مي كنند؛ اما شهر جديد بايد همه عملكردهاي شهري را به اندازه معين داشته باشد.

مكتب اصلاح گرائي با تاكيد بر جنبه هاي حق شناختي ، معتقد به يافتن راه حلهائي براي رفع مشكلات شهري در چهار چوب جوامع صنعتي است. در اين مكتب عقيده بر آن است كه بهسازي و ساماندهي محيط شهري بايد از درون همين جوامع صورت پذيرد؛ بنابراين بر اصلاح تنگناها و عوارض نظام اجتماعي موجود، بدون نفي كليت آن تاكيد مي كند. اصلاح گرايان، زمين را ثروت و حومه مي دانند كه بايد براي زراعت و اشتغالات زراعي از آن استفاده شود. ويليام موريس و جان راسكين از بزرگان اين مكتب هستند.

مكتب شيكاگو، بين سالهاي 1883 و 1893 رشد كرد. پيروان آن بي نظمي جامعه صنعتي در اروپا را ناشي از كم بودن در شهر مي دانند، بدين ترتيب الگوي روستا- شهر را براي حل مشكلات شهري ارائه مي دهند و توجه به طبيعت را نيز در سطح وسيعي مطرح مي كنند. در اين مكتب توجه به اكولوژي يا محيط طبيعي اهميت ويژه اي دارد، به طوري كه محيط انساني در دل آن مطرح مي شود.

اين مكتب از دارونيسم اجتماعي، در زمينه رقابت ميان شركتها: بنگاههاي تجاري و خانواده ها براي دستيابي به نقاط مطلوب شهر بهره مي برد و علم اقتصاد را فقط اصل مسلم انسان براي بهره گيري بيشتر و با كوشش كمتر مي داند و براي تحقق اين هدف معتقد به عدم دخالت دولت در امور اقتصادي، نفع فردي و اجتماعي و اهميت صنعت است و نيز صنعت را منشأ ثروت مي داند.

مكتب مدرنيسم: اين مكتب به شهر حول محور مدرنيسم و قطع با گذشته و تاريخ و زمان نگاه مي كند و فقط و فقط به مسائل معماري مي پردازد. انسان در اين مكتب عنصري بي.لوژيك  و داراي عملكردهاي «سكونت، كار، رفت و آمد و اوقات فراغت» در يك ناحيه خاص است. در مكتب مدرنيسم، موقعيت، مكان ، فرهنگ و سنت جايگاهي ندارد. مدرنيسها معتقدند بايد از شهرهاي قديمي تمركز زدائي شود. بنابراين تراكم در نواحي خاص را پيشنهادمي­كنند. انان الگوهاي «شهر-پارك» «شهر- شيتي»طشهر عمودي»«عملكردگرائي« و «توليد انبوه» را در شهر ابراز مي دادند. اين گروه معتقدند زمين بايد ا هر كاربري آزاد شود و شهر در فضاي سبز به شكل عمودي يجاد شود. در اين مكتب به روابط اجتماعي در مقوله اوقات فراغت نگريسته مي شود.

 مكتب فرامدرنيسم : برنامه ريزان شهري نخستين كساني بودند كه مكتب مدنيسم را مورد انتقاد قرار دادند. آنان روياروئي با چهارچوب نظري مدرنيسم (مسكن، كار، رفت و آمد و اوقات فراغت)، مطالعات شهري را مطرح و شهرها را در قالب مفاهيمي چون خوشه هاي شهري، جابه جائي جمعيت و مسكن بررسي كردند.

به دنبال اين انتقادها، وان آيك نيز با طرح مباحث مردم شناسي و طراحي شهري و معماري از اين مكتب به دليل يكنواختي و بي هويتي كالبدي آن انتقاد كرد. در طرحهاي ديگر اين گروه، بر توپوگرافي و احياي بافتهاي موجود شهرها تاكيد خاص شده است، بدين ترتيب مكتب فرامدرنيسم پا به عرصه وجود گذاشت.

جنكس، مدنيسم را به دليل تك ظرفيتي و تهي بودن از سطوح معنائي يا مفاهيم ماوراي طبيعي سرزنش مي كرد. وي به جاي مدرنيسم، تركيبي از عناصر جديد و سنتي را با مفاهيم هنر بومي و هنر متعالي در ساخت و سازهاي شهر پيشنهاد مي كند.

مكتب فرهنگ گرائي : اين مكتب معتقد است كل يعني مجموعه شهر بر جز، يعني افراد غلبه دارد و مفهوم فرهنگي شهر بر مفهوم مادي آن مقدم است. در اين مكتب تفكر ناحيه بندي در شهر وجود ندارد. شهر فقط از طريق سازمانهاي اجتماعي- فرهنگي زنده است. برگشت به گذشته و توجه به زيباشناسي از مشخصات آن است. كاميلوسيت، هاورد، باركر و آنوين از صاحبنظران اين مكتب هستند.

از اين مكتب به علت ارزشگذاري بيش از حد به گذشته و اينكه زمان را قابل بازگشت و بازسازي مي داند، انتقاد شده است.

مكتب طبيعت گرائي:­مكتب طبيعت گرائي را گروهي همانند گدس، لوييزمامفورد و فرانك اويدرايت كه برنامه ريزان شهري ناميده مي شوند بنيان گذاتند.  چهارچوب نظري اين مكتب را آزادي انسان و رهائي از محيط مصنوع، استقرار در طبيعت، كمار بر روي زمين به عنوان اوقات فراغت و توجه به خانه، حفظ طبيعت، به كار گيري تكنولوژي و وجود نداشتن عملكردگرائي در شهر تشكيل مي دهد. گدس معتقد است هر شهر رشد طبيعي دارد و نيز از محيط طبيعي كه در آن به وجود امده جدائي ناپذير است. مامفورد شاگرد گدس، رشد شهرها را براساس جامعه شناسي زائيده از زيست شناسي مي داند. رايت الگوي شهر جديد گسترده و شهر ناپيدا را مطرح مي كند.

مكتب فلسفه گرائي : مكتب فلسفه گرائي، زيباشناسي و آزادي انسان را مطرح مي كند. و به تاثيرات صنعت و صنعتي شدن مي پردازد و معتقد است زندگي اجتماعي فداي صنعت شده و صنعت پريشاني مردم شهرها را نيز موجب شده است. فلسفه گرايان زندگي فن آوري را جز آزار براي انسانها نمي دانند و به صنعت حمله مي كنند. بنابراين انان به فرهنگ صنعتي جهان غرب و تاثيرهاي ناشي از آن در شهر حمله مي كنند. از بزرگان اين مكتب مي توان از ويكتورهوگو، جورج زيمل، اسوالد اشپنگلر و مارتين هايدگر نام برد.

 مكتب فن گرائي‌ : فن گرايان، شهرهاي آسما غزاش را مطرح مي كنند باچون معتقدند زمين بايد براي استفاده عموم آزاد شود و نيز حداكثر استفاده را بايد از فن آوري كرد. كشاورزي پيشرفته، حمل و نقل مكانيزه و شهرهاي زير دريائي از ايده هاي انان است.

از اين مكتب به علت سبب اختيار از انسان و نيز بي توجهي و نيز بي توجهي به شرايط اجتماعي و فرهنگي او انتقاد شده است.

مكتب امايش انساني : گروهي در رويائي با ديدگاه فن گرايان، نظريه امايش انساني يا شهر انسان را مطرح و به معماران، كه شهر را در تيول خود دارند حمله مي كنند. اين گروه معتقدند كه به شهرو ساخت بايد به صورت بين رشته اي نگريسته شود، بدين ترتيب برنامه ريزي شهري را مطرح مي كنند كه در ساخت شهر، بايد جغرافيدان، جامعه شناس، تاريخ شناس، روان شناس، اقتصاد دان و معمار با هم شركت داشته باشند و شهر را فقط معماران نسازند. اين گروه به نقش مطلق انسان در طبيعت اهميت مي دهند و معنقدند در تفكر معماران، انسان در نظر گرفته نمي شود. اين گروه مدرنيسم را زير سوال مي برند و شهر را مان فرهنگي مي دانند و معتقد به ناحيه شهري هستد. اين گروه مساله سرانه ها و معيارهاي مناسب زندگي را مطرح مي كنند. مهمترين نظريه پردازان اين مكتب، گدس، مامفورد و كوين لينچ هستند.

  نظريه توسعه پايدار : واژه توسعه پايدار را اولين بار به طور رسمي برانت لند در سال 1987 (1366) در گزارش «آينده مشترك ما» مطرح كرد. اين واژه در مفهوم گسترده آن به معني «اداره و بهره برداري صحيح و كار از منابع پايه، طبيعي، مالي و نيروي انساني براي دستيابي به الگوي مصرف مطلوب است ه با به كارگيري امكانات فني و ساختار و تشكيلات مناسب براي رفع نياز نسل امروز و آينده به طور مستمر و رضايت بخش امكانپذير مي شود.

نظريه توسعه پايدار شهري : در اين نظريه مضوع نگهداري براي حال و آينده از طريق استفاده بهينه از زمين و واردكردن كمترين ضايعات به منابع تجديدناپذير مطرح است.

نظريه توسعه پايدار شهري موضوعهاي جلوگيري از آلودگيهاي محيط شهري و ناحيه اي، كاهش ظرفيتهاي توليد محيط محلي، ناحيه اي و ملي، حمايت از بازيافتها، عدم حمايت از توسعه هاي زيات آور و از بين بردن شكاف ميان فقير و غني را مطرح مي كند. همچنين راه رسيدن به اين اهداف را با برنامه ريزيهاي شهري، روستائي، ناحيه اي و ملي كه برابر با قانون، كنترل نابرابريها و كنترل بيشتر شهر و روستاست مي داند. اين نظريه به مثابه ديدگاهي راهبردي، به نقش دولت در اين برنامه ريزيها اهميت بسياري مي دهد و معتقد است دولتها بايد از محيط زيست شهري حمايت همه جانبه اي كنند. اين نظريه، پايداري شكل شهر، الگوي پايدار سكونتگاهها، الگوي مؤثر حمل و نقل در زمينه مصرف سوخت و نيز شهر را در سلسله مراتب ناحيه شهري بررسي مي كند، زيرا ايجاد شهر را فقط براي لذت شهرنشينان مي داند.

نظريه باغشهر : او براي ساخت شهر زميني به مساحت 6 هزار ايكر (هر ايكر معادل 4047 مترمربع است) در نظر مي گيرد كه در هر هزار ايكر آن تاسيسات شهري احداث مي شود و بقيه زمين براي مصارف شهري به زير كشت مي رود كه آن را كمربند سبز مي نامد. او شكل كلي شهر را دايره فرض مي كند به شش محله، شش بلوار و به عرض 120 فوت تقسيم مي شود. بلوارها از مركز شهر منشعب مي شوند. در مركز شهر باغي است به مساحت پنج تا شش ايكر كه گرداگرد آن بناهاي عمومي مي مانند شهرداري، بيمارستان و غيره قرار دارد. برگرد ميدان اصلي شهر كه به چمن آراسته است، پاركي به مساحت 145 ايكر و برگرد اين پارك قصر بلورين قرار دارد. اين قصر براي خريد، پناهگاه، تفريح و نمايشگاه است. هاورد حد متوسط جمعيت اين شهر و روستاهاي اطراف آن را 32 هزار نفر بيان مي كند كه 30 هزار نفر در خود شهر و 2 هزار نفر در نواحي روستائي اطراف شهر ساكن مي شوند. از آن جا كه هاورد يك سيستم ناحيه اي باغشهر را پيشنهاد مي كند، طرح وي شامل يك مادر شهر با جمعيتي معادل 58 هزار نفر و تعدادي باغشهر در اطراف آن است، كه به وسيله وسايل نقليه سريع السير با يكديگر مرتبط مي شوند. اين باغشهرهاي اقماري با كمربند مزارع و پارك جنگلي از يكديگر و از شهر مركزي جدا مي شوند. اين شهرهاي اجتماعي چند مركزي كه مفهوم ناحيه چند مركزي جديد را داشتند، مي بايست نقش تمركز زدائي از شهرهاي بزرگ را به عهده بگيرند تا رشد كالبدي، اجتماعي و اقتصادي از شهرهاي برگ به باغشهرها انتقال يابد. اين شهرها بعداً شهر ناحيه ناميده مي شوند.

ص 25 نظريه شهركهاي اقماري : نظريه شهركهاي اقماري يك مرحله حد واسط ميان باغشهر و شهرهاي جديد است. اين ايده بر راهبرد گسترش سطوح ناحيه شهري تاكيد مي كند، كه در حقيقت ديدگاه ديگري از برنامه ريزي ناحيه اي است. اين نظريه به طور قابل توجهي به ديگاه گرائي گدس در پيش از جنگ جهاني اول دقيقاً به سياست شهرسازي منطقه اي ابر كدامي و ديگران در دهه 1920 مربوط مي شود. اما اين شهركهاي اقماري، اقتصادي و خودكفا نبودند و به مثابه عناصر كالبدي منفصل ظاهر شدند و خيلي كم پيشرفت كردند.

ص 26 نظريه واحدهاي همسايگي : كلارنس بري معتقد بود خدمات عمده و اساسي بايد در نزديكي خانه مسكوني مستقر شود و مسيرهاي دسترسي به خدمات نبايد خيابانهاي اصلي در قطع كند وي براي هر واحد حداقل يك دبستان، چند مغازه و چند قطعه زمين باي پارك و ورزش و براي محلات مسكوني پردرآمد علاوه بر خدمات بالا، يك كليسا،سالن اجتماعها، كتبخانه، باشگاه و استخر شنا در نظر گرفته بود. او معيار 10 هزار نفر جمعيت را براي يك واحد همسايگي پرتراكم بيان مي كند. لازم است گفته مي شود كه اتومبيل عامل قدرت بخشيدن به نظريه واحدهاي همسايگي و نيز محرك تفكيك شهرها به تعدادي از واحدهاي ساختاري بود كه يك نظام سلسله مراتبي شهري را به وجود مي آورند.

ص 28 نظريه شهر خطي : اسپنيارد آرتور سورياماتا در سال 1882 نظريه شهر خطي را كه مي بايست در اطراف مادريد احداث شود بيان كرد. وي معتقد بود ستون فقرات شهر را يك خيابان به عرض حداقل چهل متر تشكيل دهد تا در مركز آن مسيرهاي رفت و برگشت راه آهن احداث شود و در اين بافت، بلوكهاي ساختمان چهارگوش، نبايد بيش از يك پنجم زمين را اشغال كند. شهرهاي خطي ضمن توسعه طولي خود، سبب اتصال شهرهاي نقطه اي، رئوس خطي اضلاع مثلث شبكه را تشكيل خواهند داد، بدين ترتيب كليه مناطق روستايي با شبكه اي از مثلثها پوشيده مي شوند كه مناطق داخل مثلثها براي فعاليتهاي كشاورزي و صنعتي در نظر گرفته خواهند شد. در اين طرح تقسيم عادلانه زمين وجود دارد.

طرح سود يا فقط در زمين به وسعت 5 كيلومتر اجرا و بعداً با رشد مادريد مدفون شد.

ص 28 نظريه گارنيه : نظريه گارنيه يك سال پس از انتشار نظريه هاورد در زمينه طراحي يك شهر نمونه بيان شد. شهر جديد صنعتي وي، جمعيت بهينه اي معادل 35 هزار نفر داشت. اين تعداد مشابه تعداد جمعيت باغشهر هاورد است. هاورد در باغشهر خود فقط تعدادي از صنايع كوچك و متوسط را در  باريكه اي از پيرامون محلات مسكوني جا داده بود، اما گارنيه مجموعه صنعتي عظيمي را پيشنهاد مي كرد. مركز شهر جديد صنعتي به بناهاي عمومي مانند ادارات آموزشي، اداري، خدماتي و تفريحي اختصاص داشت و محلات مسكوني در اطراف آن قرار داشتند و بيش تر خانه هاي آن دو طبقه، جدا از يكديگر و محصور در باغچه هاي بدون پرچين بودند. در نظريه گارنيه كل شهر مانند پارك بزرگي است كه در هيچ جا، ديوار يا نرده اي آن را محدود نمي كند و شهر براساس عملكردهاي خاص، مكان يابي مي شود. وي صنايع مضر را در پيرامون و در فاصله اي دور از محدوده شهر قرار مي دهد. الگوي ساختمانهاي مسكوني در اين طرح نظير مجتمع هاي مسكوني مجهز به خدمات عمومي است. شهر جديد گارنيه دادگاه، مراجع قانوني، پليس، زندان و كليسا ندارد. در اين طرح كليه زمينها در اختيار شهرداري است و نيز تامين آب، نان، گوشت، شير و دارو به عهده تشكيلات شهرداري است. در طرح وي طبقات اجتماعي مطرح نيستند، بلكه اساس كار، انسان است.

ص  30 نظريه لوكوربوزيه : لوكوربوزيه به ديدگاه مدرنيسم گرايش داشت و جمله معروف «خانه ماشيني است براي زندگي در آن» را بيان كرد. وي همانند هاورد كلمه باغشهر را به كار برد، اما طرحهاي او با باغشهر هاورد متفاوت بود، زيرا مفهوم او از باغشهر، شهري با ساختمانهاي بلند و درختمهائي كه به شكل بلوكهاي بزرگ فضاهاي خالي را مي پوشاند بود. لوكوربوزيه، نظريه شهر معاصر، طرح همجواري و شهر درخشان را نيز ارائه داد. شهر معاصر وي مجموعه اي از 24 برج و هر برج داراي 60 طبقه است. تراكم آن معادل 30 هزار نفر در هكتار كه در مقايسه با محلات قديمي بسيار بالاست. فضاي ميان ساختمانها و باغهاي عمومي را خيابانهاي پهن پر كرده اند. در طرح همجواري او كه براي بازسازي شهر پاريس طراحي شده، در مجموع هجده برج در نظر گرفته شده بود. شهر درخشان وي عملكردهاي اداري، خدماتي، مسكوني، صنعتي، ساختمانهاي اداري 220 متري و خانه هاي نقشه دندانه اي پنجاه متر ارتفاع دارد. وي شانديگار پايتخت جديد ايالت پنجاب هند را طراحي كرد. در طرحها او نظريه هاي لوكوربوزيه به انسان توجهي نمي شود. زيرا وي در طراحي و ساخت شهرهاي جديد ارتفاعي ، هرگز از مردم نمي پرسيد كه آنان چگونه مي خواهند زندگي كنند.

ص 31 نظريه فرانك لويدرايت : فرانك لويدرايت نظريه «شهر پهندشتي يا شهر فردا» را براي تمركز زدائي از شهرهاي بزرگ ارائه كرد. اين نظريه امكان زندگي پراكنده را در خانه هاي ويلائي تك خانواري مطرح مي كند. در اين طرح محل كار در شعاع ده تا بيست مايلي از محل زيست (ده تا چهل دقيقه) قرار مي گيرد و ساكنان با استفاده از وسايل نقليه سريع السير (هواپيما، هليكوپتر و غيره) جا به جا مي شوند. نظريه رايت مانند بسياري ا آمانگرايان، عناصر شاعرانه روستا گرايانه دارد.

ص 35 شهر جديد به اجتماعهاي از پيش برنامه ريزي شده، جامعه اي خود اتكا، با جمعيت و مساحت مشخص، فاصله اي معين از مادر شهر، اهداف معين و برخوردار از تمام امكانات و تسهيلات لازم براي يك محيط مستقل گفته مي شود. الگوي اوليه شهرهاي جديد امروزي، بيشتر بر پايه نظريه باغشهر استوار است.

فصل دوم

گونه شناسي و طبقه بندي شهرهاي جديد

ص 39 شهرهاي جديد در چندين الگو طبقه بندي مي شوند كه مهم ترين انها عبارتند از

1)     شهرهاي جديد مستقل

2)     شهرهاي جديد اقماري

3)     شهرهاي جديد پيوسته

ص 39 شهرهاي جديد مستقل: شهرهاي جديد مستقل، اجتماعهاي برنامه ريزي شده اي هستند كه با اهداف بهره برداري از منابع طبيعي، انتقال مزاياي صنعتي و تغيير ساخت سياسي و خدماتي نواحي و كل كشور ايجاد مي شوند، زيرا هدف از ايجاد شهرهاي جديد مستقل در اصل ناشي از  «سياست تمركز زدائي » ملي و ناحيه اي و تعادل بخشي به نواحي مختلف كشور است. چگونگي مكان يابي يك شهر جديد مستقل بيشتر گزينشي است و اين انتخاب به عملكردهاي مشخص اقتصادي آن منطقه كه ناشي از نوع مواد اوليه آن است بستگي دارد. در واقع شهرهاي جديد مستقل، طيف گسترده و متنوعي از شهرهاي جديد را در بر مي گيرند كه با توجه به تنوع كاركرد و تاثيري كه در ارتباط با فضاهاي ناحيه اي مي گذارند، بايد طوري مكان يابي شوند كه اولاً با ناحيه اي كه در آن هستند پيوند منطقي داشته باشند، ثانياً فاصله انها از شهرهاي بزرگ بايد به اندازه اي باشد كه سفر روزانه از اين شهرها را به شهرهاي مجاور تشويق نكند. شهر جديد مستقل بايد اقتصادي قوي داشته باشد تا بتواند علاوه بر تامين شغل ساكنان خود، امكان كار را براي افراد ديگر نيز فراهم كند، به علاوه اين شهر بايد هويت خاصي براي ساكنان خود و ديگران داشته باشد تا بتواند به مثابه يك ناحيه ايفاي نقش نمايد.

ص 41 شهرهاي جديد اقماري : شهرهاي جديد اقماري، اجتماعهاي برنامه ريزي شده اي در درون حوزه كلانشهرها هستند كه با شهر مركزي پيوندهاي عملكردي مستحكمي را حفظ مي كنند. به همين سبب وجود ارتباطات مناسب امري حياتي است و زمان جابجايي نبايد از 30 تا 45 دقيقه تجاوز كند. وسعت اين شهرها بي ن 400 تا 6 هزار هكتار و بيش تر است. شهرهاي جديد اقماري از نظر شكل، تراكم و شيوه زندگي اصولاً تداوم الگوي سكونتي حومه نشيني به شمار مي روند. تراكم خالص اين سكونتگاه ها بين 12 تا 37 نفر در هكتار است. در اين شهرها نياز به ايجاد توازن در تامين مشاغل نيست. زيرا اين شهرها از بازار كار كلانشهر بهره مند مي شوند و نيز از نظر خدمات عمده به مغازه ها، تخصصهاي ويژه و تسهيلات فرهنگي و تفريحي همواره به شهر مركزي وابسته باقي مي مانند. اصول حاكم بر شهرهاي جديد اقماري تراكم زدائي است. بنابراين اصل، هر نقطه شهر اندازه بهينه اي دارد كه براي حفظ ان، اشتغال اضافي شهر بزرگ به جوامع جديد منتقل مي شود تا تمركز شهر بزرگ كاهش يا بدور شد آن مهار گردد. عموماً شهرهاي جديد اقماري كه براي جذب اضافي طراحي مي شوند شهرهاي خوابگاهي مي نامند ولي در اين شهرها غالباً نه فقط مسكن، بلكه تا حدودي شغل ساكنان خود را نيز تامين مي كند. گرچه شهرهاي جديد اقماري از نظر سياسي مستقل هستند، نتوانسته اند، چهارچوب جامعي براي زندگي  به وجود آورند. مشخصات شهرهاي جديد اقماري با شهركهاي حومه اي كه فقط سكونتگاه يا خوابگاه هستند تفاوت دارد. در شهرهاي جديد اقماري امكانات گسترده اي براي جذب نيروي كار حتي از شهر بزرگ وجود دارد. و با وجود وابستگي به مادر شهر، تا حدودي مستقل هستند، اما شهركهاي حومه اي بيش تر تامين كننده نيروي كار براي شهرهاي بزرگ هستند.

ص 43 شهرهاي جديد پيوسته : اين اصطلاح را هاروي پارلوف براي توصيف شهرهائي كه در محدوده شهرهاي موجود احداث مي شوند به كار برد. در واقع اين الگو در جوار مادر شهر و مجتمع هاي بزرگ براي رفع مشكل انباشتگي هاي مسكوني انها، ايجاد مي شود. بنابراين هدف از ايجاد آن ها، ساماندهي فضائي و تراكم زدائي از مادر شهر است.

اين الگو به دليل قرار گرفتن در محدوده ي شهرهاي بزرگ تراكم شديد جمعيتي دارد و خيلي سريع توسعه مي يابد (حدود 140 نفر يا بيش تر در هكتار) در توسعه اين شهرها مسائل اجتماعي و محيط پيرامون آن ها نيز نقش مهمي دارد نقش اين شهرها سرريز پذيري شهر بزرگ مجاور است.

ص 47 شهرهاي جديد صنعتي : معمولاً بدنبال دوره گذر از جامعه پيش صنعتي به صنعتي ايجاد مي شوند. اين شهرها معمولاً در نزديكي منابع مواد خام احداث مي شوند فاصله ي مطلوب بين ناحيه ي صنعتي و محل شهر جديد صنعتي حدود 10 تا 15 كيلومتر است و بين ناحيه مسوني و ناحيه صنعتي كمربند سبز ايجاد مي شود.

   برنامه ريزي شهرهاي جديد

ص 101 مهم ترين مشكلات شهرنشيني كشورهاي جهان سوم عبارتنداز :

1)     رشد بالاي جمعيت

2)     رشد بالاي شهرنشيني

3)     هجوم جمعيت به شهر اول و مادر شهرهاي ناحيه اي

4)     عدم تعادل و توازن ميان رشد جمعيت با رشد اشتغال

5)     وجود بيكاري بالا و حاشيه نشيني

6)     كمبود مسكن وساير خدمات رفاهي و زير ساخت هاي اصلي

7)     تمركز شديد جمعيت و اسكان در شهرهاي بزرگ

ص 102 پس از مطالعات مكان يابي، مكان شهر جديد، در محدوده هاي ناحيه شهري مشخص مي شود پس از مرحله ي مطالعه ي ناحيه ي شهري، مطالعات راهبردي شهر جديد شروع و پس از اين مطالعات طرح توسعه و عمران آن و آماده سازي زمين و طرح تفصيلي كه جزئيات اجرائي را توصيف مي كند انجام مي شود.

ص 102 مراحل تهيه طرح جامع شهرهاي جديد :

مراحله اول : تهيه طرح پايه ي آمايش سرزمين كه پايه ي اقدامات آمايش سرزمين است.

مرحله دوم : تهيه ي طرحهاي آمايش نواحي كه از بررسي نقش ناحيه در مقياس آن بدست مي آيد و جزئيات در سطح را مطرح مي كند اين طرح تصويري از توسعه يافتگي ناحيه در بلند مدت است.

مرحله سوم : تهيه برنامه هاي توسعه ي نواحي بر پايه ي طرح هاي آمايش كه شامل آن دسته از فعاليت هاي است كه در يك دوره ي معين برنامه براساس ناحيه از سرمايه گذارهاي محلي مي تواند اجرا شود مجموع برنامه هاي ناحيه، پس از هماهنگي هاي لازم مي تواند به عنوان برنامه توسعه اجتماعي – اقتصادي كشور مطرح گردد.

ص 106 استخوان بندي شهري، يعني مجموعه شهرهاي يك حوزه جغرافيائي كه داد و ستد خدماتي با يكديگر يا با روستاهاي پيراومون خود و گاهي با شهرهاي بيرون از حوزه خود دارند.

ص 108 منظور از مطالعه و برنامه ريزي محدوده ي راهبردي شهر جديد تعيين ميزان جمعيت آن در دوره هاي مختلف (دراز مدت، ميان مدت و كوتاه مدت) با توجه به ساختار اقتصاد محلي، محدوده كلي توسعه آن، اهداف كمي و ارائه سيماي كلي كالبدي آن است كه در نهايت براي دوره ي دراز مدت اجرا مي شود.

ص 110 طرح تفصيلي : طرح تفصيلي عبارت است از تنظيم و طراحي برنامه هاي مفصل و انجام اين طرح شامل چهار مرحله است ك

1-   بازشناسي

2-   تثبيت برنامه هاي و طرح هاي اجرائي

3-   تعيين و تشخيص اولويت ها

4-   انجام و اجراي محتواي طرح و كاربرد اراضي

اندازه نقشه ها در طرح تفصيلي معمولاً 1:500، 1:1000 ، 1:2000  است. سازمان مسئول طرحهاي جامع و تفصيلي شهر، شركت عمران شهر جديد است كه زير نظر وزارت مسكن و شهر سازي قرار دارد.

ص110 ساختار تشكيلاتي هر شركت عمران شامل چهاربخش است :

1-   تيم برنامه ريزي : اين تيم در شركت عمران از متخصص هاي ذيل تشكيل مي شود: برنامه ريز منطقه اي ، برنامه ريز بهداشت و رايانه و كارشناس محيط زيست، مسن، علوم سياسي و حمل و نقل.

2-   كميسيون مشورتي : اعضاي اين كميسيون را عموماً مردم ناحيه يا داوطلبان علاقمند به پروژه شهر جديد تشكيل مي دهند در مراحل شكل گيري شهر جديد، ساكنان آن نيز مي توانند عضو كميسيون شوند. شركت عمران در مواردي اعضاي اين كميسيون را انتصاب مي كند. اين كميسيون مي تواند در برابر تيم برنامه ريز نقش نظارتي يا واكنشي داشته باشد.

3-   هيأت مديره : اين هيات شامل صاحبان زمين، سرمايه گذاران، نمايندگان ناحيه و نمايندگان  تيم برنامه ريز است و هر گونه تصميمي را براي پروژه ي شهر جديد، بايد تائيد كند. هيات مذكور  وقتي كه شهرداري تاسيس شود منحل مي گردد.

4-   دايره ي ساخت و ساز :هيات مديره اين دايره را منصوب مي كند و طبق تصميم هاي اين هيات، تجهيزات لازم را براي ساخت و ساز شهر جديد دارد. دايره ساخت و ساز پس از تاسيس شهرداري مي تواند براي ادامه ي اجراي برنامه و يا ادراه كردن، مستغلاتي كه متعلق به شركت است باقي بماند.

ص 111 مهم ترين شاخص هاي مكان يابي شهر جديد عبارتنداز : شاخصهاي فيزيكي، اقتصادي- اجتماعي، منابع بالقوه محلي، محيط زيست، سياسي و تهيهي نقشه مبنا.

ص 111 مهم ترين شاخص هاي فيزيكي :

1-   شيب : معمولاً براي احداث شهرها در مطالعات مكان يابي آن ها، شيب تا 15 درصد در نظر گفته مي شود و در شيبهاي بالاي 15 درصد ساخت و سازي انجام نمي شود. زيرا ساخت شهرها در اين شيبها از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نيست مناسبترين سيب براي شهر سازي، شيب 5/0 تا 6 درصد  است اما در شيبهاي تا 9 درصد نيز جمعيتهاي مسكوني و تاسيساتي و تجهيزات شهري ساخته مي شود.

2-   قابليت اراضي : اراضي درجه يك، دو و سه نسبتاً براي كشاورزي مناسب هستند و اراضي  درجه چهار به بالا براي احداث شهر انتاب مي شوند. براي درجه بندي اراضي مي توان از منطقه، عكسهاي هوائي و ماهواره اي گرفت سپس آن ها را به نقشه تبديل كرد.

3-   دسترسي مناسب به منابع آب: از آن جا كه توسعه شهري بدون وجود منابع آب كافي امكانپذير نيست. جاهائي كه منابع آب مناسب دارند را اراضي مساعد براي توسعه شهر مي شناسند در انتخاب مكان شهر بايد عامل حجم آبهاي سطحي و زير زميني نيز توجه داشت.

W=P(x+y)

W:كل آب استحصال شدني ناحيه يا شهر (به استثناي مصارف فضاي سبز)

P: (حداكثر جمعيت كه مي توانند در شهر جديد سان شوند)

X :مصرف سرانه شهري

Y:مصرف سرانه صنعتي جمعيت شهر در هر الگوي صنعت.

4-   آسيب پذيري : وضعيت مكان شهر را از نظر زلزله، گسل، آتشفشان، لغزش زمين، سيل و غيره بايد به طور دقيق مورد بررسي همه جانبه قرار داد ونيز نقشه هاي آسيب پذيري ناحيه را ترسيم نمود تا بتوان با توجه به شدت و ضعف درجه آسيب ، استحكام مناسبي براي ساخت و سازها در نظر گرفت.

5-   دسترسي : معمولاً سه نوع در يك سهر وجود دارد: دسترسي زير زميني براي تجهيزات عمومي و زير بنائي ، دسترسي روي زميني براي وسايط موتوري، آبي و راه آهن و بالاخره  دسترسي در فضا براي هواپيما و هليكوپتر. بيش تر عواملي كه موقعيت اين سه سطح را تعيين مي كنند به توپوگرافي يعني وضعيت خاك يا زمين (توان زمين براي تحمل حمل و نقل زميني) و وضعيت ژئولوژيكي (توانايي خاك براي تحمل ساختمانهاي زير زميني با در نظر گرفتن با درنظر گرفتن گسلها، لغزشها و شستها) مربوط مي شود همچنين حركت در بالاي زمين به وضعيت هوا بستگي دارد.

امكانات دسترسي به مكان شهر جديد، تعيين كننده ميزان تقاضاي مسكن در آن است. از آن جا كه شهركهاي جديد در نواحي دور دست احداث مي شوند اگر امكانات دسترسي كافي نداشته  باند براي تهيه كارگر و كالا در سالهاي اوليه مشكلاتي خواند داشت.

ص 115 شاخصهاي اجتماعي – اقتصادي :

اندازه شهر جديد پيشنهادي بر انتخاب محل، اثر مستقيم دارد، زيرا بر اين اساس مجري طرح مي تواند ميزان جمعيت را مشخص كند. همچنين قيمت مين در توسعه شهر جديد اثر مي گذارد و عواملي مانند تقاضاي زياد، مجاورت زمين با شاهراه ها و شبكه هاي ارتباطي و همچنين  دسترسي به آن ها باعث افزايش آن مي شود؛ بنابراين براي شهرهاي جديد بخصوص شهرهاي جديد سرريز كه به طور معمول در ناحيه شهري شهرهاي بزرگ مكان يابي مي شوند ميزان فاصله اهميت بسياري دارد.

ص 116 در تعيين مكان شهرهاي جديدي كه شركتهاي خصوصي احداث مي كنند بازاريابي مسكن عامل اصلي است كه آن هم بيشتر تحت تاثير مجاورت با شهرهاي بزرگ مي باشد.

 قيمت  مصالح ساختماني : كمبود مصالح بومي يا كمبود سيستم مناسب حمل و نقل عوامل بازدارنده در ايجاد شهر جديد در مكاني هستند.به طور كلي براي انتخاب مكان شهر جديد، بايد راهبرد كلي توسعه ناحيه اي را در نظر گرفت و در تمام جنه هاي توسعه براي جلوگيري از هئر رفتن پول، وقت و انرژي به آن توجه كرد.

ص 116 شاخص هاي محيط زيست : مكان  شهر جديد بايد امكان توسعه گوناگوني مناظر طبيعي و فضاي سبز را براي غني سازي شكل زندگي داشته باشد. همچنين چگونگي استفاده از آب و گياه در طراحي شهر مهم است و مي توان با استفاده از گياهان به زيبائي هاي محيط مصنوعي و طبيعي افزود و چشم اندازهاي متفاوتي ايجاد كرد. اين تفاوت باعث متمايز شدن يك محل از اطراف خود خواهد شد، بر اين اساس شهرهاي جديد امروزي با كمربندهاي سبز كه تركيبي از محيط روستائي شهري است طراحي شده اند (انگلستان) توجه به مسائلي چون برگشت هواي آلوده به سطح زمين (اينورژن) بخصوص اگر با آلودگيهاي صنعتي و موانع توپوگرافي همراه باشد، از تهويه جلوگيري مي كند و وضع نامطلوبي  را به وجود مي آورد، وجود نداشتن مرداب و محل دفن زابله در نزديكي هر شهر جديد و سرانجام وضعيت آب و هوائي آن مهم است. در بررسي وضعيت آب و هوائي بايئ توجه به جهت نورگيري آفتاب، ميزان بارندگي ، در جه حرارات و غيره داشت. به طور كلي توسعه نبايد باعث فرسايش خاك شود، گياهان و حيوانات را از بين ببرد يا گونه هاي جانوران غير بومي را به وجود آورد، تپه ها را بخراشد، آب و هوا  را آلوده سازد و مواد سمي را وارد محيط كند، به سخن ديگر توسعه بايد با حداقل اسيب به محيط زيست انجام شود.

ص 117 شاخص هاي تهيه نقشه مبنا : عكس هاي هوائي از هر مكاني بهترين منبع براي تهيه نقشه هستند كه از آنها مي توان كمك گرفت. نقشه مبناي ناحيه بايد جزئيات بالقوه تمام محدوده را به شعاعي بين پنج  تا پانزده كيلومتر نشان دهد، مقياس آن بايد حدود 1:1000  و فواصل خطوط منحني ميزان نيز بايد بين سه تا شش متر باشد. روي اين نقشه بايد موارد زير نشان داده شود:

1-   چگونگي گستردگي كليه آبهاي سطحي (رودها) و زهكشيها.

2-   تمام عوارض توپوگرافي و خطوط منحني ميزان

3-    تمام خطوط حمل و نقل ، سيستمهاي ارتباطي و زير بنائي

4-   كليه خطوط محدوده هاي سياسي و اداري

5-   كليه آثار آماري و خطوط نواحي رفت و آمد ماشينها

6-   كليه ساختمانهاي موجود و كاربري آنرا

7-   تمام نواحي جنگلي يا كشتزارها

8-   اسامي كليه نواحي و نقاط

جمعيتي نقشه مبنا براي محدوده شهر و زيمنهاي مجاور آن بايد پس از انتخاب نهائي مكان شهر جديد تهيه شود. اين نقشه  براي احداث و طرح جامع شهر جديد لازم است و بايد داراي مقياس 1:500 با خطوط ميزاني نزديك به 5/1 متر باشد اين نقشه شامل موارد زير است:

1-   تمام اجزائي كه درنقشه مبني ناحيه وجود دارد

2-   تمام عوارض توپوگرافي و خطوط منحني ميزان با فصله /1 متر

3-   تمام قطعات چهار گوش و شماره هاي آنها

4-   تمام عوارض فيزيكي منحصر به فرد سامل معادن، غارها، تونلها، نقاط جمع، پرتگاهها و فرو فتگيها.

ص 119  چهار چوب برنامه ريزي شهرهاي جديد : مهم ترين مسائل برنامه ريزي شهر جديد عباتنداز :

1-   پيش بيني جمعيت و اشتغال

2-   برنامه ريزي گروههاي اجتماعي  الگوي همجواري

3-   برنامه ريزي مسكن و خدمات

4-   برنامه يزي كاربري زمين

5-   برنامه ريزي تقسيمات كالبدي

6-   برنامه ريزي حمل و نقل و تاسيسات زير بنائي

7-   پيش بيني ميزان هزينه و چگونگي سرمايه گذاري

8-   برنامه ريزي پدافند

9-   مطالعات طراحي

10-      برنامه ريزي مديريت شهري.

ص 119 پيش بيني جمعيت و اشتغال : پيش بيني جمعيت و اشتغال در شهرهاي جديد معمولاً در چهارچوب اهداف كلي و در مقياس برنامه ريزي آمايش سرزمين و ناحيه انجام مي شود. در شهره ي جديد رسيدن به هدفهاي جمعيتي و اشتغال همواره لازم و ملزوم يكيدگرند؛ زيرا براي جذب جمعيت نياز به ايجاد اشتغال است و نيز ايجاد فعاليت هاي اقتصادي به جمعيت مشخصي نياز دارد. بنابراين در مراحل اوليه ايجاد شهر نياز به كمكهاي دولت بيش تر احساس مي شود.

هم چنين سياستهاوي كه در اين مرحله اتخاذ مي گردد براي ادامه حيات شهر سرنوشت ساز خواهد بود؛ زيرا زماني  شهر جديد مي تواند به طور متعدل به حيات خود ادامه دهد كه به جمعيت مناسبي برسد. پيش بيني جمعيت معمولاً در شهرهاي جديد كه پايه جمعيتي ندارند براساس برآوردهاي احتمالي و به روشهاي تركيبي انجام مي شود كه استفاده از نرم افزار هاي پيشرفته رايانه اي (نمونهPAS، Louts،people) اين پيش بيني را تسهيل مي مند. بهترين راه پيش بيني هاي جمعيتي و شاخصهاي مربوطه در گروههاي سني و جنسي به فاصله پنج سال به پنج سال است.

ص 123 برنامه ريزي اجتماعي و الگوي همجواري: پس از تعيين راهبردهاي اجتماعي بايد قشر بندي اجتماعي را تعيين كرد. براي اين منظور مي توان ابتدا گروهبندي اجتماعي مادر شهر و تغييرات آن در طي سهدهه برسي كرد سپس با توجه اين گروهبندي و تعداد جمعيتي كه از مادر شهر در شهر جديد اسكان مي يابند و نيز گروههائي كه از نواحي ديگر (ناحيه شهري، استان و خارج از استان) براي اشتغال و اسكان در شهر جديد مستقر مي شوند، قشر بندي اجتماعي را مشخص كرد. امروزه سه عامل شغل، تحصيلات و درآمد پايگاه اجتماعي افراد را مشخص مي كند كه مي توان با روشهاي يادشده به انضمام بررسي پرونده هاي متقاضيان مسكن، به اين تركيب اجتماعي دست يافت و اين تركيب بايد با حفظ هويت ايجتماعي و پايگاه افاد در واحد هاي همسايگي در محلات باشد. سطوح موردنياز مسكوني گروههاي اجتماعي در سه الگوي تراكم كم متراكم متوسط و تراكم بالا است كه سرانه زمين مسكوني حدود 28 مترمربع، تراكم مسكوني كل حدود 350 نفر در هكتار و تراكم ناخالص كل حدود 122 نفر در هكتار را در بر مي گيرد.

ص 124 برنامه ريزي مسكن : به طور كلي سياستهاي عمده اي كه در اين زمينه اتخاذ مي شوند عبارتند از :

1-   آماده سازي زمين براي اقشار كم در آمد و متوسط

2-   احداث واحدهاي مسكوني متنوع براي گروه هاي مختلف درآمدي و ابعاد متفاوت خانوارها

3-   ايجاد صندوق هاي مختلف وام  تسهيلات وام مسكن

4-   تشويق و ايجاد زمينه براي خنثي شدن مسكن و توليد مصالح

5-   تحقيق درباره مصالح و روشهاي ساخت مسكن بومي

6-   تشويق بخش خصوصي براي سرمايه گذاري در امر مسكن

7-   نظارت بر ساخت و ساز بهش خصوصي

8-   تامين كمكهاي فني

ص 125 برنامه ريزي كاربري زمين : منظور از نظام كاربري زمين، مشخص كردن نوع مصرف زمين در شهر جديد، هدايت ساماندهي فضاي شهر، تعيين ساختها و چگونگي انطباق آنها با يكديگر و با سيستمهاي شهري است. مساله نزديكي ساخت مسكوني و ساختهاي اشتغال و خدمات به يكديگر در نظام برنامه ريزي كاربري زمين است، زيرا توزيع متعادل و بهينه خدمات و محل اشتغال در شهر، موجب كاهش و رفت و آمد و سفرهاي كار و خدمات مي شود. همچنين همجواريهاي منطقي و مطلوب موجب فعالتر شدن محيط شهري و جلوگيري از ناامنيهاي اجتماعي و يا وجود فضاهاي بي روح و بدون استفاده در ساعات طولاني در روز مي گردد. به طور كلي توزيع كاربريها در شهر جديد براساس داده هاي مطالعات جمعيت و اشتغال از يك سو و تقسيمات درون شهري از سوي ديگر انجام مي شود.

ص 127 فرايند تديون كاربري اراضي شهر جديد در ايران طي سه مرحله انجام مي شود.

در مرحله اول دو دسته مطالعات پايه انجام مي شود.

1-   مطالعات راهبردي و ميداني كاربري اراضي در سطح شهرهاي كشور و ناحيه و شهرهاي جديد دنيا، كه با تلفيق و جمعبندي اين مطالعات، الگوي اوليه كاربري اراضي شهر جديد حاصل مي شود.

2-   مطالعاتي براي مشخص كردن جايگاه منطقي شهر جديد در ناحيه از نظر سلسله مراتب عملكردي، خدماتي، كاركرد و تعيين راهبردهاي جمعيتي اقتصادي وكالبدي كه با جمعبندي مطالعات راهبردي و طرحهاي تجديد نظر احتمالي انجام مي شود.

در مرحله دوم با مشخص شدن جايگاه منطقي شهر جديد در ناحيه و نيز راهبردهاي نهائي آن تقسيمات كالبدي شهر جديد ارائه مي شود و براساس اين تقسيمات كالبدي، به طور مشخص كاربريهاي خدماتي در سطح هر يك از سطوح تقسيمات كالبدي از محله تا شهر ارائه مي گردد. ميزان سرانه كاربري اراضي بخش مسكن شهر جديد با شناخت ويژگي هاي اجتماعي- اقتصادي ساكنان آيند و مطالعه الگوي مسكن در ناحيه راهبردي تدوين و ارائه مي شود. در اين مطالعه كوشش خواهد شد تا الگوي مسكن پيشنهادي براي شهر جديد بتواند در بازار مسكن ناحيه راهبردي رقابت كند.

در مرحله سوم با تلفيق كاربري اراضي حاصل از مطالعات مرحله دوم با توجه به وضع موجود كاربري اراضي در سطح شهرهاي ناحيه ايران، كاربري نهائي شهر جديد مشخص و ارائه مي شود. دوره هاي برنامه ريزي معمولاً 25 ساله است كه در پنج دوره پنجساله مي توان كاربريها را محاسبه كرد.

ص 129 برنامه ريزي تقسيمات كالبدي : يك شهر جديد از لحاظ تقسيمات كالبدي از سطوح زير تشكيل مي شود : 

1-   واحد همسايگي متشكل از 500-550 واحد مسكوني

2-   محله متشكل از 4-3 واحد همسايگي با 2500-1700 واحد مسكوني و جمعيتي بين 7 تا 9 هار نفر

3-   ناحيه متشكل از 4- محله با جمعيتي قريب 25 تا 30 هزار نفر

4-   شهر متشكل از 3 ناحيه با جمعيت حدود 80 هزار نفر

خدمات موردنياز شهر براساس موقعيت استقرار انها در زير تقسيمات فضائي شهر جديد به شرح زير خواهد بود :

1-   خدمات واحد همسايگي : اين دسته از خدمات شامل خدمات گذارن اوقات فراغت كودكان است كه فضاي سبز و بازي آنان را در بر مي گيرد.

2-   خدمات محله اي اين دسته از خدمات شامل خرده فروشي در حد خريدهاي روزانه، دبستان و پارك و محله خواهد بود. شعاع دسترسي به اين خدمات حداكثر 500 متر است و اهالي براي دستيابي به آن از دسترسي پياده استفاده مي كنند.

3-   خدمات ناحيه اي. اين دسته از خدمات شامل خدمات تجاري در حد رفع نيازهاي هفتگي و نيز خدمات گذران اوقات فراغت بزرگسالان است. براي دستيابي به اين خدمات با دسترسي پياده به شعاع 2500 متر و كمتر امكانپذير است.

4-   خدمات مركز شهر. اين دسته از خدمات شامل خدمات تجاري در حد رفه نيازهاي فصلي وسالانه شهروندان و نيز خدمات درماني، اموزشي سطح يك دبيرستان اداري و تفريحي است و دستيابي به اين خدمات با دسترسي سواره امكانپذير مي باشد.

5-   خدمات لبه شهر. اين دسته از خدمات مجموعه خدماتي را در برمي گيرد كه در سطح شهر و مناطق همجوار آن عملكرد خاصي دارد يا اينكه استقرار آن ها در مراكز شهر از نظر عملكرد شهري اختلال ايجاد مي كند، از اين رو در لبه شهر مستقر خواهد شد، مانند پاركهاي بزرگترمينالها، كشتارگاهها و غيره.

الف) آنكه عملكردي در مقياس شهر و فراشهري دارند.

ب) استقرار آنها در كنار بافتهاي مسكوني موجب خسارت و سلب آسايش و امنيت شهروندان خواهد شد، مانند استقرار مراكز سوخت رساني، پادگانهاي نظامي، گورستان و غيره.

برنامه ريزي حمل و نقل و تاسيسات زير بنائي ص 131

شهرهاي جديد در كاهش مشكلات حمل و نقل مادر شهر و شهرهاي بزرگ نقش عمده اي به عهده دارند.

در برنامه ريزي حمل و نقل اين شهرها، نوع وسيله نقليه بايد با توجه به اندازه شهر، وضعيت كالبدي آن، حفظ محيط زيست و صرفه جوئي زيرساختها تعيين شود، مثلاً براي جابه جائي در شهرهاي جديد با جمعيتي بين 200 تا 500 هزار نفر از اتوبوس و در شهرهائي با جمعيت بيش تز از قطارهاي سبك روي زمين استفاده مي شود. انواع وسايل حمل و نقل همگاني عبارتند از :

1) قطار سريع السير شهري (مترو) و قطار حومه شهري

2) قطار سبك شهري

3) اتوبوس شهري

4) اتوبوس خودكار

5) پياده روي متحرك

در كشورهاي مختلف اين وسايل با توجه به عملكرد آن ها، ميزان هزينه ها، زمان سفر، مصرف انرژي، چگونگي تاثير بر محيط زيست و ظرفيت آنها بررسي و انتخاب مي شوند. همچنين مطالعات گسترده اي براي احداث تاسيسات زير بنائي ديگر، مانند آب، فاضلاب، برق، گرما و سرما نيز بايد انجام شود. مثلاً در انتخاب محل تصفيه خانه فاضلاب بايد رعايت فاصله از نواحي مسكوني، جهت بادهاي غالب، راههاي دسترسي، وجود اراضي كافي براي توسعه ثقلي فاضلاب به حمل تصفيه خانه، دسترسي به آبهاي پذيره براي تخليه پساب انجام شود.

ص 133 پيش بيني ميزان هزينه و چگونگي سرمايه گذاري :

مهم ترين منبع سرمايه، زمين شهر جديد است كه مجري احداث شهر از آن استفاده مي كند، از اين رو واگذاري معقول زمين و چگونگي ارزش افزوده آن مهم است. در بسياري از شهرهاي جديد جهان قسمتهاي مرغوب زمين براي شركت عمران جديد به عنوان سرمايه حفظ مي شود. در واقع شركتهاي عمران شهرهاي جديد، بنگاههائي اقتصادي هستند كه توليد اصلي آنها زمين است، ولي بايد محصول خود را پس از در نظر گرفتن اهداف ملي، ناحيه اي، اجتماعي و زيست محيطي به گونه اي قيمت گذاري كنند كه به كمك بلاعوض دولت نياز داشته باشند.

ص 133 برآورد حجم سرمايه گذاري عمراني شامل چند كرحله است.

1- در اين مرحله ابتدا جمعيت شهر در گزينه هاي مختلف تا سال بهره وري كه معمولاً 25 ساله است، به فاصله 5 سال به 5 سال بررسي و نتيجه در جدولي آورده مي شود.

2- در اين مرحله حدود كلي سرانه ها و تراكم هاي پيشنهادي شهر جديد تهيه مي گردد. تراكم ها شامل مسكوني، تجاري، خدماتي، آموزشي، بهداشتي- درماني، اداري و انتظامي، كارگاهي، توريستي و تفريحي، فرهنگي، مذهبي، فضاي سبز، ورزشي، صنايع، حمل و نقل و انبار است براي تعيين سرانه ها و تراكم ها، سرانه هاي پيشنهادي و درصد كاربري به سرانه كل محاسبه مي شود. همچنين در اين مرحله تراكم خالص، تراكم ناخالص و ميزان كل مساحت شهر به هكتار در جداولي مشخص مي شود.

3- در اين مرحله برنامه زماني اجراي عمليات احداث شهر جديد، يعني درصدهاي جمعيت قابل استقرار، انبيه مسكوني و عمومي، پاركها و فضاي سبز، آماده سازي زمين، تاسيسات زير بنائي و كارگاه هاي شهري در هر دوره مشخص مي گردد.

4- در اين مرحله درصد و سطح كل انواع كاربريهائي كه در هر مرحله بايد ساخته شود و نيز مساحت هر كاربري به هكتار يا متر مربع مشخص مي شود. اعداد به دست آمده بايد در پنج جدول كه سطوح زير بناي شهر جديد را د رهر مرحله پنج ساله مشخص مي كند وارد شود.

5- اين مرحله برآورد قيمت هاست. در اين مرحله هزينه ساخت و ساز هر كاربري به قيمت پايه (معمولاً سال شروع ساخت و ساز) مشخص مي شود، مانند معابر درون شهري ، هزينه هاي اجرائي و تاسيسات زير بنائي و غيره. معمولاً هزينه هاي اجرائي تاسيسات زير بنائي (آب، برق ، گاز و فاضلاب) در دوره هاي پنجساله از نظر تامين و انتقال، توزيع، شبكه،تصفيه خانه و آبهاي سطحي قابل بررسي است.

6- اين مرحله شامل تعيين چگونگي تامين منابع مالي و هزينه هاي شهر جديد از طريق بخش عمومي (دولت) و بخش خصوصي (مردم و يا مشاركت بانگها) است.

ص 135 پدافند عامل، به كارگيري اقدامات آفندي و پاتك براي بازداشتن دشمن از دسترسي به منطقه با نيروي پدافند است و پدافند غير عامل، به كار بردن روشهائي است كه از اثار زيانهاي ناشي از اقدامات دشمن بكاهد يا آن را به حداقل برساند.

ص 135 تاسيسات و نهادهائي كه از ديد پدافند بررسي مي شود عبارتند است از :

پنگاهگاه، بيمارستان، انبار هاي سوخت، انبارهاي آب، جايگاه فروش فرآورده هاي نفتي (پمپ بنزين)، آتش نشاني، نيروي انتظامي، سازمان پدافند شهري.

ص 138 مطالعات طراحي

الف) معيارهاي محيطي :

1-   رعايت ويژگي هاي اقليمي و استقرار كاربريها و روابط آنها با يكديگر

2-   توجه به توپوگرافي و ويژگي هاي آن در استقرار كاربريها

3-   تحليل شيب اراضي و استقرار كاربريهاي همساز با آن

4-   بهره گيري از ديد و منظر در استقرار كاربريها

ب)معيارهاي منتج از عوامل اجتماعي و اقتصادي :

1- فراهم آوردن زمينه رشد و توسعه شهر جديد در هر مرحله ، زيرا ممكن است. مرحله اي از احداث شهر جديد به طور كامل انجام نشود.

2- رعايت سلسله مراتب دسترسي

3- رعايت تقسيمات كالبدي و سلسله مراتب توزيع خدمات محله اي در بخش طراحي

4- ايجاد تنوع در بافت شهر جديد

5- اقتصادي بودن طرح

ص 138 در طراحي شهرهاي جديد علاوه بر مسائل فوق چهر گروه، معيارهاي ديگر را نيز بايد در نظر گرفت:

الف) معيارهاي برنامه ريزي و طراحي :

1)   معيارهاي كلي برنامه ريزي و طراحي موارد انعطاف پذير در كالبد شهر

2)   پيش بيني توانائي رشد و توسعه شهر نيز پيش بيني و طراحي تقسيمات با توانائيهاي متوازن و همگون از نظر وسعت

3)   طراحي چگونگي توزيع خدمات در سطح شهر به شكل توازن

4)   طراحي شهر به گونه اي كه هر مرحله از توسعه از نظر ساختار و عناصر لازم شكلي كامل داشته باشد.

5)   در نظر گرفتن امكان رشد همزمان فعاليتهاي پايه شهر در طراحي

ب) نتايج ارزيابي الگوهاي كلاسيك شهري: مشابه ارزيابي اقتصادي – اجتماعي الگوهاي كلاسيك شهري، ارزيابي نيز از ديدگاه شهرسازي انجام مي شود و معمولاً اين نتيجه را به دست مي دهد كه شهرهائي با الگوي توزيع متوازن خدمات شهري، هماهنگي بيش تري با اهداف طراحي دارند و بين مناطق شهر تفاوت كمتر است. به علاوه اختلاف در هر منطقه سلسله مراتب منطقي دارد كه با اهداف جذب اقشار اجتماعي، مراحل توسعه كامل بودن شهر در هر مرحله تطابق بيش تري دارد. چگونگي توسع مي تواند پيوسته و يا غير پيوسته باشد.

در الگوي پيوسته، شهر مي تواند به شكل محور خطي، دو محور موازي يا سه محوري توسعه پيدا كند و تمركز آن به شكل متمركز ، متداخل و پراكنده است. در توسعه غير پيوسته شهري مي تواند به شكل دو قطبي با لگوهاي متمركز متداخل توسعه يابد.

ج) عناصر تعيين كننده مساحت شهر

1-   شبكه راههاي اصلي شهر‌(شطرنجي، شعاعي، گسترده و غيره)

2-   تقسيمات شهري (محله، ناحيه، منطقه و شهر)

3-   شكل مركز شهر (محورخدماتي با دو هسته متمركز و غيره)

4-   چگونگي و مراحل توسعه و مرحله بندي (خطي، دايره اي، مربعي و غيره)

5-   چگونگي ارتباط شهر با محيط اطراف

6-   فضاي سبز كاربريها (مرزبندي شهر به شكل لبه هاي مشخص با حريمهاي سبز، اراضي كشاورزي، آبها و غيره، ناحيه خدمات رساني روستائي و ناحيه خدماتي فراشهري.

7-   چگونگي توزيع تراكم در سطح شهر ( تراكم كم و متوسط در محلات اصلي شهر، تراكم متوسط در مراكز نواحي شهري و تراكم زياد در محدوده مرز شهر).

د )الگوي پايه طرح جامع پس از تعيين هر يك از عناصر ساختاري شهر، الگوي پايه طرح جامع شهر جديد تهيه مي شود. در طراحي شهر جديد بخشي از اهداف تعيين شده آن در ارتباط با محيط اطراف شهر و محدوده راهبردي آن است، از اين رو براي زمينه سازي در جهت تحقيق اين اهداف پيشنهاد هائي به اين شرح بيان مي شود.

- ايجاد نوار سبز حفاظتي در حاشيه شهر براي جلوگيري از آلودگي و تلطيف هواي شهر

- تقويت پوشش گياهي در اطراف شهر جديد

- ايجاد مزارع نمونه آموزشي

- مكان يابي گورستان، تصفيه خانه فاضلاب و مخازن سوخت در خارج از شهر جديد.

- تدوين ضوابط تفكيك آنها

- تدوين ضوابط براي چگونگي استفاده از زمين حوزه استحفاظي و نيز كنترل ساخت و سازها

- مقررات تفكيك اراضي مسكوني،تجاري، آموزشي، مذهبي، فرهنگي، پذيرائي، جهانگردي، درماني، تفريحي و اجتماعي، ورزشي و فضاي سبز.

ص 141 برنامه ريزي مديريت شهر جديد

مديريت شهر جديد شامل سازماندهي كلي شهر در مراحل مختلف برنامه ريزي، ساخت و اداره شهر پس از شكل گيري است كه بايد موارد زير را در راس اهداف خود قرار دهد :

- حداكثر مشاركت شهروندان در توسعه واداره شهر

- تامين استاندارد بالائي از خدمات اجتماعي و زير ساختها

- دسترسي متعادل همه شهروندان به تسهيلات شهري

- حفظ و هدايت نظام كاربري زمين براي حفظ منافع عمومي و حقوقي شهروندان

- توسعه و ارتقاي محيط طبيعي و تامين محيط مناسب اجتماعي

- تامين فرصتهاي مناسب اشتغال و سكونت شهروندان

ص 143 شركت عمران شهرهاي جديد شركتي است دولتي، وابسته به وزارت مسكن و شهرسازيو از نوع سهامي مدت نامحدود وظايف قانوني تفويض شده به اين شركت به شرح زير مي باشد.

- مديريت تهيه طرحهاي شهرسازي و معماري

- آماده سازي و ساير اقدامات اجرائي ساختماني لازم براي ايجاد شهرهاي جديد با خريداري و تملك طبق مقررات و قوانين جاري برحسب مورد.

- حفظ حقوق و اعمال مالكيت دولت نسبت به اراضي متعلق به دولت در محدوده هاي شهرهاي جديد

- مديريت عمليات اماده سازي و احداث بنا و تاسيسات شهر و خدماتي ، توليدي و تجاري در شهر جديد.

- مديريت بهره برداري و اداره تاسيسات ايجاد شده تا زمان تصدي سازمان هاي ذي ربط

- انواع مشاركت با اشخاص حقيق و حقوقي و تحصيل وام از موسسات اعتباري و پولي و سيستم بانكي

- عقد قرارداد براي استفاده از خدمات موسسات شركتهاي مشورتي خارجي با رعايت ضوابط و مقررات

- صدور مجوزها و ضوابط اعمال و استانداردهاي احداث و ايجاد تاسيسات وابسته به شهرهاي جديد براساس مقررات وزارت مسكن و شهرسازي

- مديريت فروش و نقل و املاك واحدهاي مسكوني و صنعتي، كارگاهي، تجاري ، خدمات و غيره طبق دستورالعمل هاي وزارت مسكن و شهرسازي

- اجراي ساير موارد ارجاعي و يا تفويض از طرف وزارت مسكن و شهرسازي براساس ضوابط موشوع اين شركت.

نویسنده:مهندس عبدالاحد ملکرئیسی کارشناس برنامه ریزی شهری